مرکز پژوهشهای مجلس؛ ناکارآمدیای که هست، دانشی که نیست

رئیس پیشین مرکز پژوهشهای مجلس، خیلی زود متوجه شد که به درد آن سمت نمی خورد و به محض اینکه دولت سیزدهم تشکیل شد تصمیم گرفت خود را از مخمصه کار پژوهشی برهاند و چند صباحی بخت خویش را در شهرداری تهران بیازماید.
به گزارش جهان مانا، نه همه مدیران پیشین مرکز پژوهشها، مناسب چنین پستی بودهاند، و نه این مرکز، کار خارقالعادهای برای قانوننویسی و دیگر وظایف مجلس کرده است، اما قطعاً تفاوت هست بین فردی که کرسی علمی دارد با شخصی که به دلیل علاقه به پستهای مختلف حتی توان فکر کردن برای کارهای علمی و جاری را هم ندارد.
فعالیتهای موازی پژوهشی
اگر در گوگل واژه «پژوهش» را جستوجو کنید با تعداد زیادی نام که پیشوند یا پسوند «پژوهش» دارند روبهرو میشوید. همچنین اگر در چارت تشکیلاتی بسیاری از سازمانها بگردید به مؤسسهها یا کمیتهها یا کارگروههایی برمیخورید که همگی ادعای فعالیتهای پژوهشی را دارند.
هرچند ممکن است عده قابل توجهی از این مراکز پژوهشی، فقط در اسم باقی مانده باشند و یا کار ارزشمندی انجام ندهند اما نمیتوان همه آنها را چنین قضاوت کرد. هماینک پژوهشکدههایی در مراکز علمی و دانشگاهی یا دستگاههای اجرایی وجود دارند که میتواند برای اقدامات راهبردی و کاربردی کشور از آنها بهره جست.
مجلس نیاز به مرکز پژوهشها دارد؟
عملکرد مرکز پژوهشهای مجلس، دست کم در یک سال اخیر نشان میدهد خروجی درخور تحسینی از آن گزارش نشده است. ازسویدیگر، این مرکز عملاً نقش «راحتالحلقوم» را برای نمایندگان بازی میکند؛ نمایندگانی که توان علمی یا حوصله کار مطالعاتی برای قوانین و طراحی ندارند، به گزارش یا بولتنی که از طرف مرکز پژوهشها تهیه میشود مراجعه میکنند و رأی مثبت یا منفی خود به لوایح و طرحها را از آن برداشت میکنند.
ضعف اصلی کجا است؟
بپذیریم یا نه، مجلس یازدهم از شخصیتهای علمی دانه درشت و حتی افراد مجرب و باسابقه دچار قحط الرجال است. به 16علاوه، بسیاری از نمایندگان، آرای حداقلی حوزههای انتخابیه خود برای ورود به پارلمان را دارند و همین باعث میشد توان جذب نظرهای کارشناسان محلی در حوزه انتخابیه را هم نداشته باشند.
سرگرم شدن به مسائل جناحی پیشپاافتاده که میتوان آن را بهوضوح از مذاکرات پخش شده از رادیو فهم کرد مؤید آن است که خوراک علمی و پژوهشی کافی در اختیار آنها قرار نمیگیرد.
در این شرایط طبیعی است که مرکز پژوهشها هم روبهضعف بگذارد و مراکز علمی دانشگاهی هم آن را جدی نگیرند.
راهحل پیشنهادی
روشن است که مجلس ضعیف را باید تحمل کرد اما شاید بتوان آن را با پشتوانه علمی و پژوهشی تقویت کرد. چگونه ؟یک راهحل منطقی و عملیاتی، برونسپاری مرکز پژوهشها و وظایف آن به مجامع علمی ـ دانشگاهی است.
دراینحالت، با هزینه بسیار پایینتر و راندمان بالاتر میتوان پشتوانه علمی برای طرحها و لوایح آفریدو ضمناً از ورود مرکز پژوهشها به بازیهای سیاسی اجتناب کرد.
در چنین حالتی، مرکز پژوهشها به یک سازمان بسیار کوچک که فقط نقش هماهنگکننده بین مجلس و خارج از پارلمان را برعهده خواهد داشت، تبدیل خواهد شد. ضمن اینکه می توان بهدلیل نابرخورداری مجلس از چهره های علمی ـ دانشگاهی توانمند، ریاست این مرکز را به یک شخصیت شناختهشده معتبر علمی واگذار کرد.
منبع: قرن نو