رویانیان: به این علت، ناگهان بعد از احمدی نژاد من پرونده دار شدم!

سردار رویانیان گفت: «چه شد که ناگهان بعد از احمدی‌نژاد من پرونده‌دار شدم؟ و بعد هم آمدند یکسری اعداد و ارقام ماوراءالطبیعه را به من نسبت دادند، به خاطر آقای احمدی‌نژاد بود؟ بنده با احمدی‌نژاد کار می‌کردم، او که رفت، با خود گفتند رویانیان مثل گاو پیشانی سفید است، حتماً می‌توانید یک کاری کنید و به او ضربه بزنید، لذا برخورد سیاسی با من کردند، پرونده سیاسی ساختند.»

به گزارش جهان مانا، پاسخ رویانیان را به سوالات صریح محمد مهاجری در گفتگو با خبرانلاین، درباره ماجرای بازداشتش، پرونده دار شدنش بخاطر محمود احمدی نژاد و حضور اشتباهش در مدیریت پرسپولیس را میخوانید:

  • انتظارم این بود که رئیسی از تجربیات امثال من استفاده کند. بسیاری از اصولگرایان و بچه‌های انقلاب منتظر یک دولت مردمی و انقلابی بودند و آرزو داشتیم بهترین توفیقات را کسب کند، اما نتوانستند و ذهنیت خوبی در مردم شکل نگرفت.
  • کما اینکه رئیس ستاد حمل و نقل سوخت بودم و سالی ۱۰ هزار میلیارد تومان بودجه حمل و نقل بود، که مدیریت می‌شد. در آن زمان توانستم در ستاد حمل و نقل سوخت، کارت هوشمند سوخت را طراحی، اجرا و سهمیه‌بندی کنم بدون اینکه از دماغ کسی خون بیاید.
  • به عبارت دیگر آن موقع که بنزین ۱۰۰ تومانی را ۴۰۰ و ۷۰۰ اعلام کردیم، هیچ پمپ بنزینی و راننده‌ای دچار مشکل نشد. مردم اذیت نشدند و حمل و نقل عمومی هیچ ریپ نزد. موضوع پرسپولیس یک چالش جدیدی بود. یک باشگاه مردمی با ۳۰ تا ۴۰ میلیون هوادار را به بنده دادند که آن را اداره کنم. واقعیت هم این است که پرسپولیس را همین جوری گردن من انداختند، دیر فهمیدم، آمدم استعفا دهم، نشد.
  •  آقای احمدی‌نژاد فوتبالی بود که در سالن فوتبال بازی می‌کرد و کلاً خیلی فوتبال را دوست داشت.
  • احمدی نژاد دو ساعت در جلسه دولت نان سنگگ، بررسی و لواش را آنالیز کرد
  • احمدی نژاد از بعضی‌ها تاثیرپذیر بود.
  • قالیباف از اطرافش تاثیرپذیری ندارد، ولی خودش شخصاً به چیزی که اعتقاد دارد، اهل عقب‌نشینی نیست و پیگیری می‌کند. جدی است و جدیت دارد، ولی اگر بخواهم در حوزه مردم‌شناسی، گفتمان مردمی، ایجاد رابطه با مردم، رئیس جمهوری را مثال بزنیم رئیس جمهوری مثل احمدی‌نژاد ندیدیم که یک گفتمان و رابطه دو طرفه ایجاد کند.
  • در حال حاضر در ایران نظامی‌ها در هر رشته و رسته‌ای تخصص کسب می‌کنند، برای نمونه نظامی‌های فارغ‌التحصیل مقطع دکترا در حوزه دفاع ملی، اقتصاد، سیاسی و حقوق بین‌الملل داریم. نظامی‌ها این ویژگی را دارند که علی‌القاعده تعصب و وابستگی به نظام حاکم و کشورشان دارند، یعنی سرباز کشورشان هستند، این خیلی مهم است. دومین نکته این است به دلیل اینکه نظامیان در رشته‌های مختلف تخصص دارند، در زمان شاه هم وضعیت به همین ترتیب بود چنانچه برخی از استانداران و وزرا، نظامی بودند.
  • من پلیس هستم. علی‌القاعده باید از اقدام فیزیکی در مقابله با بدحجابی دفاع کنم. برای من هم خوب است که این حرف‌ها را بزنم، اما صادقانه حرف بزنم، من مخالف برخورد فیزیکی با بدحجابی هستم. چراکه نتیجه کوتاهی‌های ۴۰ سال مدیریت فرهنگی و آموزشی ما، این بچه‌ها شدند.
  • واقعیت بگویم که من به مدت این چند سال غصه خوردم. بچه‌های من مریض شدند، دختران من که اهل قرآن و استاد قرآن هستند بسیار در این چند سال سختی کشیدند. یک پسر دارم او هم در حوزه کابینت و دکوراسیون آشپزخانه فعالیت می‌کرد الان در سوله‌ای در جنوب غربی اطراف تهران کار می‌کند.
  • همه خانواده، برادرانم که سردار هستند، مادر من که زمان شاه نهج‌البلاغه درس می‌داد، همگی آزرده و دلشکسته شدند، ولی من به آن‌ها روحیه می‌دادم. من شب‌ها با خدای خودم گریه می‌کردم، خیلی غصه خوردم، به خدا و اهل بیت توسل کردم، ولی از نظام، قوه قضاییه و این چیز‌ها واقعاً ناراحت نشدم، چون می‌گویم من یک نفرم، ممکن است راجع به من اشتباه کنند، ولی خدا کند این عدالت و امنیتی که در جامعه ما حاکم است، باقی بماند. اگر قوه قضاییه زیر سوال برود، سنگ روی سنگ بند نمی‌شود؛ لذا غصه می‌خوردم، ولی نسبت به نظام ناامید و بدبین نبودم.

 

دیدگاه