چرا «آتش زدن برجام» در شعار نامزدهای مخالف دولت فراموش شده است؟
6 سال است که دل مخالفان دولت با برجام صاف نشده؛ در زمان تصویب آن میگفتند این توافق باید رد شود. بعد از تصویب میگفتند حاصل آن هیچ بوده و بعد از نقض عهد آمریکا هم بارها از لزوم خروج از برجام میگفتند. اما حالا در میدان رقابت انتخابات ریاست جمهوری سوال این است که چرا خروج از برجام درشعارها و برنامههای هیچکدام از 5 نامزد مخالف دولت جایی ندارد؟
به گزارش جهان مانا به نقل از قرن نو؛ «برجام» و سیاست خارجی محور اصلی مخالفتخوانیهای رقبای سیاسی دولت در 8 سال گذشته بود. محوری که در نمایش عمومی آن از هیچ اقدامی فروگذار نکردند؛ از آتش زدن برجام و خائن توصیف کردن وزیر امورخارجه در صحن مجلس گرفته تا برگزاری همایشها و اجتماعات متعدد اعتراضی و حتی درخواست محاکمه تیم دیپلماسی دولت و شخص رئیس جمهوری.
همین ماههای اخیر هم وقتی بعد از رفتن ترامپ، امیدها قدری برای احیاء برجام زنده شد، همه دیدند که چه تلاشهایی برای عدم مذاکره مجدد صورت گرفت. در بحث مذاکرات وین هم مخالفت سرسختانه رقبای سیاسی دولت برای توقف این مذاکرات و پایان دادن به برجام مشهود بود.
مساله اما امروز صرفا نقد فنی آن مخالفتها نیست. از روز چهارشنبه که شورای نگهبان ترکیب نهایی نامزدهای ریاست جمهوری سیزدهم را اعلام کرده، 5 مخالف جدی دولت و برجام در صف رسیدن به پاستور و در دست گرفتن سکان هدایت دولت بعدی هستند. یعنی همان ساختاری که یا خود این نامزدها و یا حلقه نزدیکانشان در 8 سال گذشته میگفتند کشور را در چاه برجام فرو برده است. حتی برخی از این نامزدها مانند سعید جلیلی، امیرحسین قاضیزاده هاشمی، علیرضا زاکانی و در یکی دو مورد محسن رضایی ، خود سخنران مراسمهایی بودند که علیه برجام یا حتی با شعار لزوم خروج از آن برپا شده بود.
برای روشن شدن بحث بیاییم نگاهی به مواضع اخیر این نامزدها به برجام بیاندازیم. علیرضا زاکانی در 12 بهمن سال قبل در اولین نشست پاتوق اندیشه جوانان برجام را یک «لاشه متعفن» توصیف کرده بود. سعید جلیلی آن را در آبانماه 99 «خسارت محض» خواند.
امیرحسین قاضیزاده هاشمی در دیماه گفته بود: «درواقع چیزی از برجام باقی نمانده که ما همچنان مدعی حضور در توافق باشیم.» محسن رضایی هم اردیبهشت 99 اینگونه اظهارنظر کرده بود: «برجام محصول شکستخورده تفکر هاشمی، خاتمی و روحانی است.» ابراهیم رئیسی هم هر چند در قامت رئیس قوه قضائیه علی رغم نقدهایش به سیاست خارجی، خود هیچگاه مستقیم مساله مخالفت با برجام را مطرح نکرده اما در مواضع اطرافیانش این موضوع به کرات دیده میشود. اطرافیانی که به احتمال زیاد دولت اینده او هستند. نمونهاش سخنان نیکزاد، رئیس ستادش است که گفته بود: «برجام چیزی جز خفت و خواری نداشت» و در این توافق «عزت ایرانی ها به فنا رفت.»
بنابراین طبیعی است که بپرسیم چرا آن شعارها امروز در برنامه هیچکدام از این نامزدها جایی ندارد؟ آنها که کم و بیش 8 سال از بی ثمر بودن برجام و ضررآفرین بودن آن برای کشور سخن گفتهاند چرا اکنون که قصد عزیمت به پاستور را دارند همان شعارها را با همان غلظت و شدت مطرح نمیکنند؟ چرا مثلا سعید جلیلی یا علیرضا زاکانی قول نمیدهند به محض ورود به دولت، برجام را آتش میزنند؟
چرا هواداران این نامزدها از آنان مطالبه ضدبرجامی ندارند؟
فرض میکنیم خود این نامزدها نسبت به موضوع اطلاع دیگری پیدا کردهاند. چرا هواداران آنها که تا همین چند هفته قبل هم از لزوم خروج از برجام حرف میزدند و حتی برای آن طرحی را در مجلس تبدیل به قانون کردند، اکنون مطالبهای در این خصوص از نامزدهای جریان خود ندارند؟ آیا طبیعی است که این افراد روزی در صحن مجلس برجام را آتش بزنند و امروز که به واسطه این 5 نامزد در آستانه فتح پاستور هستند حتی یک کلمه هم از آتش زدن برجام و لزوم خروج از آن سخن نگویند؟ آن هم در شرایطی که تا همین دو هفته قبل میگفتند مذاکرات وین هم برای احیاء برجام ضرورتی ندارد. اما حتی همین مطالبه را هم بعد از اعلام اسامی نامزدهای نهایی انتخابات به فراموشی سپردهاند.
زمانی در کوران مذاکرات هستهای و مراحل بعدی پس از آن، بسیاری معتقد بودند هر چند قسمتی از مخالفتخوانیها با برجام ریشه سیاسی و رقابت جناحی دارد اما بخش اعظم آن به واسطه دلسوزی برای منافع ملی است. اما امروز که حدسزدن نتیجه انتخابات به واسطه ترکیب نامزدها بسیار ساده شده، سکوت حاکم بر فضا در این موضوع خاص میتواند حکایت از این داشته باشد که آن ارزیابی از دلایل مخالفتخوانیها خیلی خوشبینانهتر از واقعیت بوده است.