مشاجره خانوادگی منجر به قتل زن شد/ قاتل: فقط میخواستم زنم را بترسانم!

مردی که به اتهام همسرکشی دستگیر شده می‌گوید قصد قتل نداشته و فقط می‌خواسته همسرش را بترساند.

این مرد ساعت ۶ عصر دوشنبه مرتکب قتل همسرش شد و پس از آن بود که ماموران کلانتری 132 نبرد با حضور در محل حادثه که پارکینگ خانه این زوج بود، او را دستگیر کردند.

به این ترتیب بازپرس کشیک قتل دستور حضور تیم‌های بررسی صحنه جرم، کارآگاهان پلیس آگاهی و متخصصان پزشکی قانونی را صادر کرد و خود نیز راهی محل قتل شد.

متهم 52 ساله همان ابتدا گفت از کرده خود بسیار پشیمان است. این در حالی بود که شواهد نشان می‌داد درگیری مختصری بین متهم و مقتول رخ داده و مرد میانسال با چاقو ضربه‌ای به قفسه سینه همسر خود زده که همان باعث شده زن قبل از هر اقدام امدادی، جان خود را از دست بدهد.

مرد 52 ساله در بازجویی‌های اولیه گفت: من  پاکبان هستم و برای شهرداری تهران کار می‌کنم، هر شب تا دم صبح به نظافت شهر می‌پردازم. 23 سال قبل با همسرم که همسایه برادرم بود و با پدر و مادرش زندگی می‌کرد آشنا شدم و ازدواج کردیم. او زن  خوبی بود و زندگی خوبی داشتیم و حاصل زندگی مشترک ما دو دختر جوان هستند. چند سال قبل خانه‌ای  50 متری خریدیم، همه پول خانه را با زحمت‌هایی که به عنوان پاکبان شهرداری کشیدم، خریدم، فقط همسرم یک وام 16 میلیون تومانی گرفت که چون وام به نام او بود باید خانه هم به نام او خریده می‌شد، به همین دلیل قرار شد خانه به نام او باشد و اقساط را من پرداخت کنم و پس از تمام شدن قسط‌ها همسرم خانه را به نام من بزند اما سال 93 وقتی بدهی‌های خانه تمام شد و از زنم خواستم خانه را به نام من بزند، از این کار خودداری کرد. اوایل با شوخی و بعد به طور جدی گفت این کار را نمی کند و حتی سند و مدارک را به خانه پدرش برده بود که یک وقت من به آنها دسترسی نداشته باشم. این اواخر حتی راضی شده بودم سه دنگ خانه به نام او باشد و سه دنگ به نام من اما به این کار هم راضی نبود و سر هر اتفاق ساده‌ای من و دختران را تهدید می‌کرد که از خانه بیرون تان می‌کنم. همین رفتارها  باعث شده بود روابطش با دخترها هم خوب نباشد چون دایم می‌خواست ما را از خانه بیرون کند.

این مرد ادامه داد: مدتها بود که سر موضوعات ساده کش و قوس و درگیری داشتیم و حتی می‌گفت می‌خواهم از تو طلاق بگیرم. می گفت تو مشکل روحی داری و باید پیش دکتر بروی و دارو مصرف کنی. حتی من حاضر بودم او را طلاق بدهم اما می‌گفت طلاق هم میگیرم اما خانه را نمی دهم.

این مرد در مورد چگونگی ارتکاب قتل گفت: امروز صبح که از سر کار آمدم کمی استراحت کردم و وقتی بیدار شدم با یکی از دخترها رفتم تا ماشینی را که خریده بود، تحویل بگیرم. وقتی برگشتم ظهر شده بود، خواستم کمی استراحت کنم که شب وقت کار جان داشته باشم اما زنم باز هم جر و بحث و غرغر را شروع کرد. او گفت باید برویم پیش مشاوره و روانشناس و بعد طلاق بگیریم. می‌گفت همه باید بدانند تو دیوانه‌ای. عصر که بیدار شدم گفت از مشاور وقت گرفته‌ام برویم من هم  قبول کردم اما او به غر زدن ادامه داد. من که عصبانی بودم، به آشپزخانه رفتم. چاقویی برداشتم که اگر دوباره شروع کرد فقط او را بترسانم یا نهایت او را زخمی کنم. همانطور که حدس زده بودم وقتی به پارکینگ رسیدیم دوباره من را تحقیر کرد. من می‌خواستم بترسانمش که چاقو بدجایی خورد.  وقتی زنم به زمین افتاد فهمیدم چه کرده‌ام. کمک خواستم. دخترهایم و همسایه‌ها آمدند و به اورژانس زنگ زدند اما وقتی اورژانس آمد کار از کار گذشته بود.

این مرد در پایان اعترافات اولیه خود اضافه کرد: من آدم زحمتکشی هستم، قاتل نیستم قصد قتل نداشتم فقط می‌خواستم بترسانمش که دیگر غر نزند، فقط یک ضربه زدم که به بدجایی خورد، من شرمنده دخترانم هستم و پشیمانم. به آنها بد کردم نمی‌خواستم اینطور بشود و زنم هم بمیرد.

 

دیدگاه