زن برای جلوگیری از رسوایی اخلاقی، سفارش قتل شوهرش را داد!
دو متهم یک پرونده جنایی که مردی را در مسیر دادگاه به قتل رسانده بودند، هنگام بازسازی صحنه جنایت، ابعاد تکان دهنده دیگری از این ماجرای وحشتناک را فاش کردند.
ماموران انتظامی در حد فاصل میدان معراج تا میدان شهید فهمیده مستقر شدند تا امنیت منطقه برای بازسازی صحنه قتل مرد 40 ساله فراهم شود. طولی نکشید که خودروهای پلیس آگاهی و عوامل بررسی صحنه جرم در کنار دیواری نقاشی شده متوقف شدند، دو متهم با دستبندهای آهنین از خودروی سمند پایین آمدند و به خودرو تکیه دادند.
همه مقدمات برای بازسازی صحنه جنایت آماده بود که خودروی حامل قاضی ویژه قتل عمد نیز در حاشیه بولوار توقف کرد. دقایقی بعد و با اشاره مقام قضایی دو متهم مذکور مقابل دوربین قوه قضاییه قرار گرفتند و منتظر دستور قضایی ایستادند.
قاضی «محمود عارفی راد» با تفهیم مواد قانونی به متهمان از آنان خواست حقیقت ماجرا را بیان کنند چرا که اظهارات آنان در روند دادرسی مورد استناد قضات دادگاه کیفری یک خراسان رضوی قرار می گیرد. در همین حال ابتدا سروان اسماعیل عظیمی مقدم (افسر جنایی آگاهی) توضیحاتی را درباره چگونگی دستگیری و اعترافات متهمان در بازجویی های مقدماتی ارائه کرد و سپس متهم «ابوالفضل – الف» (متهم ردیف اول) با معرفی کامل خود به تشریح صحنه جنایت پرداخت و گفت: معصومه (همسر مقتول) دختر عموی من است که با شوهرش (حمید – ر) اختلافات زیادی داشت به طوری که جدا از یکدیگر زندگی می کردند من هم از طریق دختر عمویم در جریان مشکلات زندگی آن ها قرار داشتم و می دانستم که دختر عمویم قصد طلاق دارد ولی شوهرش او را اذیت می کند! تا این که بالاخره چند روز قبل از وقوع قتل معصومه سراغ من آمد و با پرداخت چند میلیون تومان از من خواست شوهرش را به قتل برسانم و بقیه پول را هم بعد از مرگ شوهرش دریافت کنم!
من هم که به تازگی ازدواج کرده بودم و همسرم نیز باردار بود، پیشنهاد او را پذیرفتم اما باید کسی را با خودم همراه می کردم تا در اجرای نقشه قتل با من همکاری کند. این بود که به سراغ یکی از دوستانم رفتم که تبعه کشور افغانستان بود بعد از مدتی او را راضی کردم و گفتم که می خواهم کسی را بزنم!
او هم که از قصد من آگاهی نداشت بالاخره پذیرفت تا این که معصومه تاریخ و ساعت برگزاری جلسه دادگاه در دادگاه کیفری یک خراسان رضوی را به من داد. او مدعی بود شوهرش نباید به جلسه دادگاه برسد چرا که اگر او بیاید حتما حکم دادگاه به ضرر معصومه خواهد بود! «حمید» (مقتول) از همسرش به علت ترک منزل و برخی رفتارهای غیراخلاقی شکایت کرده بود و او نگرانی داشت که اگر جلسه دادگاه با حضور شوهرش برگزار شود، احتمال رسوایی وجود دارد! به همین علت من منتظر روز برگزاری دادگاه ماندم تا این که معصومه حرکت شوهرش به طرف دادگاه را به من اطلاع داد و گفت: او سوار بر موتورسیکلت از خانه خارج شد من هم بلافاصله از «مجید- ج» (دوست افغانی) خواستم تا سریع تر به سر کوچه بیاید چرا که آن ها هم در بولوار توس زندگی می کردند. مجید هم موتورسیکلت برادرش را برداشت و به سرقرار آمد. دقایقی بعد وقتی «حمید» از کنار ما عبور کرد من ترک موتورسیکلت نشستم و به مجید گفتم او را تعقیب کن! از قبل نیمچه (قمه) را زیر پیراهنم پنهان کرده بودم تا به موقع از آن استفاده کنم!
هنگامی که از میدان معراج به طرف میدان شهید فهمیده عبور کردیم مجید موتورسیکلت را به کنار موتورسیکلت «حمید» رساند که در یک لحظه من به حالت نیم خیز روی ترک موتورسیکلت بلند شدم و محکم تیغه نیمچه را بر سر حمید فرود آوردم فقط وقتی پشت سرم را نگاه کردم او را دیدم که نتوانست موتورش را کنترل کند و روی زمین واژگون شد. بعد هم به خانه رفتیم اما مدت زیادی نگذشت که کارآگاهان به سراغم آمدند و مرا دستگیر کردند.
در ادامه بازسازی صحنه جنایت، جمشید (متهم دیگر) نیز مقابل دوربین قوه قضاییه ایستاد و گفت: من از ماجرای قتل اطلاعی نداشتم. اصلا نمی دانستم که قرار است دوستم آدم بکشد! او به من گفته بود، قرار است فردی را بزند! من هم تصور می کردم حداقل دست و پایش را می شکند! باورم نمی شد با چنین صحنه ای روبه رو شوم! او صبح قبل از حرکت مبلغ 500 هزار تومان به حساب بانکی من واریز کرد و بعد هم 750 هزار تومان دیگر داد که سهم من از این جنایت بود از سوی دیگر چون نیاز مالی داشتم، پیشنهاد او را پذیرفتم و سوار بر موتورسیکلت برادرم به محل قرار رفتم که این حادثه وحشتناک رخ داد و این گونه درگیر پرونده جنایی شدم ...
در حالی که معصومه (همسر مقتول) نیز به پرداخت پول برای نرسیدن شوهرش به جلسه دادگاه اقرار دارد، قاضی «عارفی راد» دستور پایان بازسازی صحنه جنایت را صادر کرد و متهمان برای ادامه دادرسی روانه زندان شدند.
سابقه خبر
دوازدهم شهریور سال گذشته، صحنه واژگونی یک دستگاه موتورسیکلت در حد فاصل میدان معراج به سمت میدان شهید فهمیده، پلیس را به محل حادثه کشاند. اگرچه شواهد موجود و اظهارات شاهدان از وقوع یک حادثه ترافیکی حکایت داشت اما با انتقال جسد به پزشکی قانونی، ماجرای تکان دهنده جنایت برملا شد که با ضربه جسم سخت و برنده بر سر موتورسوار 40 ساله به وقوع پیوسته بود. طولی نکشید که این حادثه هولناک رنگ و بوی جنایی گرفت و تحقیقات قاضی شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد در این باره آغاز شد. هنگامی که دامنه بررسی های قضایی به اختلافات خانوادگی و رفتارهای نامتعارف همسر مقتول رسید، گروه ویژه ای از کارآگاهان با نظارت مستقیم سرهنگ مهدی سلطانیان (رئیس اداره جنایی آگاهی) وارد عمل شدند و با بازبینی دوربین های ترافیکی به سرنخ هایی از دو جوان موتورسوار رسیدند که ارتباطی با همسر مقتول داشتند. بدین ترتیب هر 3 متهم دستگیر شدند و راز جنایت در مسیر دادگاه را فاش کردند.