همه چیز درباره اضطراب کودکان/ آیا بچه‌های زیر ۳ سال هم استرسی می‌شوند؟

سلامت جسم و روان کودک تا حدی اهمیت دارد که برای آن «روز جهانی» تعریف شده و در کشور نیز برای آن «هفته کودک» داریم. با این حال خیلی وقت‌ها کودکان را به عنوان یک «شخصیت» فراموش می‌کنیم و ناخواسته و ندانسته موجب آسیب دیدن او می‌شویم. کودکی که قرار است آینده جامعه را در دستان خود بگیرد.

یکی از آسیب‌هایی که ممکن است ندانسته به کودک وارد شود، «اضطراب» است؛ موضوعی که می‌تواند بهداشت روانی کودک را به خطر بیندازد و رشد و سلامت روانی او را مخدوش کند.

 

بسیاری از والدین تصور می‌کنند که اضطراب مال دنیای بزرگ‌ترها است و کودک چیزی از آن نمی‌فهمد و سرش فقط در بازی‌های کودکانه خود است. اما به گفته روانشناسان، حتی کودکان زیر ۳ سال هم اضطراب را تجربه می‌کنند و اگر این اضطراب با آنها بماند، می‌تواند به اختلالات بزرگ‌تری منجر شود که آینده و بزرگسالی آنها را تحت تاثیر قرار دهد.

به مناسبت روز جهانی کودک (۸ اکتبر/ ۱۶ مهر) درباره «اضطراب کودکان» با دکتر مونا فلسفی، روانشناس کودک و نوجوان و بازی‌درمانگر گفتگو کرده ایم که در پی می آید.

چه دلایل و عواملی می‌توانند منجر به بروز و تشدید اضطراب در کودکان خردسال شوند؟

اضطراب هم دلایل ژنتیکی دارد و هم مدل تربیت، محیط و استرسورها یا عوامل استرس‌زا می‌توانند روی بروز و تشدید این اختلال در کودک تاثیر بگذارند. البته باید دقت کرد که اضطراب انواع دارد و در همه کودکان یک‌شکل و یکسان نیست.

آیا کودکان زیر ۳ سال هم اضطراب را تجربه می‌کنند؟

بله، حتی کودکان زیر ۳ سال هم دچار اضطراب می‌شوند. یکی از اضطراب‌های شایع بین کودکان زیر ۳ سال، «اضطراب جدایی» است که از ۱۲ ماهگی شروع می‌شود و تا ۳ سالگی ادامه پیدا می‌کند. یکی دیگر از اضطراب‌ها بین ۶ تا ۸ ماهگی رخ می‌دهد و «اضطراب غریبگی» است. این دسته از کودکان وقتی افراد غریبه را می‌بینند، می‌زنند زیر گریه. اضطراب حتی در دوران نوزادی هم می‌تواند رخ دهد. مادری که اصلا نمی‌تواند به کودکش شیر بدهد، می‌تواند روی دلبستگی امن کودک تاثیر بگذارد و کودک را دچار اضطراب کند. چون سینه مادر، اولین منبع دلبستگی کودک است.

چه عوامل دیگری می‌توانند منجر به بروز اضطراب در کودک شوند؟

عواملی مثل طلاق والدین، مرگ یکی از عزیزان، از دست دادن حیوان خانگی، مهاجرت، اسباب‌کشی و تغییر محل، تغییر اتاق کودک، از دست دادن دوست در سنین بالای ۳ سال، اضطراب پس از وقوع تصادف، وقوع یک حادثه یا واقعه طبیعی و ... می‌توانند در کودکان اضطراب ایجاد کنند. خیلی از کودکان آن قدر شدت اضطراب‌شان بالا است که مثلا دوست ندارند جدا از مادر خود بخوابند. دلیل عدم تمایل کودک به جدا خوابیدن از مادر فقط ترس کودک از هیولا و چیزهای وحشتناک نیست. خیلی وقت‌ها دلیل آن، اضطرابِ از دست دادن مادر است.

یکی از دلایل اضطراب کودکان خردسال، تغییر ناگهانی محیط است. مثلا تغییر محیط از خانه به مهدکودک یا پیش‌دبستانی. والدین چگونه این اضطراب را مدیریت کنند؟

بستگی دارد که این اضطراب، اضطراب مدرسه باشد یا اضطراب جدایی. وقتی کودک تازه وارد یک محیط جدید مثل مهدکودک یا پیش‌دبستانی یا مدرسه می‌شود، طبیعی است که دچار اضطراب شوند. چون محیط، محیط قانونمندی است، مدیر و بقیه اقتدار دارند، بچه مثل قبل نمی‌تواند فقط بازی کند، خیلی از بعضی از بچه‌ها اعتماد به نفس کافی ندارند و مطمئن نیستند که تکالیف خود را خوب انجام می‌دهند یا نه، می‌ترسند به اندازه کافی خوب نباشند، می‌ترسند مورد قضاوت دیگران قرار بگیرند، یا جوابی را اشتباه بدهند یا تپق بزنند. دلایل اضطراب کودکان در پیش‌دبستانی متفاوت است و باید درمان شود.

بعضی از والدین وقتی می‌خواهند کودک خردسال خود را برای اولین بار به یک محیط جدید ببرند، به دلیل مقاومت کودک، برنامه را از قبل به او نمی‌گویند و او را ناگهان با محیط مواجه می‌کنند. این رفتار چه عواقبی برای کودک دارد؟

این اصلا رفتار درستی نیست و درواقع پاک کردن صورت مساله است. فکر کنید کودکی از گربه بترسد و شما برای رفع ترسش گربه را در بغلش بیندازید. خب آن بچه سکته می‌کند. مهم است که پله‌پله و به روش حساسیت‌زداییِ منظم، بچه را با آن اضطراب روبرو کنیم. مثلا کودکی که اضطراب پیش‌دبستانی دارد، والد باید در قدم اول با او تا داخل ساختمان مدرسه برود و جلوی چشمش باشد. کم‌کم که اضطرابش کمتر شد، در حیاط مدرسه بنشیند و منتظر کودک بماند. در مرحله بعد در ماشین خود مراقب کودک باشد و این را به او هم بگوید. شما به طور ناگهانی نباید و نمی‌توانید کودک را از اضطرابش جدا کنید.

راه حل این مشکل چیست؟

وقتی می‌خواهیم کودک را به جای جدیدی ببریم، حتما و حتما و حتما باید آن محیط را از قبل برای او توضیح بدهیم و ذهن کودک را آماده کنیم. آن هم به زبان ساده و مناسب سن کودکان. مثلا اگر قرار است به مهد یا پیش‌دبستانی برود که تا حالا نرفته، به او توضیح بدهیم که آنجا بچه زیاد دارد و می‌توانی دوستان زیادی پیدا کنی، مربی‌های مهربانی دارد، فضایش این شکلی است و ... . همه چیز را باید به طور کامل به کودک توضیح داد. اضطراب از یک آینده مبهم می‌آید. وقتی کودک با یک ابهام روبرو می‌شود، چون سنش کم است، نمی‌تواند چیزهایی که تو ذهن و قلبش می‌گذرد را خوب بیان و ابراز کند و برای همین دچار یک استرس و اضطراب زیاد می‌شود. اگر والدین نحوه توضیح دادن به کودک را بلد نیستند، بهتر است از یک روانشناس کمک بگیرند.

آیا درگیری‌های والدین با یکدیگر هم می‌تواند موجب اضطراب کودک شود؟

درگیری والدین قطعا در کودکان اضطراب ایجاد می‌کند اما این دلیل نمی‌شود که والدین نتوانند یک بحث ساده هم با یکدیگر داشته باشند. اگر قرار باشد کودک لای زرورق بزرگ بشود، یک جور دیگر آسیب می‌بیند. برای همه والدین پیش می‌آید که بحثی بین‌شان پیش بیاید اما اگر این بحث‌ها شدید باشد، فراوانی‌اش زیاد باشد یا منجر به درگیری‌های فیزیکی شود، می‌تواند اضطراب خیلی زیادی در کودک ایجاد کند. درست است که کودکان مشغول بازی هستند و ظاهرا متوجه دور و بر خود نیستند اما صدای همه را می‌شنوند و حواس‌شان به همه چیز هست. آنها حتی سردی عاطفی خانه را احساس می‌کنند. یک نکته مهم در دعوای والدین این است که خیلی از آنها از جملات سمی استفاده می‌کنند. جملاتی مثل «دیگر در این خانه نمی‌مانم، می‌گذارم می‌روم و ... .» این جمله‌ها بیشترین آسیب را به کودک می‌زند. درواقع پدر و مادری که باید منبع آرامش کودک باشند، منبع ترس و اضطراب او می‌شوند.

آیا ممکن است اضطراب در کودک دائمی شود؟ ماندگار شدن اضطراب در کودکان چه تبعاتی دارد؟

این موضوع بستگی به ژنتیک کودک و نیز شرایط محیط خانه دارد. نمی‌شود گفت اضطراب در همه کودکان دائمی می‌شود. ممکن است حالت سینوسی و رفت و برگشتی پیدا کند. در جوّی که همیشه متشنج است، اضطراب کودک هیچ وقت خوب نمی‌شود. اما اگر جو به ثبات برسد، اضطراب رفع می‌شود اما آن کودک اضطرابی دیگر تبدیل به یک فرد بی‌خیال نمی‌شود. قطعا اضطراب در آن آدم می‌ماند. البته آن فرد می‌تواند با کمک روانشناس یا روان‌درمانگر یاد بگیرد تا اضطراب خود را مدیریت کند که اذیت نشود.

اضطراب می‌تواند به چه اختلالات دیگری در کودک منجر شود؟

اضطراب زیاد می‌تواند باعث گوشه‌گیری، افسردگی، مشکلات خواب و خوراک در کودک شود. ممکن است روی عزت نفس کودک تاثیر بگذارد، می‌تواند موجب کمال‌گرایی کودکان شود، گاهی اوقات هم باعث وسواس و تیک در کودک می‌شود. مساله این است که کودک بلد نیست چیزهایی را که در ذهن و قلبش می‌گذرد، بیان کند و اینها تبدیل به اضطراب در او می‌شوند.

کودکان ِ سال‌های اخیر بسیار دیجیتال‌محور شده‌اند و تکنولوژی و بازی‌های آنلاین و انیمیشن بخش مهمی از زندگی آنها را تشکیل می‌دهد. آیا این موضوع هم می‌تواند عامل مهمی برای اضطراب کودکان و اختلالات روانیِ بعدی باشد؟

استفاده زیاد از بازی‌های آنلاین و تلویزیون و تبلت و موبایل غیر از این که تمرکز کودک را مختل می‌کند، اگر آن بازی تم ترس داشته باشد، می‌تواند موجب بروز اضطراب در کودک شود و اگر تم پرخاشگری داشته باشد، می‌تواند در کودک خشم ایجا کند. در کودک بخشی به نام مشاهده و یادگیری وجود دارد که آن را دقیقل از تلویزیون و بازی‌ها و دوستان خود یاد می‌گیرد. پس خیلی مهم است که استفاده کودک از تکنولوژی محدود باشد. بعضی از والدین مدام شکایت دارند که بچه‌ام سرش مدام توی موبایل است. موقعی می‌توان کودک را از فضای دیجیتال دور کرد که والدین در خانه شرایط مناسبی را فراهم کرده باشند. کودکی که تفریحی در خانه ندارند، طبیعی است که به این چیزها پناه بیاورد. اصلا خیلی از کودکان به دلیل اضطرابی که در وجودشان دارند، از محیط و دنیای واقعی اجتناب می‌کنند و به بازی‌های آنلاین رو می‌آورند. اینها باعث می‌شود کودک آسیب ببیند. نمی‌گویم والدین هر روز بچه را باید بیرون ببرند. اما لازم است با بچه وقت بگذرانند و تفریحاتی برای او در نظر بگیرند که استفاده از موبایل و تبلت در او کم شود. خود والدین هم به عنوان الگو باید در استفاده از موبایل مراقبت کنند تا کودک این رفتار را یاد بگیرد.

اگر یک بازی یا انیمیشن مناسب سن کودک باشد، باز ممکن است باعث اضطراب او شود؟

بازی یا انیمیشنی که مناسب سن کودک باشد، لزوما باعث اضطراب در کودک نمی‌شود. مگر این که کودک مستعد اضطراب باشد و کوچک‌ترین جمله یا تصویر، او را مضطرب کند. علاوه بر این، همان‌طور که گفتم، بودن در معرض بازی و انیمیشن نباید نامحدود یا طولانی‌مدت باشد.

علائم و واکنش کودکان به انواع اضطراب چه چیزهایی هستند؟

مهم‌ترین علائم اضطراب در کودکان چسبندگی به والدین، جویدن ناخن، شب‌ادراری، کیفیت پایین خواب (مثل کم‌خوابی، پرخوابی و خواب منقطع)، کم‌خوری، پرخوری، کابوس‌های شبانه، دندان‌قروچه در خواب و اجتناب از رفتن به مهد و مدرسه است.

دروغ گفتن کودک هم از اضطراب او نشأت می‌گیرد؟

ریشه دروغ گفتن بیشتر از ترس است. معمولا وقتی کودک می‌ترسد که تنبیه شود، دروغ می‌گوید.

اضطراب در بزرگسالان، امری منفی محسوب می‌شود. این موضوع در مورد کودکان چطور صدق می‌کند؟

ببینید اضطراب، بخشی از رشد کودک است. در هر حال همه آدم ها وقتی وارد یک محیط جدید می‌شوند، دچار اضطراب می‌شوند. به خصوص وقتی بار اول‌مان باشد. اضطراب اگر بیمارگون ‌شود و کارکرد زندگی کودک را مختل کند، لازم است که والدین آن را مدیریت و تعدیل کنند.

آیا باید حتما مشکلی برای کودک پیش بیاید تا او را نزد روانشناس و مشاور و روانپزشک ببریم یا لازم است همه کودکان هرازگاهی پیش روانشناس برده شوند؟

گاهی کودک مشکلی دارد و نیاز به روانشناس یا مشاور یا روانپزشک پیدا می‌کند اما این دلیل نمی‌شود که کودکانی که مشکلی ندارند، پیش روانشاس نروند. چون رفتن نزد روانشناس به رشد و سلامت روانی کودک، بینش بالاتر، آگاهی بیشتر، شناخت بهتر کودک نسبت به خودش و ... کمک می‌کند. مثلا در کارگاه‌های مهارت‌های زندگی که برای کودکان وجود دارد، بچه ها همدلی، حل مساله و مشکلاتی که در روابط بین فردی دارند را یاد می‌گیرند. چیزی که در خیلی از والدین می‌بینیم، این است که خیلی بزرگسالانه با کودک رفتار می‌کنند. در حالی که باید از طریق بازی و قصه یا از طریق مطالعه کتاب‌های مفید سعی کنند به محتوای احساسات و افکار کودک خود راه پیدا کنند.

اما خیلی از خانواده‌ها از نظر مالی، امکان ارجاع مرتبِ کودک خود به روانشناس را ندارند.

والدینی که از نظر مالی این توانایی و امکان را ندارند، می‌توانند از روانشناسانِ فعال در مراکز دولتی کمک بگیرند یا از کتاب‌هایی که حالت درمانی دارند، استفاده کنند تا بتوانند به رشد و سلامت روانی کودک خود کمک کنند. کتاب‌هایی هستند که تم روانشناسی دارند و والدین با خواندن آنها می‌توانند به بهداشت روانی کودک خود کمک کنند تا اضطرابش پایین بیاید.

 

دیدگاه