شعارزدگی بلای جان مجلس

جواد آرین‌منش *

مجلس و پارلمان در کشورهای مبتنی بر دموکراسی و مردمسالاری به معنای واقعی، عصاره ملت و خانه ملت، نماینده تمامی سلایق، آرا و افکار مردم و همچنین سلایق دینی و سیاسی و حاصل اراده ملت است.

این مجلس معمولا به دنبال تامین منافع ملی و حل مشکلات مردم است. رسالت مجلس تحقق حقوق ملت در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است. یعنی تحقق حقوقی چون تساوی حقوق ملت، مصونیت حیثیت مردم، منع تفتیش عقاید، آزادی مطبوعات، منع سانسور، آزادی احزاب، آزادی تشکیل اجتماعات، حق داشتن شغل، حق داشتن مسکن، حق دادخواهی، منع شکنجه و سایر حقوقی که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در فصل سوم تحت عنوان حقوق ملت به آن‌ها اشاره کرده است.

مردم نماینده‌ای انتخاب می‌کنند تا از حقوق آن‌ها دفاع کنند. عملکرد مجالس در طول ۴۲ سال گذشته، بیانگر عدم تحقق بخش قابل ملاحظه‌ای از مطالبات مردم است. به طوری که امروز جامعه با انباشت مطالبات مردم، نارضایتی‌های گسترده و شکاف میان حاکمیت و ملت مواجه است. بنابراین، قاعدتا چنین مجلسی نمی‌تواند در راس امور و مجری اراده ملت باشد. هر چه قدر هم که از عمر قانون‌گذاری در ده‌های اخیر گذشته، به نظر می‌رسد که از اقتدار و کارآیی مجالس کاسته شده است و مردم حاصل و خروجی مجلس را در مسیر خواسته‌های خود و کاهش مشکلات‌شان و حل ‌آن‌ها نمی‌دانند و اساسا چشم امیدی به مصوبات مجلس ندارند.

علت این افت جایگاه و اقتدار مجلس را باید در عوامل گوناگون جست و جو کرد. از جمله این عوامل، ساز و کار انتخابات اعم از لابی‌ها و نقش نهادهای ذی نفوذ، بی‌رغبتی نخبگان برای ورود به بازی‌های انتخاباتی، محدودیت‌های به وجود آمده و ..است که مانع ورود افراد خلاق و با طرح و برنامه به مجلس شده است. به طوری که هر چقدر از مجلس نخست به سمت مجالس جدید حرکت می‌کنیم، از فراگیری سلایق و تفکرات کاسته شده است و مجالس تمامی سلایق و تفکرات را نمایندگی نمی‌کنند.

در مجلس نخست شاهد حضور شخصیت‌هایی چون مقام معظم رهبری، مرحوم هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی، مهندس بازرگان، شهید باهنر، عسگر اولادی، ناطق نوری، پرورش و ده‌ها شخصیت دیگر با سلایق متفاوت بودیم که با تضارب آرا در کنار هم قرار گرفته‌ بودند و مجلسی قدرتمند را تشکیل و مسائل کشور را مورد توجه قرار می‌دادند. در حالی که هر چقدر به عمر مجالس اضافه می‌شود، از این تنوع سلایق کاسته شده است.

علاوه بر این، عوامل دیگری همچون عدم تحقق شدن مصوبات مجلس، دخالت عناصر و نهادهای خارج از مجلس در مجلس، ایجاد نهادهای موازی در کنار مجلس، تصمیم‌گیری به جای مجلس در مورد مسائل سیاست داخلی و خارجی و درگیری مجلس در مسائل کم‌اهمیت و غیرمفید و همچنین شعارزدگی، وقت گذاری و توجه نمایندگان مجلس به مسائل کم‌اهمیت محلی و منطقه‌ای خود برای رای‌آوری دوباره و در واقع نوعی حرکات عوام‌فریبانه و پوپولیستی، ضعف کارهای علمی و فکری در طرح‌ها و لوایح و عدم بهره‌گیری از نخبگان و اندیشمندان در مسائل مرتبط با طرح‌ها و لوایح، از جمله عوامل مسائلی است که جایگاه مجلس را تضعیف کرده، از راس به زیر کشانده و ما امروز مجلسی داریم که در کنار سایر نهادهای حاکمیتی قرار گرفته و مانند یکی از آن‌هاست و نه در راس مسائل کشور.

* عضو حزب موتلفه و نماینده سابق مجلس

دیدگاه