طلاق میخواهم چون شوهرم هنوز با یاد زن اولش زندگی می‌کند

زن درخواست طلاق داد چون میگوید همسر اول شوهرش فوت شده اما این مرد هنوز با یاد او زندگی می‌کند.

کتایون وقتی ازدواج کرد که میانسال بود. او حالا با یک کودک پنج‌ساله درخواست طلاق کرده و مدعی است هیچ چیز دیگر نمی‌تواند او را راضی به بازگشت به زندگی مشترک کند.

 

کتایون از زندگی‌اش می‌گوید:

*چندسال داری؟

48 ساله هستم.

*در این سن چرا می‌خواهی از شوهرت جدا شوی؟

من 43ساله بودم که ازدواج کردم و خیلی زود هم باردار شدم چون می‌ترسیدم دیگر نتوانم بچه‌دار بشوم اما حالا می‌بینیم که ادامه دادن این زندگی فایده‌ای ندارد.

*با شوهرت چطور آشنا شدی؟

یکی از همکارانم معرفی کرد. گفت همسرش مرده و دو فرزند دارد که ایران نیستند. با هم چند بار بیرون رفتیم و بعد هم ازدواج کردیم.

*چرا دیر ازدواج کردی؟

وقتی نوجوان بودم پدر و مادرم را از دست دادم. یک برادر و یک خواهر داشتم که ازدواج کردند و هر کدام سر زندگی خودشان بودند. من از سال آخر دبیرستان تنها زندگی می‌کردم. با ارثیه پدری درس خواندم و تحصیل کردم و سرکار رفتم. دیگر به آن زندگی عادت کرده بودم. البته یک بار هم نامزد کردم که نامزدم ترکم کرد. بعد از آن به همان شیوه سابق کار می‌کردم و شب هم به خانه برمی‌گشتم. برای خودم خانه و ماشین داشتم و زندگی راحتی داشتم ولی خیلی خیلی تنها بودم. برادر و خواهرم درگیر زندگی خودشان بودند چون وضعیت زندگی‌ام خاص بود کسی به خواستگاری‌ام نمی‌آمد، تا اینکه با یوسف آشنا شدم و ازدواج کردم.

*چرا می‌خواهی از او جدا شوی؟

یوسف قبل از من همسری داشت که بر اثر بیماری فوت کرد. او همسرش را خیلی دوست دارد. آن زن هنوز برای او زنده است. به من و دخترم ژینا اهمیتی نمی‌دهد. او بیشتر روزهای سال را پیش بچه‌هایش است. در واقع کسی را می‌خواهد که در خانه‌اش باشد و کارهایش را بکند. او همسر نمی‌خواهد.

*فکر نمی‌کنی این جدایی باعث ناراحتی دخترت می‌شود؟

او پنج‌ساله است و کلاً یک سال هم پدرش را ندیده است. شاید این درخواست طلاق وادارش کند تا کمی ‌به دخترمان اهمیت دهد. به هر حال من فکر نمی‌کنم این مرد زندگی با من را بخواهد. او هنوز غمگین از دست دادن همسر اولش است و من هم تصمیم خودم را برای جدایی گرفته‌ام.

 

 

منبع: جنایی
دیدگاه