ثبت رسمی تلف شدن 170 پلنگ ایرانی در ۱۲ سال
یک عضو گروه پستانداران دفتر حیات وحش سازمان محیطزیست ضمن تاکید بر نقش مهم دامداری بیضابطه در طبیعت، جزیرهای شدن زیستگاهها و کاهش تنوع ژنتیکی در تهدید حیات گونه در معرض انقراض «پلنگ ایرانی» گفت: براساس اطلاعات مستندسازیشده در سازمان حفاظت محیطزیست، از ابتدای سال ۱۳۸۹ تا پایان سال ۱۴۰۰، یعنی در یک بازه زمانی ۱۲ ساله، تلفات ۱۷۰ فرد پلنگ بر اثر عوامل گوناگون در سطح کشورمان به ثبت رسیده است.
به گزارش جهان مانا، احمد دباغیان کارشناس حیات وحش و عضو گروه پستانداران دفتر حفاظت و مدیریت حیات وحش سازمان حفاظت محیطزیست درباره چالشهای موجود برای زیست گونه در معرض انقراض «پلنگ ایرانی» در زیستگاههای طبیعی کشورمان توضیح داد: متاسفانه در سالهای اخیر توسعه بیضابطه شهرها، معدنکاوی و سدسازی در عرصههای طبیعی، احداث جادههای ناایمن در دل طبیعت، تخریب و تصرف جنگلها و مراتع، چرای بیرویه دام در طبیعت و افزایش تعارضات میان دامهای اهلی با حیوانات وحشی، زیستگاههای حیات وحش را در کشورمان کوچکتر کرده و زیست گونههای مختلف از جمله «پلنگ ایرانی» را با مخاطراتی جدی مواجه کرده است.
وی افزود: کم شدن جمعیت طعمهها، شکار غیرمجاز، تصادفات جادهای، آتشسوزی جنگلها و مراتع، تعارض گونه پلنگ با دامداران و جوامع انسانی و کشتن عمدی پلنگها توسط گلهداران از جمله عوامل مهم تهدیدکننده جمعیت پلنگ ایرانی محسوب میشود. در این میان بدون شک دامداری بیضابطه و ورود دام مازاد به طبیعت و عدم کنترل سگهای گله توسط دامداران، یکی از مهمترین عوامل تهدید حیات پلنگ ایرانی است؛ به نحوی که برخی پژوهشها نشان میدهد که بین تعداد کشته شدن پلنگ با تراکم دام در مناطق مختلف کشورمان رابطه مستقیمی وجود دارد؛ به عبارت دیگر، هر چه تراکم دام در یک منطقه بیشتر باشد، احتمال کشته شدن پلنگها به دست انسانها افزایش مییابد.
این کارشناس حیات وحش ادامه داد: با توجه به کوچک شدن زیستگاهها، افزایش بیماریها در جمیتهای حیات وحش و کم شدن جمعیت گونههای علفخوار به عنوان طعمههای پلنگ، در سالهای اخیر در موارد متعددی شاهد نزدیک شدن پلنگها به چراگاهها، آغلها و گلههای دام برای تامین غذای مورد نیاز خود بودهایم. در این میان متاسفانه بارها مشاهده شده است که برخی گلهداران برای جلوگیری از هجوم پلنگ به گلههای خود، با استفاده از سلاح گرم یا آغشته کردن تعدادی از دامها به سم و قرار دادن آنها در مسیر عبور پلنگ، اقدام به کشتن پلنگها کردهاند تا دامهای خود را حفظ کنند.
وی در ادامه تاکید کرد: مهمترین عامل کم شدن جمعیت طعمههای پلنگ در عرصههای طبیعی که باعث نزدیک شدن پلنگها به گلههای دام میشود، تشدید فشارهای انسانی وارده بر زیستگاههای حیات وحش بر اثر توسعه شهری، معدنکاوی، سدسازی و دپوی زباله در دل طبیعت و البته برخی عوامل طبیعی نظیر خشکسالی و تغییر اقلیم است. همچنین کنترل نکردن سگهای گله توسط دامداران نیز باعث حمله این سگها به گونههای علفخوار حیات وحش و کاهش جمعیت این گونهها به عنوان طعمه اصلی گونههای گوشتخواری نظیر پلنگ میشود. به همین دلیل میتوان گفت رشد بیضابطه دامداری در طبیعت، یکی از مهمترین عواملی است که در سالهای اخیر جمعیت گونه ارزشمند پلنگ ایرانی را تهدید کرده است.
افزایش احتمال درونآمیزی پلنگها بر اثر جزیرهای شدن زیستگاهها
دباغیان با اشاره به آخرین آمارهای رسمی مربوط به میزان تلفات گونه پلنگ در مناطق مختلف ایران در سالهای اخیر گفت: براساس اطلاعات مستندسازیشده در سازمان حفاظت محیطزیست، از ابتدای سال ۱۳۸۹ تا پایان سال ۱۴۰۰، یعنی در یک بازه زمانی ۱۲ ساله، تلفات ۱۷۰ فرد پلنگ بر اثر عوامل گوناگون در سطح کشورمان به ثبت رسیده است. البته باید توجه داشت که بسیاری از موارد تلف شدن پلنگ در عرصههای طبیعی کشف نمیشود و قطعا تعداد واقعی تلفات پلنگ ایرانی از آمارهای رسمی سازمان بیشتر است؛ چراکه آمارهای سازمان محیطزیست براساس مشاهدات مستندسازیشده محیطبانان، جوامع محلی، فعالان محیطزیست و گروههای مردمی به دست میآید و طبیعتا این افراد نمیتوانند تمام موارد تلفات پلنگ در طبیعت را مشاهده و مستندسازی کنند.
این کارشناس حیات وحش همچنین با تاکید بر این که یکی از مهمترین پیامدهای کوچک شدن زیستگاهها در سالهای اخیر، جزیرهای شدن آنها بوده است، عنوان کرد: دخالتهای انسانی در طبیعت و انجام فعالیتهای توسعهای خارج از ضوابط محیطزیستی باعث شده است که کریدورهای ارتباطی بین زیستگاههای مختلف حیات وحش قطع شود و این مساله یکپارچگی شبکه زیستگاهی ایران را از بین برده و باعث ایجاد معضل «جزیرهای شدن زیستگاهها» در سطح کشورمان شده است. این در حالی است که بسیاری از گونههای گوشتخوار از جمله پلنگ ایرانی برای یافتن غذا، رشد کردن و یافتن جفت، نیاز دارند که مسافتهای زیادی را طی کنند و برای این که مهاجرت آنها از یک زیستگاه به زیستگاه دیگر امکانپذیر باشد، نباید کریدورهای موجود بین زیستگاهها تخریب شود.