استعارههای انتقادیِ خالی از واقعیت برای رسیدن به پاستور
مشکلاتی که ایران این روزها، در نتیجه احیای تحریم های آمریکا علیه کشورمان با آنها درگیر است، اگرچه ریشه ای قدیمی دارد اما به خاطر سیاستهای خاصی که ترامپ و دولتش با خروج از برجام علیه تهران در پیش گرفته، باعث شده تا همان طور که روحانی رئیس جمهور به صراحت اعلام کرد، نه تحریم اقتصادی بلکه جنگ اقتصادی علیه کشورمان به راه افتاده باشد
به گزارش جهان مانا، این روزها در شرایطی که به قول رئیس جمهوری، کشورمان نه در شرایط تحریم اقتصادی بلکه در جنگ اقتصادی به سر می برد، انتقادهای عجیب و غریب طیفی از منتقدین دولت به راه افتاده است. منتقدینی که از قضا برخی از آنان امروز در مسند مسئولیت هستند و برخی دیگر نیز، از طریق بهارستان تازه به جرگه سیاست پیوسته اند و وعده "مجلس انقلابی" دادهاند. نقد و ارائه نظر اگرچه عنصری حیاتی برای رشد هر نظام سیاسی محسوب می شود و باید از آن استقبال کرد تا اگر ضعف و ایرادی در کار هست، اصلاح شود اما وقتی هدف این نقد خیر جمعی نیست؛ در قامتی به جز سازندگی قرار میگیرد و با هدف تخریب بیان می شود، آن وقت است که کارکرد حقیقی خود را از دست می دهد. در آن صورت یک نقد با دادن آدرس اشتباه به مردم، تبدیل به تحریف شده و واقعیت را به مسلخ میبرد.
این اتفاق حتی اگر در سطح رابطه دو نفر رخ دهد، فاجعه به بار می آورد چه برسد به وقتی که در قالب رقابتهای سیاسی ، صرفا رابطه دولت و ملت را هدف گرفته باشد.
مشکلاتی که ایران این روزها، در نتیجه احیای تحریم های آمریکا علیه کشورمان با آنها درگیر است، اگرچه ریشه ای قدیمی دارد اما به خاطر سیاستهای خاصی که ترامپ و دولتش با خروج از برجام علیه تهران در پیش گرفته، باعث شده تا همان طور که روحانی رئیس جمهور به صراحت اعلام کرد، نه تحریم اقتصادی بلکه جنگ اقتصادی علیه کشورمان به راه افتاده باشد. وضعیت فعلی که ایران با آن درگیر است مختصات جنگ اقتصادی دارد چون راه های به اصطلاح دورزدن تحریم ها که در طول دهه های گذشته توسط تهران پیدا شده بود و دولتهای قبلی از آن طریق بخش زیادی از مشکلات مربوط به فروش نفت را رفع می کردند، توسط تیم ویژه ای که ترامپ در کاخ سفید مستقر کرده، شناسایی و به این ترتیب سازوکار فروش نفت ایران به دنیا با موانع زیادی مواجه شده است. به همین علت است که درآمد نفتی ایران در سال 90 که بیش از 120 میلیارد دلار بود به کمی بیش از 20 میلیارد دلار در سال 98 رسیده است. مقایسه 120 تا 20 میلیارد دلار به خوبی نشان میدهد کشور ما با چه مشکلاتی روبرو است. با وجود این دولت دوازدهم تا اینجای کار توانسته از طریق سایر راهکارهای اقتصادی، کشور را تا کنون سرپا نگه دارد و حتی عنوان اولین دولتی که "اقتصاد بدون نفت " را عملیاتی کرد ، به خود اختصاص بدهد. این موضوعی است که شاید همه مردم ایران از آن باخبر نباشند ولی چیزی نیست که همه نخبگان سیاسی و اقتصادی از آن بی خبر باشند.
همه نخبگان سیاسی از واقعیت آگاهند ولی …
هم رسانه ها و هم شخصیتهای منتقد اصولگرا که از ابتدای شروع به کار دولت یازدهم در کسوت منتقد دولت ظاهر شدند، به خوبی از واقعیت تاثیر تحریم ها بر اقتصاد کشور اطلاع دارند اما به خاطر مسائلی که صرفا جناحی و سیاسی است ترجیح داده اند با به کار بردن استعاره هایی نظیر « توان داخلی» و « مدیریت انقلابی» و اختصاص دادن این ویژگی ها به طیف سیاسی منتسب به خود، دولت را به چالش بکشند و نقد کنند. مهمترین هدف آنان از این اقدام یک چیز است : تخریب دستاوردهای دولت و ناامیدکردن مردم از دولتی که در سال 92 و 96 انتخابش کردند.
این منتقدان بدون توجه به موفقیتهای دولت که یکی از مهمترین آنها ناکام گذاشتن آمریکا در جلب حمایت سایر اعضای شورای امنیت ملی در تقابل با تهران است، قصد دارند به هدف مهمتری دست یابند که همان ناامید کردن مردم از رایی که 7 و 3 سال قبل در صندوق های رای انداختند زیرا در این صورت است که دغدغههایشان برای رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری 1400 کاهش یافته و راه برای ورود جریان سیاسی آنها به پاستور هموار میشود.
به همین علت است که هرچه بیشتر به موعد انتخابات نزیک می شویم حجم این نوع انتقادات علیه مواردی که شخص رئیس جمهور درباره آنها صحبت کرده و مبتنی بر استعاره های انتقادی خالی از واقعیت است، بیشتر می شود. البته برخی از انتقادهای مورد اشاره نه تنها دولت، طرحها و دستاوردهایش را بلکه بعضا نظام را نشانه گرفته است . در عین حال در بعضی موارد واکنش روحانی را در پی داشته است که در ادامه به برخی از آنها اشاره شده است:
موفقیت و کارآمدی برنامه محوری دولت از 7 سال قبل که مبتنی بر تعامل سازنده با دنیا بود و در قالب برجام متجلی شد، هنوز که هنوز است باعث شده تا به رغم خروج رئیس جمهور آمریکا از آن، کشورهای دنیا کاخ سفید را تنها گذاشته و در سمتی بایستند که ایران قرار دارد. البته در این دو سال و نیم که ترامپ به طور یکجانبه از برجام خارج شد، قطعا به کشور فشار وارد شده و به مردم سخت گذشته است و قطعا اگر این فشارها نبود مردم مانند آن یک سال و نیمی که برجام به طور کامل اجرا میشد، خیلی راحتتر میتوانستند زندگی کنند اما تغییر وضعیت برجام باعث نشد تا دولت به عنوان نماینده مردم دستهایش را بالا برده و تسلیم تحریمها شود. اتفاقا در این مدت همچنان طرحهایی هر هفته توسط دولت افتتاح شده است. این وضعیت هرچند مطلوب مردم و مسئولان نیست اما همین موفقیتها مجددا کاخ سفید را به این فکر انداخته تا محدودیتهای بیشتری علیه ایران اعمال کند. در واقع واشنگتن درصدد است تا به هر نحو که شده ایران را به زانو درآورد. در همین راستا برخی رسانههای غربی از تازهترین طرح آمریکاییها رونمایی کردهاند که میخواهد کل نظام مالی ایران را تحریم و رابطه اقتصای تهران را به طور کامل با بیرون قطع کند. تحریمهای پیشنهادی مورد اشاره اگر به مرحله اجرا برسند نه تنها بانکها بلکه حوالهها و سیستم تبدیل پول را هم هدف قرار خواهند داد. به گفته منابع خبری بلومبرگ این تحریمها دو هدف دارند: اول بستن معدود راههای باقیمانده مراوده مالی با جهان خارج به قصد قطع درآمد دولت ایران و دوم ممانعت از برگشت مجدد آمریکا به توافق هستهای در صورت پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری که تقریبا دو ماه دیگر برگزار میشود.
سوءاستفاده از صبر دولت ؟
در چنین شرایطی در حالی که مخالفان سیاسی دولت به خوبی از شرایط و حقیقت ماجرا باخبرند و معنی تحریمهای جدید آمریکا را در صورت اجرا شدن به خوبی میفهمند؛ به نادرستی، مدیریت داخلی را علت اصلی مشکلات اقتصادی کشور بیان میکنند. آنان با دادن آدرس غلط به مردم، خود را برای انتخابات ریاست جمهوری 1400 گرم میکنند بدون آنکه به تبعات پنهان اقدامشان توجه داشته باشند. البته روحانی تا کنون سعی کرده وارد این منازعات نشود که مهترین علت آن پرهیز از نگرانشدن مردم، ممانعت از شادمانی دشمنان خارجی و همچنین محافظت از نظام است اما این مراعات کردنها توسط روحانی نباید باعث شود تا منتقدان و مخالفان داخلی با تمسک به اصل صحیح "انتقاد" و تحت لوای "نقد با هدف بهبود وضعیت اقتصادی مردم" فقط مدیریت دولت را نشانه بگیرند و بخواهند بدون توجه به ریشه اصلی مشکلات، با تمسک به استعارههای انتقادی نادرست و خالی از واقعیت، به مردم آدرس غلط بدهند.
در صورت تداوم این روند حتما رئیس دولت حق دارد تا برای دفاع از اقداماتی که برای بهبود وضعیت زندگی مردم و انجام امور و توسعه کشور انجام داه، برخی مسائل را با مردم در میان بگذارد زیرا پیش از این نیز نقل به مضمون گفته بود : « وقتی می خواهم یک تصمیمی برای بهبود اوضاع بگیرم که با آن مخالفت میشود، در اخرین مرحله آن را با مردم در میان میگذارم تا بدانند نظرم چه بوده است.
این موضوع را روحانی 4 شهریور در دیدار با مدیران رسانهها نیز مجددا بیان کرد و گفت: «نکته مهمی را که در صحبت اخیر مقام معظم رهبری بیان کردند و فرمودند دولت بیاید به مردم بگوید چه کار کرده و چه کار میخواسته بکند یا نتوانسته انجام دهد و با مشکلی روبرو بوده است و حتی ایشان گفتند این مشکل را بیان کنند و یک اجازه مهمی بود که ایشان به ما دادند که ما در هر کجایی که نتوانستیم، بیاییم به مردم بگوییم که این مورد را نتوانستیم دلیلاش هم این بوده است….ممکن است دولت مقصر بوده و یا دیگری هر چه بوده برای مردم توضیح دهیم و تبیین کنیم. خیلی مهم است که مردم بدانند که این دولت خواسته و تلاش کرده است. حالا یک وقتی است که این دولت بیتوجه است و این دولت نمیداند و این دولت برایش مهم نیست و این خیلی خطرناک است که مردم بگویند که فلان چیز گران شده دولت بیخبر است، یا اصلاً برای دولت مهم نیست گران شده یا ارزان شده است.»
منبع: خبرآنلاین