اظهارات تازه منتشرشده زاکانی، تشکیلات پنهانی به رهبری رئیسی را لو میدهد؟ + فیلم
اخیرا فیلمی از سخنان چند ماه قبل علیرضا زاکانی بازنشر شده که علیرغم کوتاه و مختصر بودن، نکات جالب توجهی دارد.
به گزارش جهان مانا به نقل از قرن نو، زاکانی در این فیلم که مربوط به ماههای قبل از نامنویسی انتخابات ریاست جمهوری خرداد گذشته میشود، چنین میگوید: «جریانی بعد از انتخابات سال 96 شروع شد. حضرت آیت الله رئیسی با دعوت از 13 نفر از دوستان که بنده هم یکی از آنان بودم هر دو هفته یک بار یک جلسه ای را گذاشتند. دغدغه هم دغدغه اصل انقلاب بود. این جریان هم ادامه پیدا کرد و نتیجه آن هم در انتخابات (انتخابات 98)، اکثریتی است که در مجلس هست. این جریان دوباره فعال شده و نشست خودش را پنجشنبه پیش برگزار کرد. داخل این جریان افرادی تعریف می شوند که معتقد به این جریان هستند؛ مثلا حضرت آیت الله رئیسی در این جریان تعریف می شوند. آقای قالیباف در این جریان تعریف می شوند. آقای رضایی در این جریان تعریف می شود. برخی نامزدهای داخل جریان انقلاب هم هستند که قاعده شان این است که نسبت به تشکیلات پیوستگی اینچنینی که مثلا آقای رئیسی یا آقای قالیباف و آقای رضایی داشته باشند، این پیوستگیها را ندارند. که مثلا شاخص آنها آقای جلیلی باشد.»
درباره همین جملات کوتاه و مختصر چند نکته بنیادین و کلیدی وجود دارد؛
1- علیرضا زاکانی در سخنان ادعایی خود، ابراهیم رئیسی را محور این حرکت که کاملا یک حرکت تشکیلاتی است معرفی می کند. البته قبل تر هم نشانه های زیادی دال بر وجود چنین حرکت و محفلی وجود داشت. آقای رئیسی هنگام نام نویسی تاکید داشت که بگوید حتی تا چند روز قبل هم برای ورود به انتخابات تصمیمی نداشته. سخنی که همان روز هم با نشانه های موجود تناقض داشت اما با این سخنان زاکانی روشن تر می شود که نه تنها او برنامه داشته، که اتفاقا از خیلی قبل تر هم شروع کرده بوده. اینکه چرا این واقعیت توسط رئیس آن روز دستگاه قضایی و رئیس جمهوری فعلی اینطور نفی می شد، جای سوال است.
2- از سخنان زاکانی مشخصا پیداست که اصولگرایان زیادی چون خود او و محسن رضایی در این 4 سال در قالب یک حرکت هماهنگ رفتار می کرده اند. این بیش از قبل می تواند بخش زیادی از صحنه آرایی انتخابات 1400 و صف کشی نامزدهای اصولگرا را در قالب یک حرکت نمایشی و پوششی تعریف کند. هر چند این نکته در زمان انتخابات توسط این افراد تکذیب می شد. حالا اما جز همین اعترافات، سهم هایی که به این افراد هم رسید میتواند گواه دیگری باشد بر همین مدعا که آن انتخابات، رقابت میان اصولگرایان نبود، بلکه نمایش یک رقابت بین آنها بود.
3- نکته دیگر این است که با این اظهارات روشن می شود که حتی تصمیمات اصلی اصولگرایان هم جای دیگری گرفته می شود که دور از انظار عمومی نگه داشته شده است. کما اینکه در همین انتخابات هم نتیجه همان شد که این محفل غیررسمی می خواستند. یعنی همه آن شوراسازی ها و تشکیلاتی که قرار بود دموکراتیک و شفاف عمل کند و به نامزد نهایی اصولگرایان برسد، ظاهرا فقط یک بازی بود. اما اینکه مسئولان آن شوراها و تشکیلات می دانستند در چنین بازی قرار دارند یا نه، بحث دیگری است.
4- نکته مهمتر از همه اینها آن است که چطور آقای رئیسی، 4 سال در محوریت چنین تشکیلات غیر رسمی بوده در حالی که اکثر این زمان یعنی حدود دو سال و نیم را در مقام رئیس دستگاه قضایی مشغول خدمت بوده. زاکانی می گوید دغدغه این جمع مسایل انقلاب بوده اما کیست که نداند لفظ «انقلاب» در این سال ها اسم رمز کارهای جناحی بخشی از اصولگرایان شده است؟ مضافا اینکه او مشخصا از بحث تاثیرگذاری در انتخابات مجلس یازدهم و مهیا شدن برای انتخابات ریاست جمهوری سخن می گوید. آیا چیزی جناحی تر و سیاسی تر از بحث رقابت انتخابات در یک کشور داریم؟
حالا چه فرقی دارد اسم جریان های حاضر در انتخابات چه باشد؟ اصولگرا، اصلاح طلب یا انقلابی؛ هر چه باشد اساس مسئله یک رقابت جناحی و سیاسی است. محوریت قرار گرفتن که هیچ، آیا حتی کوچکترین همکاری و همراهی و همدلی با یک حرکت جناحی از سوی کسی که رئیس دستگاه قاضی است با ضوابط قانون، عدالت و انصاف همخوانی دارد؟ آقای رئیسی تاکید داشت که یک نامزد «مستقل» است. البته ترکیب کابینه همه چیز را مشخص کرد. اما آیا این پیشینه حرکت به سمت انتخابات قرار گرفتن در رأس یک جمع صد درصد جناحی، نشانی از «مستقل» بودن دارد؟