بهتر بود که به جای آقای رئیسی، بشار اسد به تهران بیاید چون...
یک دیپلمات سابق هشدار داد که «حواسمان باشد هنگام درو کردن خرمنها در منطقه خواب نباشیم.»
ابراهیم رحیمپور، معاون آسیا و اقیانوسیه وزارت امور خارجه در دولت دوازدهم در پاسخ به این سوال که روز چهارشنبه آقای رئیسی بعد از ۱۳ سال به عنوان اولین رئیسجمهور ایران به سوریه سفر خواهد کرد. تحلیل شما درباره این سفر چیست، گفت: تحولاتی که در منطقه و از جمله سوریه در مقطعی که اشاره شد اتفاق افتاد، خیلی زیاد بوده است. یعنی وضعیت حال حاضر سوریه با ۱۳ سال پیش قابل مقایسه نیست. یک دوره ویژهای در سوریه طی شد.
به گزارش جهان مانا، بخش هایی از گفت و گوی رحیم پور را در ادامه می خوانید:
- رفت و آمد به دمشق برای روسیه، ایران و یکی، دو کشور دیگر مقدور بود و آقای بشار اسد هم دو سفر به مسکو و یک سفر به ایران آن هم به صورت مخفیانه داشتند که به دلیل مخفی بودن و پوشیده بودن آن موجب رنجش آقای ظریف وزیر امور خارجه شد.
- بنابراین اینکه مقطعی را به صورت عددی و ریاضی فکر کنیم و متصور باشیم که در این دوره این کار انجام میشود بله این موضوع مشخص است اما اینکه تلاش خاصی برای این سفر شده باشد من نمیدانم و این را مسئولین رسمی باید بگویند.
- ولی اخیرا بین سوریه و کشورهای عرب حوزه خلیجفارس رفتوآمدهای آشکاری انجام شد و به نظر میرسد عضویت سوریه هم در اتحادیه عرب قطعی شده و آقای بشار را برای سفر دعوت خواهند کرد. از این نظر باید خیلی مراقب باشیم و با همه زحماتی که کشیده شده است، در زمان خرمن درو کردن خواب نباشیم.
شخصا ترجیح میدادم آقای بشاراسد به تهران بیایند. به دلیل آنکه الان دیگر عذر و بهانهای برای سفر رسمی به ایران وجود ندارد و از این نظر برای قدردانی از کشوری که موجب باقیماندن دولت فعلی سوریه و شخص آقای بشاراسد شد، طبیعتا میطلبید.
- شخصا ترجیح میدادم آقای بشاراسد به تهران بیایند. به دلیل آنکه الان دیگر عذر و بهانهای برای سفر رسمی به ایران وجود ندارد و از این نظر برای قدردانی از کشوری که موجب باقیماندن دولت فعلی سوریه و شخص آقای بشاراسد شد، طبیعتا میطلبید، در قبال سفرهایی که به کشورهای حاشیه خلیجفارس انجام شده، سفری هم به تهران داشته باشند.
- به هرحال ما دیپلماتها فرمول خودمان را داریم و جدولی برای اظهارنظر در مورد موضوعاتی داریم و احساسی هم صحبت نمیکنیم. در دنیا یک فرمولی وجود دارد و ما هم تقریبا همان فرمول که علمی است و ربطی به رژیمها، نظامها و بلوکها ندارد را مطرح میکنیم.
- این صحبت از این نظر است که باید دید وقتی سفری انجام میشود، باید جواب آن سفر داده شود. اما وقتی رابطه استراتژیک و راهبردی وجود داشته باشد خیلی هم به این شکل نیست که یک در برابر یک باشد.
- یعنی طوری که روسها با بشاراسد رفتار کردند یا کلا در رفتوآمدهایی که بین سوریه و مسکو میبینیم، بالانسی برقرار نیست و فکر میکنم که تأثیرات ما در سوریه، بیشتری از تأثیرات روسیه در آنجا بوده باشد و این به عنوان یک بحث مبنایی است.
- در تفکرات دیپلماسی ما، سفر خوب است. یعنی اینکه انسان بایکوت باشد و هیچکسی به کشورمان نیاید و ما به کشورهای دیگر هم نرویم، خیلی خسارتبار است و ما امکان آشکار را با بعضی از تنگنظریها از دست میدهیم؛ از این نظر که باید این سفرها برای همسایگان، منطقه و در کل برای جهان طراحی شود و از سمت خودمان محدود کردن خودمان به یک تعدادی کشور و دوری از بقیه عاقلانه نیست.
- یعنی نباید وزیر خارجه خودش را محدود به کشورهای اطراف و عربهای حوزه خلیج فارس کند. این رفتوآمدها و بده و بستانها باید با خیلی از کشورها صورت گیرد. در سطح بالاتر از وزیر خارجه هم طبیعتا دیگرانی حاضر هستند که در حد نهایی، رئیسجمهور کشور است که به دنبال نشست و برخاست مداوم با مقامهای کشورها باشد.
- به عبارت دیگر این نشست و برخاستها به صورتی نباشد که صرفا تشریفاتی باشد، بلکه باید محتوا داشته باشد تا ما از تحولات خیلی سریعی که در منطقه ما و دنیا انجام میشود، عقب نمانیم.
- یک جلساتی بین روسیه، سوریه و ترکیه بدون ما انجام شد. این هم یک گلهای است که ما طبیعتا انتظار داریم و توقعی که به خصوص از سوریه و بعد روسیه نداشتیم. میخواهم بگویم اگر ما به خود مشغول باشیم و دقت نکنیم، کشورهایی که ما نجاتبخششان هم بودیم بعضی وقتها فراموشکار میشوند.
- از این نظر است که این اتفاق در یکسال گذشته انجام شد البته وزارت خارجه هم تلاشهایی کرد که نشان بدهد این جلسه نباید سهجانبه بلکه باید چهارجانبه برگزار میشد، این کار قشنگی نیست. مثل کاری که در قرهباغ انجام شد که روسیه با ترکیه و آذربایجان طی یک اقداماتی، منجر به یک توافقاتی شد و ما در این بازی واین حرکت نبودیم و ضرر هم کردیم.
- این موارد جزو مثالهایی است که باید متوجه شویم سفرها، مقدمات، زمینهها و تداومی دارد و حتما هم با یک سفر اتفاق مهمی نمیافتد مگر مقدمات زیادی فراهم شده باشد. مثل مقدماتی که عربستان و چین با ایران فراهم کردند و منجر به یک تفاهم روی کاغذ شد و باید نگاه کنیم، نتایج آن بعد از تأسیس سفارتخانهها که البته گام مهم و قابل درکی است، چگونه خواهد بود و بقیه اتفاقات چه میشود.
- اما در مورد سفری که مستقیم به دمشق انجام میشود، در دوره اول آقای روحانی که من مسئولیت داشتم، ایشان ۲۴ سفر به خارج از کشور داشتند. تقریبا میتوانم بگویم ۱۵ سفر در یک تور بود. یعنی سفر یک کشوری نبود.
- سفر یک کشوری اهمیتش بالاتر از این است که شما سه، چهار کشور را برنامهریزی کنید و بنا به هر دلیلی صرفهجویی در وقت کنید. در حالی که سفر مستقیم به یک همسایه و برگشتن به پایتخت خودمان ارزشش از نظر نمایش، اهمیت و ژستگرفتن بالاتر است.
- اینکه مستقیم به دمشق میروند و به ایران برمیگردند خوب است زیرا اهمیت این سفر را نشان میدهد به خصوص که ما شاهد تحولاتی در سوریه هستیم که دمشق روابط خود را با فرامرزهای خود گسترش میدهد که کار خوبی هم است و از حالت انزوا، بایکوت و مسائل نظامی – امنیتی خارج میشود و به سمت بازسازی و مسائل اقتصادی پیش میرود.
- ما در این سفر شاید خیلی نیازمند به مسائل امنیتی نباشیم و اگر هم باشیم مربوط به مسائل اسرائیل و تحرکاتی است که در سوریه انجام میدهد. من این موضوع را در توان سوریه فعلی نمیبینم مگر آنکه با مجموعهای از کشورهای مهم منطقه و از جمله روسیه که در این مورد توان تذکر به اسرائیل را دارد همکاری کند که ما این را نمیبینیم.
- در باب اقتصادی باید ببینیم ما چه به دست میآوریم؟ این همه تلاش، زحمت و ایستادگی و... نباید از صحنه خارج شود که پولدارها بیایند آنجا و هرچه معادن و خرابی ایجاد شده را بسازند و منتفع شوند. کسانی که میخواستند بشاراسد سرنگون شود، اسامیشان کاملا مشخص است ولی اسم نمیبرم.
- همانها الان به عنوان متولی بازسازی سوریه دیده میشوند و این برای ما خوب نیست. امیدواریم که در باب مسائل بازسازی اقتصادی بتوانیم حرکتی انجام دهیم. البته این کتمانشدنی نیست که وضعیت ما از جهت اقتصادی به شکلی نیست که در این مورد بتوانیم گامهای بلندی برداریم.
- اگر این سفر میتوانست با سفر به ترکیه ادغام شود به نظر میتوانست مزایای بیشتری داشته باشد. اما به دلیل آنکه در ترکیه انتخابات در حال برگزاری است، محاسبه دیگری دارد. ولی به هرحال آنقدر منطقه در سرعت تحولات خود قرار دارد که ما نباید کند حرکت کنیم، سرعت داشته باشیم و به یک سفر و یک قول و قرار بسنده نکنیم.
- در طول ۱۳ سالی که اشاره شد بیشترین سفر به دمشق از خارج از کشور، توسط مقامات کشور ما بوده است که میتوانید از نظر آماری این موضوع را استخراج کنید. حالا به جایی رسیدیم که ثبات ایجاد شده، وضعیت بهتر میشود و قدرتهایی که مخالف بشار اسد بودند میآیند و سفارتخانههای خود را باز میکنند.
- اینجا جایی نیست که ما در دوره سختی، هزینه کردن و ایثار کردن باشیم. بلکه دورهای است که قرار شده بازسازی در دمشق صورت بگیرد و آرامش فراهم شود و امیدوارم این سفر بتواند این موضوع را تأمین کند.
- در حال حاضر نمیشود خیلی عجولانه قضاوت کرد. محاسبات سوریه باید این باشد که چه کسی در دوره سختی به او کمک کرد؟ امیدواریم که این موضوع جزو اصولی باشد که حکومت دمشق به آن معتقد باشد.
- اما اینکه یک کشوری به دلیل دشمنیهایی که کشوری یا بعضی کشورها داشتند، تا ابد بخواهد این دشمنی را حفظ کند، عاقلانه نیست و باید خیلی هم خوشحال بود که دمشق با کشورهایی که با آنها مقابله کردند، در دوستی با حفظ حساب، کتاب و عزت بتواند رابطه داشته باشد و تعداد سفارتخانهها را در دمشق زیاد کرده و دوستان آن زیاد و دشمنانش کم شود.
- این چیزی است که ما در مورد کشور خودمان هم معتقدیم و بعضی اوقات گله داریم. از این نظر عاقلانه است که آقای بشاراسد شروع به رفتوآمد و بده، بستان کند، سفارتخانهها را بازگشایی کرده، عضو اتحادیه عرب شده، از مزایای اقتصادی، سرمایهگذاری و بازسازی این کشورها که چه دوست بودند و چه غیردوست بهرهمند شود.
- از این نظر در محاسبات ما این موضوع نباید مطرح شود که چون سوریه درهای خود را باز میکند باعث رنج و ناراحتی ما باشد. اگر آن مقدمهای که عرض کردم و نمکشناسی وجود داشته باشد، در ادامه آن هم ما میتوانیم از ظرفیت سوریه در شرایط غیرجنگی و وضعیت طبیعی که پیدا کرده بهرهمند شویم.
- هنر ما باید این باشد نه اینکه فقط در شرایط سخت حضور داشته باشیم. به یمن نگاه کنید، آیا این همه کمک به یمن باید باعث شود که ما از این کشور فاصله بگیریم؟ اگر این محاسبه بوده که مناسبات خوبی با عربستان نداشتیم.
- البته این موضوع یک بعدی هم نیست. خیلی از ابعاد در تفاهم بین ایران، عربستان، چین و منطقه وجود دارد و از این جهت ما نباید یک بعدی نگاه کنیم که آقای بشاراسد در وضعیت جدید که با دیگران رفتوآمد میکند و روابط را نرمال میکند، ما از این مساله مکدر شویم؛ اصلا نباید اینطور باشد و آنچه که خود ما هم با حرکت به سمت عربستان انجام دادیم این بود که ثابت کردیم نباید اینطور فکر کنیم. اگر ما این کار را با عربستان انجام دادیم چرا بشاراسد نباید این کار را انجام دهد؟ یک مقدار نباید تنگنظر باشیم و در مسائل منطقه باید با قدرت دید بیشتری نگاه کنیم.