مرد مراجعه کننده به مطب دکتر روانشناس چرا شوهرش را کشت ؟
مردی که پس از جلسات مشاوره با خانم دکتر تصمیم به قتل شوهر او گرفت، در دادگاه ادعا کرد مقتول را مستحق مرگ میدانست.
تهم که مردی با نشانههای افسردگی است وقتی با همسرش دچار اختلاف شد سراغ دکتر روانشناس رفت اما به جای اینکه مشکل خودش حل شود درگیر مشکلات زندگی دکتر جوان شد و در نهایت شوهر او را کشت.
این در حالی است که فرزندان مقتول به عنوان ولی دم اعلام گذشت کردهاند.
دو سال قبل پلیس در جریان شلیک به مهندس جوانی قرار گرفت که از خانه به سر کار میرفت. وقتی پلیس در محل حاضر شد جسد مقتول روی زمین بود. بررسیهای اولیه نشان میداد افشین 45ساله با شلیک دو گلوله به قلبش کشته شده است. او مرد ثروتمندی بود که روز حادثه از خانه به شرکتش میرفت.
جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و ماموران برای افشای راز جنایت به تکاپو افتادند.
پلیس در نخستین گام از تحقیقات به بازجویی از همسر قربانی به نام مریم که دکتر روانشناس بود پرداخت و به اختلافهای دنبالهدار او با همسرش پی برد.
با افشای این ماجرا ماموران به بررسی فهرست مکالمات تلفنی خانم دکتر پرداختند و به تماسهای مکرر یکی از بیمارانش به نام رامین با او مشکوک شدند. به این ترتیب رامین 35ساله که از مراجعان مطلب خانم دکتر بود بازداشت شد و به قتل افشین اعتراف کرد.
رامین گفت: هشت سال است با همسرم ازدواج کردهام و یک پسر هفتساله دارم؛ اما همیشه با همسرم اختلاف داشتم. مدتی بود به افسردگی مبتلا شده بودم. به همین خاطر به پیشنهاد یکی از دوستانم پیش دکتر روانشناس رفتم. من و همسرم چندین جلسه از دکتر روانشناس مشاوره گرفتیم. من و او به این نتیجه رسیدیم که نمیتوانیم این زندگی را با هم ادامه دهیم. به همین خاطر تصمیم به جدایی گرفتیم. در مدتی که با خانم دکتر مشاوره میکردم او همیشه میگفت از زندگیاش راضی است؛ اما یک بار حقیقت زندگیاش را برایم برملا کرد. او میگفت از زندگیاش راضی نیست چون همسرش هیچ اعتقادی ندارد.
او ادامه داد: من از حرفهای خانم دکتر متوجه شدم همسرش مردی است که ریختن خونش حلال است. به همین خاطر به پیشنهاد خانم دکتر تصمیم به قتل شوهرش گرفتم. مریم گفت صبح زود همسرش به محل کار میرود. من هم اسلحه و سه تیر جنگی تهیه کردم و مقابل خانهشان منتظر ماندم و در فرصتی مناسب به افشین شلیک کردم و گریختم.
به دنبال اعترافهای این مرد، خانم دکتر نیز بازداشت شد اما معاونت در قتل را انکار کرد.
او گفت: رامین یکی از مراجعان به مطب من بود. وقتی یک بار با او درد دل کردم و گفتم شوهرم اعتقادی ندارد و مرا نیز همیشه مسخره میکند، خودش تصمیم به قتل شوهرم گرفت و من از این تصمیم بیاطلاع بودم.
پسر 20ساله و دختر 10ساله قربانی نیز تایید کردند پدرشان مردی عصبانی و بداخلاق بوده و با آنها رفتار خوبی نداشته است. آنها اعلام گذشت کردند و گفتند به قاتل پدرشان رضایت میدهند؛ اما این همه واقعیت زندگی دکتر جوان نبود، پلیس متوجه شد خانم دکتر علاوه بر اینکه با رامین درد دل میکرده، با مردی به نام سعید هم رابطه داشته است.
این زن درباره رابطهاش گفت: من و افشین رابطه خوبی با هم نداشتیم. به همین خاطر شرعی از هم جدا شده بودیم و من با مرد دیگری رابطه داشتم.
به این ترتیب برای رامین به اتهام قتل و خرید سلاح جنگی و برای مریم به اتهام رابطه پنهانی با مرد غریبه کیفرخواست صادر و پروندهشان برای رسیدگی به شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای جلسه دو فرزند قربانی اعلام گذشت کردند و گفتند: پدرمان مرد عصبانیای بود، به همین خاطر پدر و مادر ما جدا از هم زندگی میکردند.
سپس رامین در جایگاه متهم ایستاد و گفت: وقتی حرفهای خانم دکتر را درباره شوهرش شنیدم و فهمیدم باید او را بکشم، تصمیم به قتل او گرفتم. قبول دارم مریم مستقیم به من نگفته بود که شوهرش را بکشم؛ اما با حرفهایی که درباره رفتار شوهرش زده بود تصمیم به قتل گرفتم. من از قتل پشیمان نیستم چون افشین مستحق مرگ بوده است.
سپس خانم روانشناس که با قرار وثیقه آزاد بود به دفاع ایستاد و گفت: من و افشین قانونی از هم جدا نشده بودیم به همین خاطر اسم او در شناسنامهام بود؛ اما شرعی از هم جدا شده بودیم و هیچ رابطهای با هم نداشتیم. به همین خاطر من با فرد دیگری وارد رابطه شدم.
با این ادعا، قضات دادگاه ادامه جلسه را برای تکمیل تحقیقات به بعد موکول کردند.