سارق بدشانس نمی‌دانست عاشق خواهر مرد مالباخته شد!

سارق بدشانسی که به صورت اتفاقی به خواستگاری خواهر یکی از مالباختگان رفته بود، دستگیر شد.

اعضای این باند چهار نفره همه خلافکاران سابقه‌داری هستند که به اتهام سرقت، زورگیری و جیب‌بری در زندان بوده‌اند. آنها در زندان با هم آشنا می‌شوند و وقتی می‌بینند که جرایم و مهارت‌های مشابهی را بلدند با هم باند مجرمانه تشکیل می‌دهد. بعد هم که از زندان آزاد می‌شوند نقشه مجرمانه خود را عملی می‌کنند.

اعضای این باند از اوایل زمستان سال گذشته در خیابان‌های تهران امنیت شهروندان را به خطر می‌انداختند. این چهار نفر با استفاده از کلاه و زدن ماسک اعمال مجرمانه خود را با اجرای دعوای ساختگی عملی می‌کردند. متهمان بعد از راه انداختن دعوایی که خودشان شرکت کنندگان آن بودند، شهروندانی را که برای میانجیگری جلو می رفتند، مورد حمله قرار می‌دادند. اعضای این باند با کتک زدن میانجی ها گوشی‌هایشان را سرقت و بعد صحنه ساختگی را ترک می‌کردند. بعد از رفتن این مجرمان مالباخته‌ها تازه می‌فهمیدند چه اتفاقی افتاده و اموالشان مورد سرقت قرار گرفته است.

از اواخر سال گذشته با افزایش شکایت‌های مشابه تحقیقات به صورت متمرکزتر در مورد اعضای این باند ادامه پیدا یافت  تا اینکه در جریان سرقت آخرشان مالباخته که گیرشان افتاده بود حسابی کتک خورد و گوشی اش مانند موارد قبل سرقت شد.

مدت کوتاهی پس از آن شاکی با مراجعه با اداره پلیس گفت: سارق گوشیم قرار است شوهرخواهرم شود.

به این ترتیب ماموران با این فرض که شاکی درست می‌گوید تحقیقات را شروع می‌کنند و به این نتیجه می‌رسند که یکی از سارقان که عضو این باند بوده در اینستاگرام با دختری آشنا می‌شود و نامزد می‌کند. اما سارق به نامزدش نگفته بوده سارق است و به دروغ گفته بود که بوتیک دارد و خودش به خارج از کشور می‌رود، لباس می‌آورد و می‌فروشد.

از شانس بد این سارق دختر مورد علاقه او خواهر یکی از مالباختگان بود. شاکی پرونده که نمی‌خواست برادر زن یک سارق شود به ماموران گفت: مدتی قبل خواهرم گفت با پسری آشنا شده است که بهتر است من او را ببیند،‌ وقتی او را دیدم از روی چشمانش شناختم و مطمئنم خواهرم با یکی از سارقارن  گوشی من نامزد کرده است.

به این ترتیب با تمرکز تحقیقات روی نامزد خواهر شاکی مشخص می‌شود که او خلافکاری سابقه دار است. از این رو ماموران با گزارش موضوع به مصطفی تقی زاده، بازپرس شعبه پنجم دادسرای ناحیه ۳۴ تهران که ویژه رسیدگی به انواع سرقت است و رسیدگی به این پرونده را به عهده داشت دستور بازداشت پسر جوان را دریافت می‌کنند. پسر جوان پس از دستگیری و روبرو شدن با مدارک جمع شده علیه خود لب به اعتراف باز می‌کند. او می‌گوید به خاطر کارهای خلافی که کرده بودم چند بار زندانی شدم و الان هم در حال سپری کردن دوران محکومیت خود هستم. جرایمی مثل جیب‌بری و گوشی قاپی دلیل زندان شدن من بود و وقتی برای مرخصی بیرو می‌آمدم، سرقت می‌کردم تا بدهی که به مالباختگان قبلی داشتم را پس بدهم،‌ برای همین به دختری که با او آشنا شدم به دروغ گفتم بوتیک دارم و هر چند وقت یکبار به خارج می‌روم چون نمی‌خواستم متوجه شود وقتی نیستم به زندان برگشته‌ام.

این متهم در مورد همدستانش گفت: در زندان با سه خلافکار دیگر آشنا شده و یک گروه تشکیل دادیم تا بعد از آزادی سرقت کنیم، اما مدت محکومیت‌ آنها زودتر تمام شد من در مدت مرخصی کمکشان می‌کردم. ما با راه اندازی این باند دعوای ساختگی بین خودمان درست می‌کردیم و مردم را وادار می کردیم برای میانجیگری بیایند، وقتی هم که می‌آمدند یکی را که فکر می‌کردیم اوضاع بهتری دارد را کتک زده و گوشی اش را سرقت می‌کردیم.

این متهم که ۳۰ سال دارد در پایان گفت: اصلا فکر نمی‌کردم مالباخته یکی از سرقت‌هایمان برادر نامزدم از آب در بیاید. ما گوشی‌ها را فروخته‌ایم و هرکدام سهم خودش را برداشته و من هم بدهی به شاکیان قبلی را داده ام.

به این ترتیب  سه همدست نامزد بدشانس که متواری هستند شناسایی شدند و دستگیری آنها در دستور کار ماموران پلیس قرار دارد.

 

دیدگاه