گذار از شرایط ایران امروز تنها از طریق اصلاحات میسر است
امروز ۱۴ مرداد، سالروز صدور فرمان مشروطیت است. قرابت این روز با ۱۲ مرداد سالروز رفراندوم قانون اساسی در سال ۱۳۵۸ به گونهای معنادار است. حال و هوای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران و همچنین ذهنیتهای شکل یافته در نسلهای جدید پس از وقایع پاییز ۱۴۰۱، انتخابات پیش روی مجلس شورای اسلامی و نیز قانون جدید انتخابات و تمهید زودهنگام ثبتنام، به گونهای است که انگار جامعه ایران از ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ تاکنون همچنان در کش و قوس تاثیر انتخابات بر سرنوشت خویش است.ط
شنبه ۱۴ مرداد سالروز صدور فرمان مشروطیت بود. ۱۱۷ سال پیش، پس از تلاشهای اقشار مختلف جامعه و مجاهدتهای فراوان، سرانجام استبداد به عقب نشست و ملت ایران گام بزرگی برای تغییر زندگی خود برداشت. بدون شک مشروطه نقطه آغازی در ایران و برای ایرانیان در قانون اساسیگرایی است. قانون اساسی داشتن در آن دوران یک نوع هجرت از حاشیه مناطق پیرامونی جهان به قلب و مرکز جهان محسوب میشد و بدینسان با این حرکت اجتماعی، دستاورد بزرگ مدنی برای ایران حاصل شد.
به عبارت دیگر تا آن زمان در همه قرون شاهنشاهی و استبدادی هویت ملی زیست مستقلی نداشت و از پیکر شاهانه منفک نشده بود. با جنبش معطوف به قانون اساسی است که ملت و هویت ملی از بند قرون استبدادی آزاد شد. امضای فرمان مشروطیت بلافاصله ما را به جزیره امن مردمسالاری نرساند، ولی در عوض ما را در معرض آزمون اراده برای رسیدن به یک مردمسالاری پرمانع قرار داد. از آن زمان تاکنون مردم ما در راه حاکمیت قانون، حقوق شهروندی و مردمسالاری، بارها و بارها به عقب رانده شده، به زمین خوردند، ولی دوباره برخاستهاند و چند گام به پیش گذاشتهاند.
به دلیل آنکه مشروطیت در امتداد مسیر تاریخی خود به خوبی نتوانست نهادهای مدنی پایدار و استوار برای تضمین حقوق مردم و قانون اساسی پدید آورد و، چون اساسا علاوه بر فقدان نهادهای پاسبان، شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران نیز فاقد آمادگی دفاع از دستاوردهای مشروطیت بود..
بدینسان با استبداد قاجاری و دخالت خارجی و همچنین استبداد نوین پهلوی اول دستاوردهای مهم مشروطیت به محاق رفت. ما در بیش از یک قرن گذشته، تجربههای فراوانی آموختهایم. مشروطه در طول سالها دچار انحراف شد و ما نیز در قرن گذشته تجربیات فراوانی از همین انحراف آموختهایم و مهمترین آنها اینکه مردم سالاری در برابر بدخواهیهای بیگانگان و خطاهای داخلی چقدر شکننده است و نیاز به محافظت دایمی دارد. در ادامه این مسیر پر افت و خیز، با عبور از سال سرنوشتساز ۳۲، به انقلاب اسلامی میرسیم. به اعتقاد من «انقلاب» خود یک «انتخابات» بود. انقلاب اسلامی گامی بلندتر برای تحقق مشروطیت و مشروعیت حاکمیت برخاسته از خواست و اراده مردم بود. اما از ابتدا معلوم بود که به صرف پیروزی انقلاب اسلامی و بدون تلاش بیوقفه، نمیتوانیم تضمینی برای دستیابی به آرمانهای مردمسالاری پیدا کنیم. چه نهضت مشروطه و چه انقلاب اسلامی، آرمانهایی در دل خود پروراندند که از فرهنگ، اعتقادات و آرزوهای دیرینه ملت ما سرچشمه گرفته بود.
ما با انقلاب اسلامی هر دوسویه تاسیسی و تقنینی قانون اساسی را در جنبش انتخاباتی ملت ایران در ۱۲ مرداد ۵۸ شاهد بودیم. از این رو پس از نزدیک به نیم قرن تمرین انتخاباتی با فراز و نشیبها و متاسفانه با تسلط برخی دیدگاهها و روشها در نادیده گرفته شدن صندوقهای رای به مثابه آمال و آرزوهای مردم، امروز هم در ۱۴۰۲، تنها مسیر بیبدیل برای ایجاد آرامش، اطمینان و نوعی تفاهم بزرگ، صندوقهایی با درجه فراگیری و شمولیت بیشتر است. بدون تردید پربسامدترین تکرار آرمانی در انقلاب چه قبل و چه بعد از پیروزی، آزادی و حق انتخابگری در امور سیاسی کشور بود.
گذار از شرایط ایران امروز و رسیدن به وضعیتی پر تفاهم و پیشرونده، تنها از طریق اصلاحات (که پیرامون آن بسیار سخن گفته و نوشته شده است) میسر است. مطالعات نشان میدهد اولین گام در این مسیر، اصلاحات داخلی است. فرصتهای دادن سیگنال و علامت و ایجاد فضایی برای ترمیم را نباید از دست داد.