حکومت، کفش نیست، راحت بتوان آن را عوض کرد/ با سیاستهای غلط، انبوهی از جوانان خشمگین تولید شده
حمیدرضا جلاییپور فعال اصلاحطلب گفت: حکومت شایسته است، بفهمد که خیزش اعتراضی صد و ده روزه مهسا نوک کوه یک «دگردیسی بزرگ فرهنگی، اجتماعی و نسلی» است. خیزش مهسا در خیابانها آرام شده، ولی «بلوک عظیم چند لایه اعتراضی» (لایه فرهنگی، اقتصادی و سیاسی) همچنان در جامعه پاسخ داده نشده وجود دارد، تندروهای حکومتی بلادلیل رجز نخوانند و با سرنوشت ایران بازی نکنند.
به گزارش جهان مانا ؛ اهم اظهارات این جامعه شناس در تحلیل شرایط کشور بدین شرح است:
- خطا نکنید اتفاقاً، نخبگان جایشان در اعتراضات خالی نبود. آنها مرتب به حکومت هشدار میدادند. ولی در دو دهه گذشته نخبگان سیاسی، اجتماعی و فرهنگی از سوی حکومت از عرصه رسمی جارو شدند.
- اپوزیسیون دنبال این بودند که اعتراض خشونتپرهیز مهسا را به اعتراض خشونتناپرهیز و ایجاد چرخه آشوب تبدیل کنند. توجه داشته باشید اپوزیسیون ایران یکپارچه نیست و اپوزیسیون ایران به خاطر شرایط امنیتی آشکار نیست. آن اپوزیسیونی که از راه دور و در تلویزیونهای ماهوارهای در این اعتراضات، از «خط آشوب» در ایران دفاع میکردند، اینها یک روز هم به ایران نمیآیند، اینها تعلق میهنی ندارند.
- اینها از خیزش اعتراضی و مدنی مهسا سوءاستفاده کردند. فرصتطلبی کردند و قصد داشتند این خیزش مدنی را که دنبال مطالبات فرهنگی (سبک زندگی) و سیاسی (حاکمیت قانون) و اقتصادی (عدالت و رونق اقتصادی) بودند به یک خیزش سرنگونیطلبانه و خشونتناپرهیزانه تبدیل کنند، که خوشبختانه در مجموع، جوانان معترض آنها را ناکام گذاشتند.
- حکومت شایسته است بفهمد با سیاستهای غلطش (که در ابتدای مصاحبه اشاره شد) یک «جامعه ناراضی» و «تمام جنبشی» تولید کرده است نه جامعهای در حرکت به سوی توسعه همهجانبه، پایدار، عادلانه و مشارکتی.
- حکومت شایسته است بفهمد که خیزش اعتراضی صد و ده روزه مهسا نوک کوه یک «دگردیسی بزرگ فرهنگی، اجتماعی و نسلی» است. خیزش مهسا در خیابانها آرام شده، ولی «بلوک عظیم چند لایه اعتراضی» (لایه فرهنگی، اقتصادی و سیاسی) همچنان در جامعه پاسخ داده نشده وجود دارد، تندروهای حکومتی بلادلیل رجز نخوانند و با سرنوشت ایران بازی نکنند.
- خوب توجه کنید هم اکنون گرانیها و تورم همچنان ادامه دارد و گذران زندگی روزمره مردم سخت بوده و سختتر میشود و انسداد اینترنت و خوابیدن کسبوکارهای مجازی بر نارضایتیها میافزاید؛ لذا اگر حکومت با کمک جامعه مدنی دست به اصلاحات نزند و به آن هفتاد درصد جمعیت ناراضی ساکت «چشم انداز بهبود» نشان ندهد متأسفانه دو رخداد میتواند در انتظار ایران باشد؛ اول اینکه در دهه گذشته با سیاستهای پرهزینه خارجی، ایران با تحریم روبرو شد و ایران در مسیر فقیر شدن قرار گرفت (در همین حال کشورهای همسایه عربی، عراق، ترکیه و جمهوری آذربایجان در مسیر رونق اقتصادی و همکاری با اسرائیل قرار گرفتهاند، و اسرائیل هم به ما پاتک «عمق استراتژیک» زده) پس از این خیزش اعتراضی در کنار فقیر شدن ممکن است ایران با «ناامن» شدن روبرو شود.
- دوم اینکه اگر اصلاحات حکومتی و مورد قبول جامعه مدنی انجام نشود، ممکن است اپیزودهای اعتراضی فعلی ایران به «اپیزودهای انقلابی» تبدیل شود. خود همین تحول اپیزودیک میتواند بر ناامنی ایران بیفزاید. (منظور از اپیزود صفحات و دورههای اعتراضی است)
- اپوزیسیون خشونتناپرهیز ایران، فاقد سرمایه اخلاقی است و به همین دلیل از پمپئو و بلوک راست افراطی در جهان دریوزگی میکنند.
- متأسفانه ایران عزیز ما در شرایط دو قطبی فعلی با دو عارضه در سیاست خارجی روبرو شده است. عارضه اول اینکه حکومت ایران در جنگ روسیه (پوتین) با غرب (بر سر کشور اکراین) یک خطای راهبردی انجام داده است. ایران در دو سده گذشته به درستی در جنگ بین قدرتهای جهانی (مثل روسیه و اروپا) بیطرف بوده است. در جنگ اکراین ایران به خطا طرف پوتین را گرفت؛ و الان فرانسه، انگلیس و آلمان به طور ویژه مذاکرات برجام را روی هوا بردند و در حال آسیب زدن به مصالح ملی ایراناند.
- متأسفانه این دو عارضه منافع ملی و تمامیت ارضی ایران را در مخاطره قرار داده است. گفتم فقیر شدن و ناامن شدن ایران، خلاف مصالح ملی است. زندگی در خانه و میهن ایران برای کثیری از شهروندان با مشکل روبرو میشود؛ و در این باره کک تندروها هم نمیگزد.
- ایران یک کشور تاریخی است و همزیستی اقوام در آن نهادینه شده است. ولی توجه داشته باشید اگر در ایران به جای حکمرانی «رضایتی»، حکمرانی پرمدعا و ناکارآمد «هدایتی» داشته باشیم، با یک جامعه ناراضی و با دشمنهایی که سیاست خارجی پرهزینه حکومت ایجاد کرده است، تمامیت ارضی ایران هم در شرایط ناامنی به مخاطره میافتد.