در زمان احمدی نژاد همیشه در حالت دفاعی بودیم
عضو سابق مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: ما برنامه اقتصادی و توسعه ای داریم و اگر کسی بخواهد رئیس جمهور شود باید این برنامه را مطالعه کند و بیاید تعهد نسبت به اجرای برنامه بدهد نه اینکه مثل رویکردی که احمدی نژاد داشت و می گفت، من رئیس جمهور هستم و رئیس جمهور باید برنامه خود را داشته باشد.
«محمد هاشمی»، عضو سابق مجمع تشخیص مصلحت نظام، در خصوص ضعف های ساختاری کشور در سال گذشته گفت: بحثی که مطرح است این است که چه اشتباهی داشتیم و اینکه چه کارهایی نکردیم و برای بهتر شدن بحث اقتصاد چه کار باید انجام دهیم. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی درست است که جنگ تحمیل شد اما یک تغییر رویکرد به خاطر انقلاب داشتیم و مهم بود. در زمان شاه اقتصاد سود نداشت و او به طرف صنعت مونتاژ رفته بود و با قانون اصلاحات ارزی و انقلاب سفید و مسائلی که داشت، روستاها را خالی کرده و رویکردشان هم از کشاورزی به صنعت بود، اما صنعت مونتاژ نه صنعت مادر و بومی، نمونه آن هم پیکان بود که شاه آرزو می کرد روزی برسد که هر ایرانی یک پیکان داشته باشد. پیکان هم که سابقه اش انگلیسی بود و یک کمپانی آورد و به ایران تحمیل کرد.
او افزود: این تغییر رویکرد، جای صنعت مونتاژ را به کشاورزی داد و کشاورزی را شاه از بین برد. هویدا نخست وزیر وقت رسما مصاحبه کرد که ما فقط برای 30 روز تولید گندم و مواد کشاورزی داریم و بقیه آن را وابسته هستیم. انقلاب که پیروز شد گفتند ما یک انقلاب به اصطلاح الهام بخش هستیم پس باید در خورد و خوراک مردم و غذای مردم خود اتکا و متکی به خود باشیم این رویکرد انتخاب و کشاورزی، محور توسعه شد. البته شعاری که مطرح شد در آن زمان نمی توانست پاسخگوی همه نیازهای کشور باشد. وقتی که جنگ تمام شد آقای هاشمی که رئیس جمهور شد، قبل از ریاست جمهوری حدودی را برای خودکفایی تعیین کرده و مطالعات وسیعی انجام داده بود.
هاشمی ادامه داد: در جهان سه کشور وجود دارند که منابع انرژی خیلی خوبی دارند. در ایران در جدول مندلیف از aتا z همه فلزات را ما داریم، از نظر نیروی کار نیروی جوان و فعال و کار فراوان داریم، از نظر بازار مصرف، آن زمان پیرامون ایران در همسایگی 300 میلیون بازار مصرف داشتیم که می توانستیم تولید را به مصرف و توسعه برسانیم. ما بازار مصرف، منابع اولیه، انرژی و نیروی کار داشتیم. با این 4 مسئله آقای هاشمی آمدند و از محور کشاورزی به صنعت، تغییر رویکرد دادند. یعنی توسعه صنعتی را در کشور به عنوان استراتژی قرار دادند که محور توسعه صنعتی باشد. همچنین تاکید کردند کشاورزی در حدی که برای تامین غذا نیاز داریم صنعتی شود تا بتوانیم در مصرف آب صرفه جویی کنیم اما تولید محصولات را بالا ببریم.
او افزود: استراتژی اینگونه تدوین و به عنوان برنامه 5 ساله توسعه اقتصادی و اجتماعی تنظیم و در مجلس تصویب شد و این برنامه اول را دولت آقای هاشمی اجرا کرد و برنامه دوم شروع شد و سال دوم سوم برنامه دوم بودیم که دوره ریاست جمهوری آقای هاشمی تمام شد اصلاح طلبان آمدند و آنها تا حدودی سیاست های اقتصادی آقای هاشمی را قبول داشتند البته در مقداری از آن عدول کردند و برنامه دوم تا حدودی ضربه خورد. اما دو مرتبه اصلاح طلبان به این مسئله برگشتند که استراتژی کشور باید صنعت محور باشد و این تا پایان دولت خاتمی ادامه داشت. برنامه چهارم با همین رویکرد تدوین شد که محور صنعت و توسعه، صنعتی محور باشد. در مجمع تشخیص مصلحت و در مجلس تصویب شد، رهبری تایید و ابلاغ کردند. در انتخابات 84 احمدی نژاد انتخاب شد. او بعد از اینکه انتخاب شد اعلام کرد من رئیس جمهورم و برنامه مصوب قبلی را قبول ندارم، من خودم برنامه دارم رئیس جمهور باید برنامه خودش را اجرا کند و این اصل را احمدی نژاد زیر سوال برد.
این فعال سیاسی اصلاح طلب اضافه کرد: بنابراین برنامه های او چه بود؟ سفرهای استانی برود دو هفته یکبار یا ماهی یک بار در استان ها و مردم هجوم بیاورند نامه بدهند و تقاضا کنند و او هم یک پولی را صرف این مسائل کند. نتیجه رفتار احمدی نژاد این شد که 701 درصد برنامه چهارم که بخشی از آن هم در دولت خاتمی شروع و تصویب شده بود عملی نشد و همه مواردی که برای توسعه در نظر گرفته بودند، از بین رفت. مثلا در بخش تحقیقات تعیین شده بود که در مواردی چند درصد از درآمد کشور و وزارتخانه صرف تحقیقات شود و بحث فقرزدایی چگونه باشد. ما یارانه نقدی ندهیم و به قول معروف ماهی را ندهیم و قلاب ماهیگیری را یاد بدهیم. همچنین ایجاد اشتغال کنیم، مردم بیایند مشغول به کار شوند و از درآمد و دسترنج خود زندگی را اداره کنند نه اینکه یارانه بدهیم. قرار بود یارانه ای که از نفت و بنزین به دست می آید را صرف تولید کنیم، همه این برنامه ها را احمدی نژاد زیرپا گذاشت و انجام نداد. در دولت اول و دوم با رویکرد خود عمل کرد که نتیجه اش این شد که تقریبا روستاها حاشیه نشین شدند و کشاورزی از بین رفت و صنایع نتوانستند کار خودشان را انجام دهند.
او افزود: سیاست احمدی نژاد روابط خارجی ما را در منطقه و بین الملل به هم زد، به جای قدرت در روابطی خارجی به عکس العمل تبدیل شد بنابراین همه داده هایی که در برنامه توسعه اقتصادی پیش بینی شده بود همه اینها را زیر پا گذاشت و به آنها عمل نکرد. همه داده هایی که برای توسعه اقتصادی وجود داشت از بین رفتند و ما تبدیل به روزمرگی شدیم. نتیجه این اقدامات این شد که احمدی نژاد در سال 94 که دولت را تحویل داد رشد اقتصادی پیش بینی شده در برنامه چهارم که 8 درصد بود به منفی 5/5 درصد رسید.
هاشمی خاطرنشان کرد: با این وضع روحانی کشور را تحویل گرفت. او اول توانست جهت گیری های مهم اقتصادی، سیاسی و اجتماعی که در دولت احمدی نژاد پایه گذاری شده بود را تغییر دهد به همین دلیل پس از سال 92 و در سال 96، رشد اقتصادی از منفی 5/5 به یک عدد مثبتی برگشت. بحث روابط خارجی و روابط منطقه ای ما تحت تاثیر قرار گرفته و تبدیل شده بود به اینکه همیشه در حال دفاعی باشیم، این روزمرگی یک انسجامی گرفت که نتیجه آن برجام شد و برجام تغییر رویکرد جهانی نسبت به ایران بود. بحث غنی سازی و داشتن انرژی اتمی صلح آمیز برای ایران را به رسمیت شناختند. قطعنامه هایی که در ذیل فصل 7 بود و اجازه حمله نظامی به ایران را می داد، همه اینها لغو شد و یک جریان مثبتی هم در روابط خارجی و سیاست داخلی اتفاق افتاد و رویکردها تغییر کرد. رویکردها که تغییر کرد برنامه ششم شروع شد. در برنامه ششم باتوجه به شرایط، بیشتر اقتصاد مقاومتی پیش بینی شده است.
او ادامه داد: در حال حاضر باید طبق برنامه که سه عامل مهم دارد عمل کنیم، با توجه به منابع زیرزمینی خام فروشی نکنیم. صنعت در مبدل هایش درآمدزاست و اگر شما بخواهید یک کیلو سنگ آهن را صادر کنید قیمت ناچیزی دارد ولی اگر این به مس و کابل و صنایع کشورهای پیشرفته تبدیل شود این هم اشتغال دارد هم ارز آوری و هم رونق اقتصادی دارد. یعنی ما مطابق برنامه ای که از دوران سازندگی پیش بینی شده بود اگر عمل کنیم، قطعا این ریل گذاری درست است. به عبارت دیگر در اقتصاد و صنعت نباید رویکرد سیاسی داشته باشیم. ما برنامه اقتصادی و توسعه ای داریم و اگر کسی بخواهد رئیس جمهور شود باید این برنامه را مطالعه کند و بیاید تعهد نسبت به اجرای برنامه بدهد نه اینکه مثل رویکردی که احمدی نژاد داشت و می گفت، من رئیس جمهور هستم و رئیس جمهور باید برنامه خود را داشته باشد.
هاشمی تصریح کرد: من اگر مسئول بودم برنامه ششم را مطالعه می کردم تا ببینم کدام قسمت واقع بینانه است و قابل اجرا هست یا نیست؟ منابع لازم آن را داریم یا نداریم؟ شرایط هست یا نیست؟ اعلام می کردم که این برنامه را با این شرایط انجام می دهم. ابزار و لوازم که برای اجرای این برنامه لازم است بحث رویکرد بین المللی است. ما اگر در شرایط تنش زایی باشیم، هر روز دنیا علیه ما گارد می گیرد که این مسئله کار را دچار اخلال می کند. باید در روابط آرامش وجود داشته باشد؛ تولید کننده ما اگر کالایی تولید می کند امکان صادر شدن آن وجود داشته باشد، صادرات بازار خارجی نیاز دارد؛ همه تولید در داخل نمی تواند مصرف شود و بازار خارجی باید مبتنی بر روابط اقتصادی - سیاسی باشد.
او در پایان افزود: ما نهادهایی داریم که موازی کاری دارند. مثلا دو سه نهاد هست که کار مشابه انجام می دهند نه اینکه در یک حوزه باشند، اینها باید با هم ادغام شوند و به یک جا تصمیم بگیرند نه اینکه من یک جایی تصمیم بگیرم و دیگری جلوی تصمیمات مرا خنثی کند یا کار خود را انجام بدهد.