آذر منصوری: نظارت استصوابی فقط مسئله اصلاحطلبان نیست؛ دیگران هم با آن مشکل دارند
قائممقام حزب اتحاد ملت معتقد است که حالا وقت آن رسیده تا اصلاحطلبان قدری به سیاستهای جامعهمحور بازگردند و قید حضور در قدرت را برای مدتی بزنند. آذر منصوری میگوید با این روش شاید بتوان در آینده دوم خرداد دیگری ایجاد کرد.
به گزارش جهان مانا ، آذر منصوری در گفتگو با قرن نو، درباره وضعیت اصلاحطلبان در شرایط فعلی و پس از اتفاقاتی که در انتخابات اخیر رخ داد، گفت: در جریان اصلاحات دو نگاه نسبت به انتخابات وجود دارد که در این انتخابات آنچه که رخ داد تقابل این دو نگاه بود؛ یکی نگاهی که میگوید در هر شرایطی باید در انتخابات حاضر شد و مشارکت فعال را فارغ از اینکه کاندیدای ایجابی در انتخابات هست یا نه، تجویز میکند. نگاه دیگر این است که انتخابات به هر شکلی دارای معنا نیست و باید حداقلی از استانداردها و شرایط را داشته باشد تا مشارکت در آن مفهوم عینی پیدا کند.
قائممقام حزب اتحاد ملت توضیح داد: این دو نگاه در عمل با شرایط خاصی که انتخابات ١۴٠٠ حادث شد به دو نوع واکنش منجر شد. به نظر میرسد مسئله اصلی جریان اصلاحات هماکنون تلاقی این دو نگاهی است که باید به آن توجه شود.
منصوری درباره آینده جریان اصلاحات به دنبال این تحولات گفت: آنچه که در جامعه اتفاق افتاد و رفتاری که مردم بروز دادند مؤید این است که اصلاحطلبان باید در ادامه، تکلیف خود را با مقولات مختلفی مشخص کنند؛ ازجمله اینکه چه نسبتی با رویکردهای قدرتمحور و چه نسبتی با رویکردهای جامعهمحور دارند. در واقع پس از این هم اگر همچنان انتخابات تنها کنش سیاسی اصلاحطلبان انتخاباتمحور باشد و برنامهای برای نمایندگی جمعیت بریده از صندوق رأی و همه ایرانیان نداشته باشند در بر روی همین پاشنه خواهد چرخید.
۵٢ درصد مردم در انتخابات حاضر نشدند و رقم دوازده درصد رأی باطله هم خودش بسیار معنادار است. به نظر میرسد رفتار این بخش از جامعه بیشتر متأثر از نتیجهگیری شخصیاش درباره انتخابات است تا تبعیت از توصیه گروههای سیاسی
وی افزود: من شخصاً معتقدم که اگر نگاه جریان اصلاحات از حضور در قدرت به هر قیمتی به سمت اصلاحات جامعهمحور تغییر کند، این خودش میتواند زمینه یک ائتلاف فراگیر و گستردهتر را خارج از محدوده اصلاحطلبان هم فراهم کند و در درازمدت همین رویکرد میتواند به اصلاحطلبان کمک کند که دوم خرداد دیگری پدید آورند. به عبارتی اصلاحطلبان باید قید حضور در قدرت به هر قیمتی را بزنند. به این دلیل که سیاستورزی صرف انتخاباتمحور دیگر نهفقط در کوتاهمدت بلکه حتی در بلندمدت هم کارگشا نخواهد بود و باعث تثبیت موقعیت بیاثر اصلاحطلبان میشود؛ یعنی در این صورت نه در سطح جامعه تأثیری خواهند داشت و نه در سطح قدرت. بهعبارتدیگر رویکرد انتخاباتمحور با شرایط جدیدی که پیش آمده موجب حذف همیشگی اصلاحطلبان از همه عرصههای خواهد شد.
لاریجانی هم اگرچه با مسیر و ادبیاتی متفاوت اما به نظارت استصوابی معترض است
این عضو نهاد اجماعساز اصلاحطلبان درباره اینکه آیا میتوان در آینده به ایجاد یک وفاق دوباره در جریان اصلاحات امید داشت، گفت: اتفاقی که در این انتخابات افتاد میتواند زمینهساز ائتلافی فراگیرتر از اصلاحطلبان برای استاندارد کردن نهاد انتخابات و نه به نظارت استصوابی باشد. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم نمیتوانیم صورت مسئله را پاک کنیم و متأسفانه همه راهها به نظارت استصوابی ختم میشوند. الان در سطحی بسیار وسیعتر از اصلاحطلبان هم درک کردهاند تا برای این درد چارهای نشود، نهاد انتخابات نمیتواند کارآمد و کارگشا باشد.
وی ادامه داد: ما الان در شرایطی هستیم که مثلاً فردی چون آقای لاریجانی هم هرچند با ادبیات و مسیر متفاوت اما با مسئلهای تقریباً مشابه، نوعی رفتار تقابلی با نظارت استصوابی را در پیش گرفته و به آن معترض است؛ این خودش نشان میدهد که همین یک موضوع چقدر میتواند دغدغه مشترک باشد و در نتیجه شما از هر دغدغه مشترکی هم اگر درست رفتار کنید میتوانید ائتلاف سیاسی پدید آورید. در واقع موضوع بااهمیت و سرنوشتساز نظارت استصوابی الان صرفاً مسئله اصلاحطلبان نیست و افراد گروههای به مراتب زیادتری درباره آن با اصلاحطلبان اشتراکنظر دارند.
آذر منصوری درباره رویکرد مردم در این انتخابات و اینکه این رویکرد چقدر بهتبع نظر بخشهایی از اصلاحطلبان بوده گفت: به هر تقدیر ۵٢ درصد مردم در انتخابات حاضر نشدند و رقم دوازده درصد رأی باطله هم خودش بسیار معنادار است. به نظر میرسد رفتار این بخش از جامعه بیشتر متأثر از نتیجهگیری شخصیاش درباره انتخابات است تا تبعیت از توصیه گروههای سیاسی. در واقع من فکر میکنم این بخش از جامعه به این نتیجه رسیده که نسبت بین رأی او و شرایط زندگیاش از بین رفته است. این بخش از جامعه برای انتخابات دیگر رأی سلبی نخواهد داد و دنبال رأی ایجابی است. مهمتر اینکه دنبال نیرویی است که آن را کنار خود ببیند و احساس همصدایی با آن بکند. اصلاحطلبان اگر واقعیتهای این درصد از جامعه را نادیده بگیرند و وارد دیالوگ با آن نشوند هیچ افقی برای موفقیتهای حتی کوچک هم نخواهند داشت.
وی تأکید کرد: اصلاحطلبان باید این واقعیت را بپذیرند که با توجه به تغییرات جامعه، از این پس تکیه صرف بر توجیهات سلبی و بدون داشتن حداقلهای امکان رقابت نمیتواند عامل اقناعکننده جامعه برای مشارکت سیاسی باشد.