مردانِ افسرده، زنانِ افسرده‌تر!

تهران بیش‌ترین شمار مبتلایان به افسردگی در کشور را دارد؛ تعداد مبتلایان به افسردگی در زنان دو برابر مردان است و بیشتر از آمار میانگین جهانی است.

این روزها با هر کسی که صحبت کنید، رگه‌هایی از افسردگی را به دلایل متفاوتی اعم از عدم توانایی در تامین معیشت زندگی که از قضا مهم‌ترین دلایل هم هستند، مشاهده خواهید کرد. زمانی که افراد نتوانند به آنچه از سال‌ها پیش در ذهنشان بوده برسند و آرزوها و اهدافشان به رویاهای دست نیافتنی تبدیل شود، زمانی که افراد با وجود تخصص و مهارت در حوزه خود مجبور به کار و فعالیت در حوزه‌هایی غیر مرتبط می‌شوند و زمانی که افراد در جایگاه خود قرار نمی‌گیرند، این می‌شود که افسردگی درِ خانه شما را هم می‌زند، البته خیلی بی‌سر و صدا و زمانی به خود می‌آیید که متوجه می‌شوید در لاک انزوا و افسردگی خود فرو رفته‌اید. و یک نکته که در ادامه گزارش به آن اشاره می‌شود اینکه هنوز و با وجود پیشرفت‌ها و تحقیقات علمی در حوزه علم روانشناسی، روانپزشکی و روانکاوی، در میان برخی از ما ایرانی‌ها، حتی یک مشاوره روانشناسی ساده هم نوعی تابو شناخته شده و افراد از ترس اینکه انگ روانی به آن‌ها بزنند، این کار را انجام نمی‌دهند. اصلا اینجا، روانی یک جور فحش محسوب می‌شود. اما در ایران، زنان بیشتر از مردان افسرده شده‌اند؛ یک تفاوت دو برابری. این را علی ناظری، دبیر علمی سی و نهمین کنگره روانپزشکان ایران گفته؛ آنچه زیاد هم نمی‌تواند تعجب‌آور باشد. زنان و مردان در ایران تقریبا از جمعیتی مساوی برخوردارند اما با توجه به اظهارات فعالان حقوق زنان، در بسیاری از موارد، از جمله امورات حقوقی، از موارد ساده‌ای نظیر حق ارث و مالکیت تا مجوز سفر و خروج از کشور و حتی موارد ساده تفریحی مثل رفتن به ورزشگاه‌ها برای تماشای مسابقات ورزشی هیچگاه در سطح مردان نبوده و آزادی و امکانات آن‌ها را نداشته‌اند. از طرفی بحث تفاوت حقوق و مزایا میان زنان و مردان هم وجود دارد و از دیگر سو مشاغل رده بالا تقریبا به صورت ثابت در قبض و بسط مردان بوده‌اند. در این زمینه به ذکر نمونه‌ای کوچک بسنده می‌کنیم و قول رئیس جمهور سابق در به کارگیری زنان در کابینه خود؛ حسن روحانی در زمان مسئولیت پذیری خود و البته پیش از آن قول داده بود از سه زن در کابینه خود استفاده کند که بنا به دلایلی که هیچگاه از سوی او باز نشد، موفق نشد این کار را انجام دهد و سه زن به یک زن و آن هم نه در جایگاه وزیر که معاون و مشاور تبدیل شد. هرچند حضور و تاثیرگذاری زنان در دولت پیشین بسیار بیشتر از دولت فعلی بوده اما به هر صورت گویا نه مسئولان و نه حتی جامعه مردسالار آماده پذیرش زنان نبوده.

از بحث آسیب‌های روانی و افسردگی در جامعه دور نشویم و دوباره سری به صحبت‌های آقای ناظری، عضو انجمن روانپزشکان ایران بزنیم که در صحبت‌هایش به این نکته هم اشاره کرده که تهران بیش‌ترین شمار مبتلایان به افسردگی در کشور را دارد. در این حین اگر سری هم به صحبت‌های کارشناسان امور جامعه و رفتار درمانی و روانپزشکی هم نزنیم و در پایتخت چرخی بزنیم، متوجه تفاوت قابل توجه و تضاد طبقاتی خواهیم شد؛ تضادی که لااقل نسبتی مساوی هم ندارد به این معنا که قشر ندار، مستاجران، کارگران و افراد چند شغله‌ای که برای تامین معیشت روزانه خود هم درمانده شده‌اند، بسیار بیشتر از طبقه متمولی هستند که گرانی و تورم ردی بر زندگی‌شان نخواهد داشت.

به نظر می‌رسد همه این موارد رضایت افراد از زندگی را کم کرده و باعث افسرده شدن آن‌ها می‌شود. در ادامه صحبت‌های عضو انجمن روانپزشکان ایران را کمی بازتر می‌کنیم و با هم نگاهی به آمار و ارقام هم می‌اندازیم.

همان‌طور که گفته شد، دبیر علمی سی و نهمین کنگره روانپزشکان ایران اطلاعاتی در خصوص افسردگی ارائه داده است. ناظری از بیماری افسردگی به عنوان یکی از رایج‌ترین اختلالات روانپزشکی نامبرده و گفته است که افسردگی نوعی از اختلال خلق است که در آن فرد به واسطه غم و اندوه مداوم علاقه خود را نسبت به موارد و داشته‌هایی که زمانی برای او لذت‌بخش بوده است از دست می‌دهد.

همان نکته‌ای که به آن اشاره و بار دیگر هم می‌شود؛ زمانی که فرد امکانات رسیدن به مدارج بالا‌تر و پیشرفت و رسیدن به اهداف خود را نداشته باشد هرچه قدر هم که تلاش کند به جایی می‌رسد که تلاشش بی‌معنا خواهد بود و در یک حالت سکون قرار می‌گیرد. به همین دلیل است که شاید بنا به گفته عضو انجمن روانپزشکان داشته‌هایش دیگر برایش جذاب نخواهند بود چراکه انسان مدام در حال رشد است و به داشته‌های جدیدتری نیازمند.

از کرونا تا خشونت و خودکشی

حتما در برخوردهای روزانه خود با افرادی مواجه بوده‌اید که آنقدر استرس و اضطراب دارند که آن را به شما هم منتقل می‌کنند؛ استرسی که در شرایطی از جامعه از جمله بعد از شیوع کرونا افزایش بیشتری هم پیدا کرد و مردم به نوعی از اختلالات و وسواس‌ها هم دچار شدند. استرسی که مواردی مثل واکسن کرونا و زمان تزریق آن دوبرابرش می‌کرد. حتما در حین عبور از خیابان‌ها و کوچه‌های شهر، خشونت و رفتارهای غیرقابل کنترل و حتی برخوردهای فیزیکی شهروندان اعم از زنان و مردان را شاهد بوده‌اید؛ برخوردهایی که حتی ممکن است منجر به مرگ هم بشود. این‌ها و موارد بسیار دیگری از علائم و ناهنجاری‌های رفتاری می‌توانند نشانگر این باشند که شما به افسردگی مبتلا شده‌اید. و البته شمار مواردی از خودکشی را هم به آن‌ها اضافه کنید و همین مورد اخیر که در شیراز اتفاق افتاد؛ زن جوانی که خود را از طبقه پنجم مجتمع نگین فارس به پایین پرتاب کرد و بعد از چند روز جان داد.

عضو انجمن روانپزشکان گفته که اختلال افسردگی زمانی تشخیص داده می‌شود، که فرد بیمار حالات و احساسات افسردگی را به مدتی بیش از دو هفته و یا در همراهی سایر علائم بالینی داشته باشد و دچار اختلال عملکرد در فعالیت‌های روزانه خود شود. ناظری گفته: نقص در حافظه و تمرکز، اضطراب، تحریک پذیری و کاهش آستانه خشم، پرخاشگری، خستگی مداوم، بی‌میلی به فعالیت‌های لذت‌بخش، عذاب وجدان، دردهای جسمانی بدون منشا، افکار منفی و حتی خودکشی از علائم بیماری افسردگی به حساب می‌آیند که در زندگی فردی و اجتماعی بیمار تبعات جبران ناپذیری خواهد داشت که درصورت شیوع بالا در جامعه می‌تواند آسیب‌های به مراتب سنگین‌تر به بدنه جامعه وارد کند.

آماری نیست

اما ناظری، متخصص روانپزشکی، به اختلالات روانی و افسردگی به عنوان یکی از معضلات جوامع پیشرفته و در حال توسعه در حال حاضر اشاره کرده و گفت: طبق آخرین آمار جهانی ابتلا به بیماری افسردگی در هر۱۰۰هزار نفر از جمعیت مردان بیش‌از ۳۵۰۰ ابتلا و در جمعیت زنان نزدیک به ۵هزار مورد است. او گفته که متاسفانه این آمار در کشور ما ارقام بیشتری را نشان می‌دهد به طوری که تعداد مبتلایان در زنان دوبرابر مردان است. این متخصص روانپزشکی توضیح داده که طی ۲۶سال گذشته آمار این بیماری در کشور ما حدود دوبرابر شده است که در مقایسه استانی به عمل آمده تهران با بیش‌ترین تعداد ابتلا در صدر استان‌های کشور قرار می‌گیرد و در مقابل استان‌های گیلان و یزد نسبت به سایر استان‌ها از وضعیت مطلوب‌تری برخوردارند.

هرچند این عضو انجمن روانپزشکان آمار مشخصی از شمار مبتلایان به افسردگی در ایران ارائه نکرده اما همان‌طور که اشاره شد، از افزایش دو برابری در دو دهه خبر داده. ذکر این نکته هم لازم است که در کشورمان آمار دقیقی از برخی از آسیب‌ها از جمله خودکشی وجود ندارد و نوشتن در این موارد هم به این جهت که ممکن است باعث به نمایش گذاشتن این امر قبیح باشد، توصیه نمی‌شود.

 

دیدگاه