محاکمه داماد طمعکار به جرم طراحی نقشه قتل مادرزن و خواهرزنش!
داماد طمعکار که خواهر و مادر همسرش را برای رسیدن به ارثیه بزرگ با همدستی چند نفر دیگر به قتل رسانده است در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه میرود.
به گزارش جهان مانا، یک سال قبل جوانی با پلیس ۱۱۰ تهران تماس گرفت و از قتلی هولناک خبر داد. او گفت نامزدش ملیکا و مادرش به قتل رسیدهاند.
با حضور ماموران در محل و آغاز تحقیقات پرونده به جریان افتاد. وقتی اجساد به پزشکی قانونی انتقال یافت، آرش که اجساد را پیدا کرده بود، گفت: من و ملیکا در یک محل کار میکردیم و همکار بودیم و اینطور با هم آشنا شدیم. روز حادثه ملیکا سر کار نیامد. خیلی نگران شدم. با تلفنش تماس گرفتم. جواب نداد. به مادرش زنگ زدم. او هم جواب نداد. مقابل در خانه رفتم. وقتی میخواستم زنگ بزنم، دیدم دو مرد از روی دیوار به بیرون پریدند. پرسیدم شما چه کسی هستید؟ گفتند برای تعمیر آبگرمکن طبقه چهار آماده بودیم. سعی کردم جلوی آنها را بگیرم که روی من چاقو کشیدند و فرار کردند. سپس وارد خانه شدم و اجساد را پیدا کردم.
تحقیقات نشان داد مادر و دختر خفه شدهاند و از خانه آنها فقط دو گوشی موبایل سرقت شده است که گوشیها هم دو کوچه پایینتر پیدا شد.
آرش در ادامه تحقیقات به ماموران گفت: ملیکا ۳۱ ساله بود و مادرش مژگان ۵۱ سال داشت. پدر خانواده که مردی ثروتمند بود در دوران کرونا بیمار شد و جانش را از دست داد. ثروت او به دختران و مادرشان رسید. موژان، خواهر کوچکتر ملیکا با پسری به نام شهرام رابطه داشت و با او ازدواج کرد. ملیکا و مادرش با این ازدواج مخالف بودند و میگفتند شهرام فرد لایقی نیست، اما موژان اصرار زیادی داشت و ازدواج کرد. اعضای خانواده بر سر این موضوع با هم اختلاف داشتند. من شنیده بودم شهرام بهتازگی ورشکسته هم شده است.
پلیس قبل از اینکه شهرام را بازداشت کند، متوجه شد، ماهانه ۵۰۰ میلیون تومان اجاره مغازه به حساب مادر خانواده واریز میشد. همچنین مشخص شد موژان مدتی است که با مادر و خواهرش رفتوآمد ندارد.
ماموران در ادامه پی بردند شهرام مبلغ چهار میلیاردونیم به حساب یک رستوراندار به نام اکبر واریز کرده و اکبر نیز مبلغ دو میلیارد آن را به حساب دو کارگر ریخته است. به این ترتیب هر چهار مرد شناسایی و بازداشت شدند.
فرمان قتل اعضای خانواده همسر برای تصاحب ارثیه
شهرام در بازجوییها گفت برای انتقام گرفتن از ملیکا و مادرش دو نفر را به خانه آنها فرستاد، اما مدعی شد دستور قتل را او نداده است. دو قاتل بازداشتی اما داستان را طور دیگری تعریف کردند.
یکی از دو آدمکش به نام سعید گفت: من کارگر اکبر بودم و مهرداد کارگر یک جگرکی در نزدیکی ما بود. اکبر به ما گفت یک نفر میخواهد دو زن را بکشد و دو میلیارد میدهد. ما هم که وضع مالی بدی داشتیم قبول کردیم. روز حادثه ساعت حدود ۹ صبح بود که زنگ طبقه چهارم را زدیم و خودمان را تعمیرکار ماشین لباسشویی معرفی کردیم و وارد ساختمان شدیم. زمانی که به واحد طبقه چهارم رسیدیم، ملیکا در را رویمان باز کرد. مادرش در اتاق خواب در حال استراحت بود. دختر جوان که نزدیک شد یکی از ما دستمان را روی دهانش گذاشتیم و با روسری او را خفه کردیم. بعد سراغ مادرش در اتاق خواب رفتیم و او را هم به قتل رساندیم. موقع خروج از خانه چون با سیستم خانه آنها آشنا نبودیم، نتوانستیم در را باز کنیم. به همین خاطر از دیوار فرار کردیم. دو میلیارد تومان سهم من و مهرداد بود که اکبر آن را به حسابمان واریز کرد و مبلغ دوونیم میلیارد تومان هم سهم خودش شد. بعد ما متوجه شدیم شهرام با اجیر کردن ما قصد داشته ارثیهای را که به همسرش میرسد تصاحب کند و سپس همسرش را هم سر به نیست کند.
قاتل دوم به نام مهرداد نیز مشارکت در قتل را گردن گرفت و اکبر نیز گفت برای کمک به شهرام دو کارگر را برای قتل اجیر کرده بود، اما تازهداماد اتهام طراحی نقشه قتل را نپذیرفت.
او گفت: بعد از مرگ پدرزنم بر سر تقسیم ارث با مادر و خواهر همسرم اختلاف داشتیم. به همین خاطر از اکبر کمک گرفتم و او دو کارگر را به خانه پدرزنم فرستاد تا مادر و خواهرزنم را بترسانند. من قصد کشتن آنها را نداشتم و دو آدمکش خودشان دست به جنایت زدهاند.
با تکمیل تحقیقات و با توجه به اینکه اولیای دم درخواست اشد مجازات کردهاند، پرونده برای رسیدگی به شعبه دو دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.