چالش سلامت روحی مامان-معلمها در روزهای کرونایی
«مامان-معلم» که تا پیش از دوران کرونا صرفا به مادران دارای شغل معلمی گفته میشد، طی ماههای اخیر گستره بیشتری از بانوان را در بر گرفت؛ مادرانی که پس از تعطیلی اجباری کلاسهای درس و در خانه ماندن فرزندان ، تغییراتی در روند زندگیشان ایجاد شده و با چالشهای مختلفی مواجه شدهاند.
به گزارش جهان مانا به نقل از ایرنا، از ابتدای شیوع کرونا تا امروز انواع و اقسام پیامدهای ناشی از این بیماری مشاهده شده است. تقریبا هیچ جزئی از جامعه را نمیتوان یافت که تحت تاثیر شیوع کرونا قرار نگرفته باشد ؛ از مشاغل مختلف گرفته تا روابط اجتماعی و برنامهریزیهای شخصی و سبک زندگی، همگی دستخوش تغییرات اجباری کرونایی شده اند. برخی چالشها بیشتر به چشم آمدند و بعضی کمتر. پیامدهایی هم هستند که شاید تا کنون به آنها توجهی نشده باشد؛ مانند چالشهای ویژه بانوانی که در ماههای اخیر باید نقش مامان-معلم را ایفا کنند.
پس از همهگیری کرونا و با تعطیل شدن فرآیند آموزش حضوری که تعطیلی مهدکودکها و مدارس را به دنبال داشت، برنامهریزی روزمره زندگی برای بانوان و بویژه بانوان شاغل دشوار شد. این موضوع بارها مطرح شد که در زمان تعطیلی مهدها، مادرانی که فرزند خردسال دارند چگونه باید در مهدها حاضر شوند؟ برای این حل این مشکل تصمیمهایی مانند دورکاری بانوان دارای فرزند خردسال یا بازگشایی برخی مهدها در بعضی از زمانها با ظرفیت کمتر اندیشیده و اجرا شد ، ولی این تمهیدات نتوانستند مشکلات را به طور کامل حل کنند.
اما نکتهای که تا کنون کمتر به آن توجه شد، تغییر سبک و برنامه زندگی مادران خانهداری است که فرزند دانشآموز بویژه در مقطع ابتدایی دارند و با مجازی شدن فرآیند آموزش، اکنون هم دچار تعارض نقش شدهاند و هم ماههاست که بسیاری از فعالیتهای عادی روزانه یا هفتگی خود را نمیتوانند دنبال کنند.
این دسته از بانوان ماههاست که به دلیل در خانه ماندن فرزندانشان ، امکان انجام فعالیتهای پیشین خود مانند حضور در باشگاه، کلاسهای آموزشی، پیادهروی یا حتی چند ساعت تنها ماندن در خانه برای استراحت یا انجام بدون دغدغه کارهای خانه را ندارند. مهمتر این که آنها علاوه بر نقش مادری باید در خانه نقش معلم را نیز ایفا کنند و پا به پای فرزندشان در کلاسهای مجازی حضور داشته باشند.
حذف علائق شخصی
شنیدن حرفهای برخی از این بانوان تایید میکند که شرایط ایجاد شده برای آنها متفاوت از اقشار مختلف جامعه است. «سیمین پاکزاد» یکی از همین مادران جوان است که به دلیل در خانه ماندن دختر هشت سالهاش و برگزاری کلاسهای مجازی، ماههاست که سبک متفاوتی از آنچه را که تا پیش از کرونا در زندگی روزمره داشت ، تجربه میکند و به گفته خودش چالشهای متعددی را نیز پشت سر گذاشته است.
این شهروند اهل قائمشهر به خبرنگار ایرنا میگوید: مادرانی مثل من که فرزند دبستانی دارند، طی ماههای اخیر شرایط سختی را گذراندهاند. در خانه ماندن دائمی فرزندان تقریبا دست و پای ما را برای همه فعالیتهای جنبی دیگری که در کنار کارهای خانه انجام میدادیم بسته است. من هر هفته از فرصت حضور فرزندم در مدرسه استفاده میکردم و علاوه بر حضور در باشگاه یا پیادهروی روزانه، در دورهمی کتابخوانی حاضر میشدم و بعضی علایق شخصیام را انجام میدادم ، اما حالا چنین فرصتی برای بسیاری از مادران فراهم نیست.
تعارض نقش و کاهش کیفیت ارتباط با فرزند
او بر این باور است که خروجی این وضعیت روی کیفیت ارتباط با فرزندش نیز تاثیر گذاشته و سبب شده که به دلیل کم شدن زمان استراحت، توان کمتری برای همبازی شدن یا همکلامی با فرزندش داشته باشد. این مادر ۳۳ ساله خاطرنشان میکند: این روزها به خاطر حجم زیاد کارهای خانه و مسئولیت آموزشی دخترم اصلا نمیتوانم با کیفیت دوران پیش از کرونا برای او وقت بگذارم. صبحها پس از صبحانه باید با دخترم تکالیفش را تمرین کنم، بلافاصله پس از تکالیف هم سراغ آشپزی برای ناهار میروم. بعد از ظهر هم کلاس مجازی برگزار میشود.
به گفته این مادر، اکنون فقط در صورتی میتواند زمانی را به خودش اختصاص دهد که همسرش در خانه باشد و بتواند دقایقی برای پیادهروی از خانه خارج شود.
پاکزاد وظیفه معلمی در خانه برای مادران را نوعی تعارض نقش میداند و خاطرنشان میکند: یکی از چالشهای من و بسیاری از مادران که نسبت به درس فرزندشان احساس مسئولیت میکنند این است که بین رفتار جدی برای تأکید بر درس خواندن و نقش مادرانه خود باید مرز ایجاد کنیم. گاهی خودم از این که رفتاری بسیار سختگیرانه دارم اذیت میشوم. کاملا احساس میکنم که دخترم هم گاهی نمیداند کدام شکل از رفتار من را باید درک کند. تا پیش از کرونا در خانه نقش همیار معلم را داشتیم، اما حالا گاهی نقش معلمی ما پررنگتر از نقش و جایگاه مادرانه ما میشود.
چالشهای تغییر مفاهیم درسی
البته این تمام چالشهای مادران دانشآموزان در دوران کرونا نیست. مامان-معلمها به دلیل تغییر مبانی آموزشی و مفاهیم موجود در کتابها برای آموزش باید ابتدا زمانی را صرف آموختن آن مفاهیم کنند. «اختر پهلوان» یکی دیگر از این مادران است که به همین موضوع به عنوان یکی از دشواریهای نقش مامان-معلمها در دوران کرونا اشاره میکند.
او به خبرنگار ایرنا میگوید: به همه چالشهای مرتبط با علائق شخصی مادران دانشآموزان که کنار گذاشته شده، باید حضور همیشگی در کلاسهای مجازی برای بهتر انجام شدن فرآیند آموزش را هم اضافه کنیم. بچهها با این شیوه آموزش آشنا نیستند و از ابتدا هم پیشبینی میشد که روی مباحث درسی در کلاس مجازی متمرکز نشوند. به هر حال ماندن در فضای خانه حواس آنها را به مسائل مختلف پرت میکند. بنابراین باید تمام تلاش خود را به کار بگیریم که هنگام برگزاری کلاس مجازی ، موضوعی باعث نشود که حواس فرزندم از درس دور شود.
وی تصریح میکند: مشکل دیگر این است که مفاهیم درسی دوره دانشآموزی ما با آنچه که در کتابهای فرزندان ما قرار دارد کاملا متفاوت است. حتی شیوه تدریس نیز فرق کرده است. در چنین شرایطی پیش از این که بخواهیم برای آموزش فرزند و همراهی با او وقت گذاریم، ناچاریم ابتدا خودمان درس را یاد بگیریم. بسیاری از این مفاهیم و مسائلی که در کتابهای درسی بچهها وجود دارد برای مادران جدید است. این موضوع نیز چالشهای مادرانی دانشآموزان را بیشتر میکند. به این مسائل ضعف شبکه آموزشی شاد را هم باید اضافه کنیم که هر روز باید قطع و ضعیف بودن آن را هم تحمل کنیم.
مشکلات چندبرابری مادران دارای دو دانشآموز
با این حال بسیاری از مادران چالشها و معضلات ناشی از کم شدن زمان شخصیشان و همچنین افزایش کارهای روزانه در خانه و اضافه شدن وظیفه معلمی به نقششان را بیشتر از این میدانند که صرفا در آشنا نبودن به مباحث آموزشی و درسهای دانشآموزان خلاصه شود ، بویژه مادرانی که دو فرزند دانشآموز دارند.
«مریم - م» که یک پسر ۱۰ ساله و یک دختر هفت ساله دارد شرایط را برای مادران دارای دو دانشآموز دشوارتر میداند، میگوید: همه مشکلاتی که مادران دارای یک دانشآموز دارند برای امثال من نه تنها دو برابر، بلکه بیشتر است. چون باید برای دو دانشآموز وقت بگذارم و به همان نسبت نیز بیشتر از کارهای روزمره خانه عقب می افتم. علائق شخصی و کارهایی مانند باشگاه و پیادهروی و مطالعه را هم که کلا از اولویتها خارج کردهام و ماههاست به آنها فکر نمیکنم.
گفتوگو با تعدادی دیگر از مادران دارای دانشآموز بویژه در مقطع ابتدایی نیز نمونههای مختلفی از این چالشها را نشان میدهد که تقریبا به آنها توجه نشده است. مسائلی که برخیها از بیان این بانوان تکراری هستند و برخی دیگر نیز بسته به شرایط زندگی هر فرد متفاوت از دیگران.
گستردگی آسیبهای قشر بانوان
مدیرکل امور بانوان و خانواده استانداری مازندران ، این موضوع را به عنوان یکی از زیرشاخههای آسیبهای ناشی از شیوع کرونا تایید میکند و میگوید: از فروردین امسال یکی از نکات مورد توجه معاونت امور زنان وزارت کشور بحث آسیبهای پساکرونا در بانوان بود. یکی از مسائل نیز همین بود که مادران در این دوران باید دو نقش ایفا کنند. بر همین اساس نیز اقداماتی مانند تولید ویدئوهای مختلف در زمینه آموزش برخی مهارتهای مربوط به دورانه خانهنشینی تولید و منتشر شد تا نسبت به آسیبهای روانی طولانی در خانه ماندن توجه بیشتری شود.
سمیه قاسمی طوسی میافزاید: البته آسیبهای وارد شده به قشر بانوان در حوزه اقتصادی در اولویت توجه قرار گرفت. به هر حال شرایط اقتصادی بسیاری از صنوف مانند آرایشگران، فروشگاههای مرتبط با بانوان و حتی مشاغلی مانند مهدکودکها به شدت دچار آسیب شد. با توجه به اهمیت و فوریت مسائل اقتصادی در جامعه طبیعتا این موضوعات بیشتر مورد توجه قرار گرفت. اما نمیتوان چالشهای مادران خانهدار از نقش مضاعفشان در خانه را نادیده گرفت.
وی اظهار میکند: این تعدد و تعارض نقش میواند برای مادران آزاردهنده باشد. البته بانوان معمولا در شرایط عادی میتوانندتعدد نقش را مدیریت کنند ، اما با توجه به عادی نبودن شرایط و فراهم نبودن بسیاری از امکانات، این تعدد نقشها به تعارض نقش تبدیل میشود و همین موضوع برای مادران میتواند مشکلاتی را ایجاد کند.
پیامدهای روحی برای مادر و فرزند
از نگاه روانشناسان این وضعیت اجباری و ناگزیر در صورتی که مادران به فکر راههای جایگزین برای خلاءهای ایجاد شده نباشند، میتواند پیامدهای روحی و روانی به دنبال داشته باشد. به همین دلیل دریافت برخی مهارتهای رفتاری میتواند در کنار آگاهی از بعضی نکات فرزندپروری و همچنین همراهی پدران یا فرزندان بزرگتر با این قبیل مادران میتواند چالشهای آنان را کم کند.
یک روانشناس معتقد است که بیتوجهی به این موضوع میتواند سبب تعارضات روحی و خستگی مضاعف مادران در خانه شود. دکتر «مبینا شهریاری» با اشاره به متفاوت شدن فرآیند آموزش بر اثر شیوع کرونا به خبرنگار ایرنا میگوید: بیشتر مادران امروزی نظام آموزشی متفاوتی داشتند و بسیاری از شیوههای یادگیری نیز تغییر کرد. این مساله برای مادری که در خانه نقش معلم دوم را دارد آزاردهنده است ؛ چون از یک سو نمیتواند به شیوه معلم آموزش دهد و از سوی دیگر باید نقش مادریاش را در هر روز برای ساعاتی کنار بگذارد.
وی خاطرنشان میکند: از سوی دیگر دانشآموزان هم چون با این فضا درس نخواندند ، سخت میتوانند خود را تطبیق دهند. یعنی هم مادر دچار تضاد رفتاری میشود و هم دانشآموز ممکن است در خانه از مادرش رفتاری دوگانه ببیند. حساسیت بیش از حد مادران برای یادگیری فرزندان میتواند کودک را دچار ضربات روحی کند که بعدها شاید آثارش نمایان شود. در عین حال آن سوی ماجرا خود مادر است که هم از فشار مضاعف آموزش در خانه و کمتوجهی فرزند ممکن است خسته شود و هم از این که شاید بسیاری از علائق خود را ناچار است کنار بگذارد.
این روانشناس خاطرنشان میکند: تا پیش از این وضعیت، مادر فقط نقش خودش را ایفا میکرد و البته بر درس خواندن نظارت داشت، اما الان نقش معلم را هم پیدا کرد. چالشهای این وضعیت سبب میشود مادر احساس کند به طور کامل وقف فرزند شده و امنیت روحی ندارد.
نیاز به افزایش مشارکت در خانه
شهریاری با بیان این که در چنین وضعیتی باید مشارکت بیشتری با مادران در خانه انجام شود، اظهار میکند: باید در نظر داشت که مادر حتی در این شرایط فقط همیارمعلم است، نه خود معلم. خود مادران هم باید به این موضوع توجه داشته باشند که لازم است مشارکت، احساس مسئولیت و مهارتهای زندگی به ویژه در این وضعیت را به فرزندان آموخت. مهمتر این که نباید به مسأله آموزش فرزندان در شرایط اینچنینی نگاهی آرمانگرایانه داشته باشیم. طبیعی است که فرزند نتواند در این مدت خود را با شرایط سازگار کند.
وی بر لزوم تفکیک نقش مادری و معلمی توسط خود مادران تأکید میکند و میافزاید: در کنار آموختن مهارتهای رفتاری و روشهای تربیتی توسط مادران برای مدیریت شرایط کنونی، آنچه که اهمیت زیادی دارد، نقش پدران خانواده یا فرزندان بزرگتر است. مشارکت در امور منزل توسط پدر خانواده و پایین آوردن سطح توقع از این مادران میتواند سبب قوت قلب مادر و کاهش فشار روحی ناشی از این تعدد مسئولیتها شود.
شهریاری معتقد است که همسران این قبیل مادرها میتوانند با مدیریت زمان در این شرایط، ساعاتی را در هفته برای پذیرفتن مسئولیت مضاعفی که بر دوش مادران گذاشته شده اختصاص دهند تا مادرها بتوانند بخشی از آنچه را که تا پیش از در خانه ماندن فرزندان به عنوان فعالیتهای روزمره انجام میدادند ، برای خود انجام دهند.
اگرچه تا کنون درباره پیامدهای پساکرونایی در گروههای مختلف جامعه اظهارنظرها و پیشبینیهای زیادی شد، اما هنوز به طور مشخص و مستقل در تصمیمگیریها و برنامهریزیها به این دسته از مادران که در مشغلههای ناشی از اضافه شدن نقش معلم به جایگاهشان در خانه، بخش مهمی از فردیت خود را از دست دادهاند توجه چندانی نشده است ؛ شرایطی که به نظر میرسد دستکم تا پایان سال تحصیلی جاری ادامه خواهد داشت و در صورت پایان آن به مدتی زمان نیاز است تا این مادران به شرایط عادی زندگی شخصی خود بازگردند.