حاشیه و متن توافق عربستان و ایران

حسین موسویان *

خبر عادی سازی روابط ایران و عربستان برای ناظران بین المللی تعجب آور بود. دشمنی بین رقبای خاورمیانه از پایدارترین و خطرناک‌ترین دشمنی‌ها در منطقه بوده است. توافق ماه جاری پس از دو سال مذاکره بین ریاض و تهران در بغداد حاصل شد و "شی جین پینگ" رئیس جمهور چین نقش مهمی در انعقاد توافق در پکن ایفا کرد. به عنوان بخشی از بیانیه سه جانبه متعاقب آن عربستان سعودی و ایران توافق کردند که توافق نامه همکاری امنیتی در سال ۲۰۰۱ و قرارداد ۱۹۹۸ را برای تقویت روابط اقتصادی، فرهنگی و فناوری اجرا کنند.

این تعهد بر اساس توافقی است که دو کشور در اواسط دهه ۱۹۹۰ میلادی به عمل آوردند و تا سال ۲۰۰۵ میلادی به قوت خود باقی ماند. من در دوره "هاشمی رفسنجانی" رئیس جمهور وقت در تیم مذاکره با سعودی‌ها حضور داشتم. همان گونه که در کتاب تازه ام با عنوان "ساختار جدیدی برای امنیت، صلح و همکاری در خلیج فارس" توضیح داده ام هاشمی رفسنجانی و شاهزاده "عبدالله بن عبدالعزیز آل سعود" ولیعهد وقت عربستان سعودی برای احیای روابط به توافق رسیدند. من از طرف هاشمی رفسنجانی به عنوان فرستاده ویژه او مامور شدم تا با ولیعهد مذاکره کنم. در طول چهار شب طولانی در عمارت عبدالله در جده با یکدیگر بحث کردیم و در نهایت بر سر یک برنامه عمل به توافق رسیدیم. سپس من و پسر هاشمی رفسنجانی با ملک فهد ملاقات کردیم و او این توافق را تایید کرد.

پس از بازگشت به ایران این قرارداد مورد تایید هاشمی رفسنجانی و مقام عالی رهبری ایران نیز قرار گرفت. این توافق در دوره ریاست جمهوری خاتمی به طور کامل اجرا شد. یکی از مقام‌های بلندپایه سعودی به من گفت که خاتمی نیز ادامه دهنده سیاست‌های هاشمی رفسنجانی بوده و ریاض چنین برداشتی دارد. در سال ۱۹۹۷ میلادی عبدالله به تهران سفر کرد و پس از آن قرارداد‌های همکاری و امنیتی به امضا رسید.

نگرانی‌های امنیتی
در مذاکرات من با عبدالله مسائل امنیتی دغدغه اصلی بود. ریاض نگران صدور تشیع و حمایت ایران از اقلیت شیعه عربستان سعودی و تظاهرات زائران ایرانی بود که امنیت مراسم سالانه حج را تهدید می‌کرد. تهران به نوبه خود نگران حمایت عربستان از اقلیت سنی در ایران و گسترش بنیادگرایی وهابی بود. پیمان امنیتی دوجانبه نگرانی‌ها را در هر دو دولت در مورد دخالت در امور داخلی یکدیگر کاهش داد.

متاسفانه پس از روی کار آمدن "محمود احمدی نژاد" در آگوست ۲۰۰۵ میلادی توافق‌ها از بین رفت. ایران برنامه غنی‌سازی هسته‌ای خود را از سر گرفت شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه‌هایی را برای تحریم ایران تصویب کرد و عبدالله پادشاه کنونی عربستان سعودی مکررا از ایالات متحده خواست که "سر مار (ایران) را قطع کند" و منظور او حمله نظامی برای نابودسازی تاسیسات هسته‌ای ایران بود.

سپس در ژانویه ۲۰۱۶ میلادی عربستان سعودی یک روحانی برجسته شیعه به نام شیخ "نمر النمر" را به همراه ۴۶ مخالف شیعه دیگر اعدام کرد. اعدام نمر باعث اعتراضات مقابل سفارت عربستان سعودی در تهران شد.

جنگ نیابتی بین ایران و عربستان سعودی در یمن تشدید شد، زیرا انصارالله از پهپاد و موشک برای حمله به تاسیسات نفتی عربستان سعودی استفاده کرد. هم چنین، ایران از بشار اسد رئیس جمهور سوریه در برابر تلاش‌های داخلی و خارجی برای سرنگونی او حمایت کرد. تلاش‌های اسد برای عادی سازی رژیم اش در سال گذشته پیشرفت قابل توجهی داشته است.

در همین حال، عربستان سعودی از تصمیم "دونالد ترامپ" رئیس جمهور سابق ایالات متحده برای خروج از توافق هسته‌ای ایران استقبال کرد و از بازگرداندن تحریم‌های اقتصادی علیه ایران حمایت نمود.

کارزار فشار حداکثری و تحریم‌های ترامپ علیه ایران ویرانگر بوده است. مردم عادی ایران با قیمت‌های سرسام آور و کاهش ارزش شدید ارز مواجه شده اند. پاییز سال گذشته پس از مرگ مهسا امینی در بازداشت پلیس موجی از اعتراضات ضد دولتی کشور را فرا گرفت. دولت ایران با تقویت ائتلاف نظامی و سیاسی خود با روسیه واکنش نشان داد همان طور که در بحبوحه تهاجم این کشور به اوکراین، ایران به روسهی پهپاد ارائه کرده بود.

بی اعتمادی جدی
نتیجه این تحولات برای ریاض و تهران یک بازی باخت - باخت بود و نشان داد که رویارویی آنان هیچ برنده‌ای نخواهد داشت. توافق اخیر در پکن نشان می‌دهد که دولت محافظه کار ایران به رهبری "ابراهیم رئیسی" بر اساس دو قراردادی که در دولت میانه روی رفسنجانی تنظیم و توسط دولت اصلاح طلب خاتمی اجرا شد روابط خود را با عربستان سعودی احیا کرده است.

بی اعتمادی بین تهران و ریاض عمیق و جدی است. با این وجود، هر دو دولت متعهد به رعایت اصول منشور ملل متحد از جمله احترام به حاکمیت ملی و عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر هستند. این تعهد ضروری است، اما به تنهایی کافی نیست. این توافق باید با تعهدات اضافی برای تضمین روابط پایدار و دوستانه بین تهران و ریاض تکمیل شود.

ایران و عربستان سعودی به عنوان قدرتمندترین کشور‌های منطقه‌ای و اسلامی باید متعهد شوند که امنیت یکدیگر را جزء لاینفک خود بدانند به توهمات مربوط به "هژمونی منطقه ای" پایان دهد و برای ایجاد یک سیستم همکاری و امنیت جمعی بین هشت کشور حاشیه خلیج فارس تلاش کند.

هم چنین، دو کشور باید رقابت ناسالم خود را در کشور‌های بحران زده مانند یمن، سوریه و عراق به یک مشارکت سازنده تبدیل کنند. به علاوه آنان باید برای تقویت همکاری موثر منطقه‌ای و بین المللی علیه تکثیر تسلیحات کشتار جمعی، افراط گرایی و تروریسم به یکدیگر بپیوندند. دو کشور باید با اعضای اقلیت‌های مذهبی خود به عنوان شهروندان کامل رفتار کنند و باید برای کاهش تنش بین واشنگتن و تهران تلاش کنند. در نهایت، در شرایطی که ایران و اسرائیل در یک وضعیت شبه جنگی قرار دارند پکن که روابط دیپلماتیک قوی با هر دو کشور دارد می‌تواند به طور بالقوه میانجی‌ای برای آتش بس باشد.

"علی شمخانی" دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران به تازگی با ولیعهد ابوظبی گفتگو کرد. قطر و عمان فعالانه میانجی احیای توافق هسته‌ای ایران و تامین امنیت تبادل زندانیان بین ایران و آمریکا بوده اند. معاون وزیر امور خارجه ایران اخیرا به عمان سفر کرد و چین در نظر دارد در اواخر سال جاری میزبان نشستی بی سابقه با حضور ایران و شش همسایه عرب آن در شورای همکاری خلیج فارس باشد.

پس از سال‌ها خصومت‌های تلخ و تشدید بحران‌ها در منطقه اکنون عصر دیپلماسی و خرد فرا رسیده است. زمان آن فرا رسیده که ایران، عراق و کشور‌های حاشیه خلیج فارس یکدیگر را در آغوش گرفته و همکاری کنند تا به طور جمعی منطقه‌ای قدرتمند ایجاد کنند.

*مذاکره کننده ارشد هسته‌ای سابق ایران

دیدگاه