اسرائیل با همراهی عربهای خلیج فارس،چه هدفی را علیه ایران دنبال میکند؟
ترامپ به توافق بین امارات و اسراِِییل به چشم برگ برنده خود در انتخابات پیش رو نگاه می کند. اما این توافق چه تاثیری بر منطقه خاورمیانه خواهد گذاشت؟
به گزارش جهان مانا به نقل از خبرانلاین، نتانیاهو و ترامپ از توافقی که در خاورمیانه به دست آورده اند سرمست اند. ترکیه، فلسطین و ایران در راس کشورهایی قرار دارند که امارات را به خیانت و خنجر زدن به آرمان فلسطین متهم می کنند. حالا رژیم صهیونیستی خود را به اعراب بیش از هر وقت دیگری تحمیل کرده و امیدوار است که در مدت زمان کوتاهی بتواند نفوذ خود را در میان کشورهای حاشیه خلیج فارس گسترش دهد. با قاسم محبعلی کارشناس مسائل خاورمیانه در خصوص توافق اخیر به گفتگو نشستیم:
توافق بین امارات و اسراییل بسیاری را غافلگیر کرده. به نظر می رسد که پازل خاورمیانه پس از این اتفاق دچار تغییراتی شود. چه آینده ای برای منطقه پس از این توافق پیشبینی می کنید؟
توافق امارات و اسراییل ادامه روندی است که سال هاست شروع شده. رژیم صهیونیستی سال هاست که با کشورهای عربی روابط غیررسمی دارد و در سال های اخیر اتفاقاتی افتاده که این روابط پررنگ تر و آشکارتر شده است. از جمله این اتفاقات این بود که روابط بین ایران و کشورهای خلیج فارس رو به سردی رفت و اسراییل به همراه آمریکا به خوبی توانست از این فرصت سوءاستفاده کند. از طرف دیگر در همین زمان ترامپ در کاخ سفید بود که از ایده ائتلاف بین اعراب و اسرائیل علیه ایران استقبال کرد. حالا هم که چیزی از دوره اول ریاست جمهوری ترامپ باقی نمانده و او به یک پیروزی دیپلماتیک نیاز دارد، این روابط را علنی کرده اند و توافق شکل گرفته است.
بعید نیست که بقیه کشورهای عربی هم بخواهند راه امارات را بروند. همین حالا هم عمان و بحرین و قطر روابط خود را دارند و حتی سال گذشته نتانیاهو به مسقط سفر کرد. روندی که اسراییل در نزدیک شدن به کشورهای عربی شروع کرده است، ادامه دار خواهد بود و به همین مورد امارات ختم نمی شود.
اسراییل از اینکه در بین کشورهای عربی متحد تازه ای پیدا کرده خوشحال است. هدف این رژیم از نزدیک شدن به امارات چه بوده است؟
اسراییل از دیرباز نگران بوده که در بین دریایی از دشمنان در خاورمیانه قرار دارد . در دهه هشتاد که سیاست رژیم صهیونیستی تغییر کرد و شیمون پرز زمین در برابر صلح را مطرح کرد، آنها سعی کردند هر طور شده وارد تعاملاتی با اعراب و کشورهای مسلمان شوند و از طریق روابط سیاسی، تجاری و تکنولوژی خود را در تقسیم بندی خاورمیانه جای دهند. مواردی چون کمپ دیوید، روابط با اردن و اسلو هم در ادامه همان سیاست بود و این توافق با امارات هم در همین زمینه است.
از طرف دیگر خاورمیانه دیگر آن منطقه قدیم نیست .کشور های آن ضعیف تر شده اند. لیبی عملا چند تکه شده، سوریه هنوز درگیر جنگ است و عراق هم وضعیت ناگواری دارد. در چنین شرایطی اسراییل حداکثر استفاده را می کند تا با ایجاد ترس و استفاده از ضعف و بحران مخالفانش، به کشورهای عربی نزدیک شود. البته تا وقتی که مساله فلسطین حل نشود، هر نوع روابطی می تواند برگشت پذیر باشد.
اسراییل می خواهد ایران را در منطقه محاصره کند. کشورهای عربی به خصوص آنها که از پیشینه زیادی برخوردار نبوده و کوچک هستند، علاقه و اشتیاق پیدا کرده اند تا با صهیونیست ها وارد روابط تجاری و سیاسی شوند و آنها هم از این اشتیاق استفاده می کنند. سیاست ترامپ هم در خاورمیانه بر اساس همین موضوع طراحی شده است که ائتلافی علیه ایران را در منطقه به وجود بیاورند.در چنین چارچوبی است که توافق بین امارات و اسراییل شکل گرفته است. کشورهای کوچکی مانند امارات که ایران را تهدیدی برای خود احساس می کنند، ترجیح می دهند که خود را از حمایت قدرت دیگری بهره مند سازند.
برخی می گویند بعید نیست که ریاض هم به سمت توافقی مشابه با اسراییل برود. در یک سال گذشته هم هر از گاهی خبر از رفت و آمد صعودیها و اسراییلی ها منتشر شده است. چقدر احتمال دارد که عربستان هم به این قافله بپیوندد؟
در مورد عربستان اوضاع کمی متفاوت است. عربستان کشور بزرگتری است و حاضر نیست که فعلا به صورت علنی در این چارچوب وارد شود. اما اصل موضوعی که اسراییلی ها به بهانه آن سراغ عرب ها رفته اند به مناقشات تهران و ریاض باز می گردد. هر چقدر که تنش با ایران بیشتر شود، اعراب و اسراییل به یکدیگر نزدیک تر خواهند شد و این می تواند شامل عربستان هم باشد. اما در شرایط فعلی و در زمان کنونی بعید است که به این زودی اتفاق مشابهی با ریاض بیفتد. کشورهای دیگری چون بحرین و قطر و… بعید نیست که وارد روابطی با تل اویو شوند اما سعودی ها عجله ای نخواهند کرد.
در چنین شرایطی راهبرد ایران چه می تواند باشد؟ ایا تهران باید کماکان بر گفتگوهای منطقه ای پافشاری کند؟
ایران باید به کشورهای عربی نزدیک تر شود و این نیازمند تبیین سیاستی جدید برای منطقه است که در داخل و خارج از کشور پیگیری شود. مساله بین ایران و اعراب مزمن شده و راه حل ساده و فوری برای حل آن وجود ندارد. اما هرچه روابط در خاورمیانه تلخ تر شود، باید منتظر همپیمانی بیشتر این کشور ها با آمریکا و اسراییل باشیم. تغییر در این وضعیت مستلزم این است که ایران استراتژی جدید تبیین کند. وگرنه اگر کشورهای کوچک حاشیه خلیج فارس احساس کنند که از سوی تهران تحت فشار هستند، بیشتر از قبل به سمت تل اویو می روند و روابطشان را گسترده تر می کنند. آنها سابقه حمله صدام به کویت را دارند که اگر آمریکا به کمک کویت نمی آمد بعید نبود که این کشور به همراه شرق عربستان ضمیمه عراق شود. آنها این تجربه را به هر نوع اختلاف عقیده ای در خاورمیانه تعمیم می دهند.
ایران باید بزرگواری نشان دهد و به آنها اطمینان دهد که از ناحیه تهران، هیچگونه تهدیدی وجود ندارد و ایران علاقه مند نیست که در امور آنها وارد شود و حق انتخاب آنها را به رسمیت می شناسد.
هرچقدر قدرت های کوچک تر احساس تهدید کنند، چه این تهدید واقعی باشد و چه ساخته و پرداخته رسانه هایی که جنگ روانی به راه می اندازند، به دنبال حامی قدرتمندتری می گردند. ایران باید مراقب جریان هایی که به ایران هراسی دامن می زند باشد و تمرکز خود را بر روی این موضوع بگذارد تا واشنگتن و تل اویو نتوانند در منطقه اسب خود را بتازانند.