تعرض به زنان به بهانه شرکت در مراسم ترحیم
مردی که به بهانه شرکت در مراسم ترحیم زنان را آزار میداد و فیلم سیاه از آنها تهیه میکرد، دستگیر شد.
به گزارش جهان مانا، اطراف مرد متهم دستگیر شده؛ چند زن ایستادهاند و داد و فریاد میکنند. آنها مدعی هستند متهم آنها را بیهوش و به آنها تعرض کرده است.
یکی از شاکیها گفت: سال گذشته بعد از فوت مادرم، حالم خیلی بد بود، یک روز در صفحه اینستاگرام به صورت اتفاقی با صفحهای مواجه شدم که مطالب قشنگی در رابطه با مادر نوشته بود. ناخواسته با حس همدردی عکسها را لایک کردم اما صاحب صفحه لحظاتی بعد به من پیام داد. مرد جوان مدعی بود که مادرش فوت کرده و برای آرامش او، هر هفته خیرات میدهد. مرد جوان از من خواست در مراسمی که برای آمرزش مادرش برگزار میکنند، شرکت کنم. با این نیت یک روز که مرد جوان میخواست به بهشت زهرا برود، با او راهی آنجا شدم. بین راه او به من آبمیوه داد و من بعد از خوردن آبمیوه بیهوش شدم و زمانی که به هوش آمدم، متوجه شدم که مرا مورد آزار و اذیت قرار داده و از من فیلم و عکس مستهجن تهیه کرده است. بعد از آن متهم با تهدید انتشار فیلم و عکسهای مستهجن در فضای مجازی من را مجبور میکرد پول و طلاهایم را در اختیارش قرار دهم.
شاکی دیگری گفت: مرا تا یکقدمی مرگ برد. باورتان نمیشود طوری به سرم کوبید که بیهوش شدم. فقط از ترس اینکه عکسها و فیلمهایم منتشر نشود، مبالغی را که برای اخاذی خواست، به او دادم.
شاکی دیگری گفت: متهم مرا برای شرکت در مراسم سوگواری و خیریه دعوت و با آبمیوه مسموم و سپس بیهوش کرد. بعد هم مثل سایر قربانیان، از من فیلم و عکس مستهجن تهیه کرد. بعد از مدتی هم با من تماس گرفت و مدعی شد دو دستیارش که زنهای رمالی بودند، پس از احضار روح و رمالی باخبر شدهاند که داخل خانهام شمش طلا دارم و از من خواست شمش را به او بدهم. شمشی در کار نبود اما از ترس اینکه تصاویر منتشر نشود برایش شمش خریدم و به او دادم.
اما متهم منکر این اظهارات شد و گفت: من یک صفحه اینستاگرامی به نام «مادرانه» به خاطر مادر مرحومم درست کرده بودم و پستهایی در رابطه با مادر میگذاشتم. سعی میکردم با انجام کارهای خداپسندانه، روح مادرم در آمرزش قرار بگیرد و هیچ جرمی هم مرتکب نشدهام.
*یعنی 5 شاکی دروغ میگویند؟
چه بگویم؛ آنها میگویند که من فریبشان دادهام و با آبمیوه و چای مسموم آنها را بیهوش کردهام و مورد آزار و اذیت قرار دادهام و برای اینکه بتوانم از آنها اخاذی کنم، فیلم هم از این صحنهها گرفتهام. اما آنها مشتری مغازه الکتریکیام هستند؛ نمیدانم چرا چنین ادعایی کردهاند.
*میگویند آنها را به اطراف بهشت زهرا بردی و طلاهایشان را دزدیدهای؟
خودشان با پای خودشان بر سر مزار مادرم میآمدند، هیچ اخاذی نکردهام. خودشان پول به حسابم واریز میکردند.
*اما پلیس این فیلم و عکسها را کشف کرده است؟
متهم جوان سکوت میکند.