2 برادر متهم به قتل عمو شدند

مقتول که مردی 62ساله است دعوای دنباله‌داری با برادرش داشت؛ دعوایی که منجر به مرگ او و در معرض قصاص قرار گرفتن برادرزاده‌اش شده است.

این قتل در پی نزاع دسته‌جمعی رخ داد و وقتی ماموران پلیس ورامین در محل حاضر شدند، مشخص شد چند نفر زخمی و به بیمارستان منتقل شده‌اند.

چند روز بعد خبر رسید یکی از مجروحان که 62 ساله است جان خود را از دست داده است.

بررسی‌های پلیسی نشان داد نزاع بین دو برادر به نام‌های حیدر و عباس بوده و این درگیری‌های دنباله‌دار به فرزندان آنها نیز کشیده شده است. روز حادثه نیز حیدر و فرزندانش با فرزندان عباس درگیر شده بودند.

بعد از مرگ حیدر، فرزندان او از عموزاده‌شان شکایت کردند.

یکی از متهمان به نام قاسم در بازجویی‌ها گفت: دعوای عمویم و پدرم از سال‌ها قبل سر یک قطعه زمین شروع شده بود. آخرین بار هم درگیری میان من و برادرم و عمو و عموزاده‌هایم شروع شد. من در آن درگیری زخمی و به بیمارستان منتقل شدم؛ اما ضربه‌ای به عمویم نزدم و نمی‌دانم او چگونه کشته شد.

متهم دیگر به نام اکبر نیز گفت: خانواده ما و عمویم سال‌هاست با هم اختلاف داریم. بارها بزرگان وساطت کردند تا این دعوا تمام شود اما نشد. آخرین بار پسرعموهایم نیز در دعوا شرکت داشتند. وقتی دعوا بالا گرفت عمویم سوار ماشین شد و به سرعت به سمت ما حرکت کرد. او می‌خواست من و برادرم را با ماشین زیر بگیرد که ما فرار کردیم. من که ترسیده بودم با چوبی که در دستم بود ضربه‌ای به شیشه جلوی ماشینش زدم و فرار کردم. ضربه‌ای به عمویم نزدم و نمی‌دانم او چطور در دعوا کشته شد. شب وقتی ماموران پلیس مقابل خانه‌مان آمدند و گفتند عمویم کشته شده شوکه شدم.

وقتی پزشکی قانونی علت مرگ را ضربه جسم سخت به سر قربانی اعلام کرد اکبر بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفت. او که سعی داشت خودش را بی‌گناه نشان دهد به‌ناچار لب به اعتراف گشود و گفت: وقتی دعوا بالا گرفت من خیلی ترسیده بودم. پسرعموهایم همگی مسلح بودند و چاقو و قمه در دست داشتند. عمویم هم قصد داشت با ماشینش ما را بکشد. به همین خاطر برای حفظ جان خودم و برادرم با چوب ضربه‌ای به سر عمویم زدم و وقتی او روی زمین افتاد فرار کردم.

اکبر به بازسازی صحنه جرم پرداخت و به اتهام قتل عمدی در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد. برادرش نیز به اتهام شرکت در نزاع منجر به قتل محاکمه شد. 

در دادگاه، بعد از اینکه کیفرخواست علیه متهم خوانده شد، فرزندان مقتول به عنوان ولی دم خواستار مجازات متهم شدند و گفتند فقط قصاص می‌خواهند.

در این میان قضات شکات را نصیحت کردند و گفتند شما هم‌خون هستید و چشم در چشم می‌شوید، اگر گذشت کنید دو فامیل به صلح می‌رسند؛ اما خانواده مقتول قبول نکردند و همچنان بر قصاص اصرار کردند.

وقتی نوبت به متهم رسید او اتهام قتل را رد کرد و گفت: من این اتهام را قبول ندارم، اعترافاتم در دادسرا دروغ بود. روز حادثه درگیری بالا گرفته بود، عمویم پشت رل بود، او با ماشین به سمت من و برادرم آمد که ما را زیر بگیرد و من برای اینکه خودم و برادرم را نجات دهم به شیشه ماشین او زدم. من اصلاً چیزی نداشتم که بخواهم به سر عمویم بزنم.

او ادامه داد: اعترافات قبلی‌ام تحت فشار و دروغ بود.

با پایان جلسه دادگاه قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.