آگهی فروش مال مسروقه در دیوار "ای کیو سان" را لو داد!
نقاش زیرک وقتی آگهی تابلو سرقتیاش را در سایت دیوار دید با سارق قرار ملاقات گذاشت و مأموران پلیس را باخبر کرد. سرکرده باند سارقان معروف به ایکیو در زندان نقشه سرقت از خانهها را در پوشش تعمیرکار مخابرات طراحی کرده بود.
اوایل پاییز سال گذشته مردی در تهران به اداره پلیس رفت و اعلام کرد سارق یا سارقانی به خانهاش دستبرد زده و مقدار زیادی طلا، پول و وسایل گرانقیمت سرقت کردهاند.
شاکی در توضیح ماجرا گفت: «خانهام در یکی از خیابانهای شمالغربی تهران است. چند روز قبل همراه خانوادهام برای مسافرت به یکی از شهرهای شمالی رفتم، اما وقتی امروز برگشتیم متوجه شدیم سارقانی به خانهام دستبرد زدهاند. همه وسایل و تمامی کمدها بههم ریخته و قفل در بالکن هم با دیلم تخریب شده بود. همان ابتدا به محل نگهداری طلاها و اموال باارزشم رفتم و دیدم جای آنها خالی است، سارقان همه اموالم را سرقت کردهاند.»
با شکایت مرد جوان، تیمی از مأموران پلیس به دستور قاضی علیرضا بهشتی، بازپرس شعبه دوم دادسرای ناحیه ۳۴ تهران برای شناسایی سارقان وارد عمل شدند. همزمان با ادامه تحقیقات، مأموران با شکایتهای مشابه و متعددی روبهرو شدند که سارقان به همان شیوه مشابه و تخریب در ورودی یا تخریب در بالکن وارد خانهها شده و اموال قیمتی را سرقت کرده بودند. در بررسی مأموران مشخص شد سارقان که باند حرفهای هستند، حتی در بعضی از سرقتها گوشتهای داخل یخچال و حتی مواد خوراکی را هم سرقت کردهاند. مأموران در بررسی دوربینهای مداربسته هیچ ردی از سارقان پیدا نکردند، چون آنها در تمامی سرقتها از ماسک بهداشتی یا نقاب استفاده کرده و اثر انگشتی هم از خود به جای نگذاشته بودند.
تحقیقات برای شناسایی و دستگیری سارقان منزل ادامه داشت تا اینکه مأموران با شکایت زن نقاشی روبهرو شدند که سارقان علاوه بر سرقت پول و طلاهای او یک تابلوی نقاشی قیمتیاش را هم سرقت کرده بودند.
شاکی گفت: «من نقاش حرفهای هستم و در کشورهای مختلف هم نمایشگاه برپا میکنم و نقاشیهایم را در معرض تماشای مردم قرار میدهم. چند روز قبل به مسافرت رفتم و وقتی به خانه برگشتم، دیدم سارقانی وارد خانهام شده و تمامی پساندازم را که مقدار زیادی طلا، پولهای خارجی و سکه بود سرقت کردهاند. سارقان علاوه بر اموال قیمتیام یک تابلوی بزرگ باارزش را که چند سال قبل آن را کشیده بودم، سرقت کردهاند.»
در حالی که هر روز بر تعداد شاکیان افزوده میشد و سارقان حرفهای همچنان خانههای مردم را یکییکی خالی میکردند و هیچ رد و نشانی هم از خود باقی نمیگذاشتند، زن نقاش دوباره به اداره پلیس رفت و گفت سارقان تابلوی گرانقیمتش را در سایت دیوار برای فروش آگهی دادهاند.
شاکی گفت: «پس از سرقت اموال خانهام تنها نشانی که میتوانستم از آن به سارقان برسم تابلوی سرقتیام بود، به همین خاطر به مکانهایی که تابلوی نقاشی به فروش میگذاشتند مراجعه میکردم، اما هیچ ردی از تابلو پیدا نکردم. چند روز قبل تصمیم گرفتم یک دستگاه کامپیوتر از طریق آگهی سایت دیوار بخرم و به همین دلیل چند روزی مدام در سایت دیوار جستوجو میکردم تا اینکه امروز به صورت اتفاقی با آگهی فروش تابلویی روبهرو شدم که شباهت زیادی با تابلوی سرقتی من داشت. وقتی خوب دقت کردم متوجه شدم تابلو آگهی داده شده همان تابلوی خودم است که مدتی قبل از خانهام سرقت شده بود. پس از آن با فروشنده تماس گرفتم و به او گفتم خریدار تابلو هستم، اما برای اینکه به من مشکوک نشود به او گفتم اگر تخفیف بیشتری بدهد تابلو را میخرم و الان هم به صورت پیامکی برای خرید تابلو با او در ارتباط هستم.»
بدین ترتیب زن نقاش با راهنمایی مأموران پلیس با فروشنده تابلو قرار ملاقات گذاشت و مأموران هم به صورت نامحسوس محل را تحت نظر گرفتند. فروشنده که مرد جوانی بود با در دست داشتن تابلوی نقاشی به محل قرار آمد و به طرف زن جوان رفت و وقتی تابلو را تحویل فروشنده داد و پول را دریافت کرد مأموران هم دستبند به دستانش زدند و او را به اداره پلیس منتقل کردند. متهم ابتدا جرم خود را انکار کرد، اما وقتی با دلایل و مدارک روبهرو شد به سرقتهای سریالی با همدستی سه نفر دیگر از دوستانش اعتراف کرد. مأموران در ادامه دو نفر از همدستان وی را بازداشت کردند، اما یکی از سارقان همچنان فراری است. تلاش برای دستگیری تنها عضو فراری باند همچنان ادامه دارد و متهمان برای تحقیقات بیشتر دراختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفتند.
گفتوگو با سردسته باند
نعمت ایکیو، مرد ۳۰ سالهای است که خودش را سرکرده باند معرفی میکند و میگوید در بین دوستانش به خاطر اینکه همیشه ایدههای تازهای برای سرقت به ذهنش میرسد، معروف به ایکیو شده است.
*نعمت چه شد که بین دوستانت معروف به ایکیو شدی؟
من از دوران کودکی علاقه زیادی به سریال ایکیوسان داشتم و همیشه هم فکر میکردم مثل ایکیوسان میتوانم ایدههای جدیدی بدهم. وقتی هم وارد جرگه خلافکاران شدم نقشههای سرقت را طراحی میکردم و همیشه هم نقشههایم برای اینکه در دام مأموران گرفتار نشویم و راحتتر سرقت کنیم جدید و بکر بود.
* ایده جدیدت در سرقتهای اخیر چه بود؟
من سابقه دارم و چند باری به اتهام زورگیری، سرقت از منازل و جرائم دیگر به زندان افتادهام. آخرین بار که به زندان افتادم با همسلولیهایم نقشههای زیادی طراحی کردیم تا وقتی از زندان آزاد شویم دست به سرقت بزنیم. همه نقشههایی که دوستان پیشنهاد میدادند تکراری یا ریسک آن زیاد بود تا اینکه یک روز نقشه جدیدی به ذهنم رسید و به همسلولیهایم گفتم و آنها هم قبول کردند. آن روز من تصمیم گرفتم پس از اینکه از زندان آزاد شویم در پوشش مأمور تعمیرکار مخابرات خانههای خالی را شناسایی کنیم. شش ماه قبل که از زندان آزاد شدیم داخل کوچهها و خیابانهای شمال تهران پرسه میزدیم و سیمهای تلفن خانهها را دستکاری میکردیم و بعد لباس تعمیرکاران مخابرات را میپوشیدیم و وارد ساختمان میشدیم.
*همان روز سرقت میکردید؟
اگر میتوانستیم همان روز به خانهای که صاحبخانهاش نبود دستبرد میزدیم و اگر هم شرایط فراهم نبود آنجا را شناسایی میکردیم و شب بعد سراغ خانه میرفتیم.
*چه چیزهایی سرقت میکردید؟
معمولاً طلا، پول و وسایل کوچک باارزش. البته همیشه خوششانس نبودیم، اما گاهی پول و طلای زیادی گیرمان میآمد که با دوستانمان جشن میگرفتیم.
*لوازم سرقتی را در سایت دیوار میفروختید؟
نه، من حرفهای هستم و هیچ وقت این حماقت را نمیکنم. تابلوی نقاشی را همدستمان بدون اطلاع ما در سایت دیوار آگهی فروش داده بود و باعث شد همه ما گیر بیفتیم. پس از سرقت تابلو یکی از همدستانمان گفت فرزندش علاقه زیادی به تابلوی نقاشی دارد و از ما خواست تابلو را به او بدهیم و ما هم قبول کردیم، اما او آن را در سایت دیوار آگهی کرده بود.