منتجبنیا در کتاب خاطراتش روایت کرده است؛
مخالفت برخی فرماندهان با تصویب قانون سپاه
رسول منتجبنیا که سابقهی سه دوره نمایندگی در مجالس شورای اسلامی را دارد، از چالشهایی که در مسیر تصویب قانون برای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مواجه بودند، گفته است.
به گزارش جهان مانا، منتجبنیا، فعال سیاسی و عضو سابق مجمع روحانیون مبارز، در سخنانی، روندی را که منجر به تصویب قانون سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد؛ شرح داده و میگوید که از بین سه قانونی که در دورهی اول مجلس، روی آن کارکرده بود، قانون سپاه وقت زیادی را از او گرفته است چرا که «اساسنامهی وزارت سپاه که نواقص زیادی هم داشت، موجود بود»؛ به همین خاطر، منتجبنیا باهدف رفع نواقص اساسنامه، با خود نیروهای سپاه مشورت میکند؛ همچنین نظر امام خمینی را نیز دریافت میکنند.
در ادامهی این نوشتار، اظهارات منتجبنیا دربارهی چالشهای این فرایند را که در کتاب خاطراتش آمده و مرکز اسناد انقلاب اسلامی هم آن را چاپ کرده، میخوانید:
یادم هست بسیارى وقتها بعد از اقامهی نماز و خوردن شام تا صبح و نزدیک اذان، قانون را بررسى مىکردیم. از سوى دیگر از طریق شهید محلاتى که عضو کمیسیون ما بود؛ با حضرت امام در ارتباط بودم و از نظارت ایشان هم استفاده مىکردم. از سویى هم برخى از سپاهیان مقاومت مىکردند و نمىخواستند در چهارچوب قانون قرار گیرند و نگران بودند سپاه دولتى شود و نتواند به فعالیتهاى انقلابى خود ادامه دهد. از طرفى مىگفتم که باید وظایف سپاه محدود شود و دوستان هم مىگفتند که براى حفظ دستاوردهاى انقلاب و طبق قانون اساسى فعالیتهاى سپاه نیز باید در حوزههاى فرهنگى و سیاسى، نظامى و اقتصادى باشد. بالاخره با کسب تکلیف از امام وظایف سپاه را بهصورت قانون درآوردیم.
بسیارى از دوستان اصرار مىکردند سپاه بهصورت سازمانى مستقل و مرتبط با دولت درآید. من هم اعتقاد داشتم که بههرحال باید به نحوى ارتباط با دولت برقرار باشد و تدارکات و هزینههایى براى آن در نظر گرفته شود و فرماندهى آن در ارتباط با فرماندهى کل قوا و رهبرى و مسائل دیگرش مربوط به دولت باشد و مجلس هم نظارتى بر آن اعمال کند.
بههرحال بحث به درازا کشید و جوسازىهاى زیادى علیه کمیسیون دفاع مجلس انجام گرفت؛ اما همواره متکى به حمایتهاى حضرت امام بودم. یادم هست که در مورد شرایط عضویت در سپاه به نظرم رسید که بهتر است که پرسنل سپاه و بهطورکلی نیروهاى نظامى و انتظامى، عضو گروههاى سیاسى نباشند و در جلسات هم به این نتیجه رسیدیم. به آقاى محلاتى هم گفتم که شما بروید و از امام کسب تکلیف کنید. ایشان بعد از دو روز آمد گفت: «امام فرمودند موافقم و حتماً این را در قانون سپاه و نیروهاى مسلح بگنجانید و من هم بهزودى صحبتى در این مورد خواهم داشت.» خوشحال شدم و این را در متن قانون آوردیم.
تأکید امام خمینی بر عدم عضویت اعضای سپاه در گروههای سیاسی
وقتى اساسنامه تهیه شد و خواستیم آن را به مجلس بدهیم، ملاقاتى تاریخى با امام به عمل آمد و همراه من رئیس کمیسیون آقاى حسن روحانى و آقاى بشارتى وزیر سابقِ کشور بود و آقاى دکتر هادى هم بود که در ۲۷ مردادماه سال ۶۰ خدمت امام رسیدیم و در بیت امام با آقاى ناطق نوری برخورد کردیم و او را هم با خود به داخل بردیم، زیرا ایشان قبلاً در کمیسیون دفاع فعالیت داشتند. بعد از رسیدن به خدمت امام، رئیس یا مخبر کمیسیون گزارش داد که اساسنامه تمام شده و رهنمودهاى شما (امام) نیز در آن گنجانده شده است. از باب نمونه، همین مسئلهی عضویت در گروهها و مسائل دیگر نیز مطرح شد. امام بعد از گزارش ما صحبتى عجیب و تاریخى انجام دادند. اول اینکه راجع به سپاه خیلى صحبت کردند و تأکید نمودند که سپاه باید حتماً تقویت شود. بعد از آن راجع به عضویت پاسداران در گروههاى سیاسى یا وابستگى به آن شروع به صحبت کردند. حالا من راجع به این مسئله نقل به معنا مىکنم که گفتند: «من عضویت یا وابستگى به گروهى سیاسى را بسیار خطرناک مىدانم و این کار خلاف شرع است و تأکید مىکنم که به هیچ وجه اجازه ندهید فرماندهان و پرسنل نیروهاى مسلح به مسائل فعلى و جناحى وارد شوند؛ چون اگر وارد شوند ارتباطشان با مردم قطع مىشود؛ اگر درون اینها اختلاف ایجاد شود به ضرر انقلاب است و در مورد گروههاى سیاسى علاوه بر گروههاى التقاطى، گروههاى سیاسى انقلاب را هم در نظر دارم و مثلاً حزب جمهورى اسلامى معلوم نیست در آینده به این شکل سالم بمانند و همواره آقایان در رأس آن باشند. بنابراین نیروهاى مسلح در آن حزب هم نباید عضو و فعال باشند.»
مقاومت برخی فرماندهان
به هرحال لازم بود به لحاظ شرایط جنگى در کشور، کارهاى اساسى در زمینهى نیروهاى دفاعى صورت گیرد. لذا وظیفهى ما سنگین بود و از سوى امام هم تأکید شده بود که قوانین اساسى را در این مورد در کمیسیون به تصویب برسانیم که از جملهى آنها قانون کمیتهى انقلاب اسلامى و قانون سپاه پاسداران و نیز مصوبهاى در مورد وزارت سپاه بود و این در حالى بود که مقاومتهاى زیادى از سوى برخى از فرماندهان سپاه انجام مىگرفت که اولاً سپاه به شکل قانونى در نیاید و ثانیاً در رابطه با وزارت شدن، مخالفتهایى مىشد و حتى ما متهم مىشدیم به اینکه مىخواهیم اختیار امور سپاه را از دست امام خارج کنیم.
اما به هرحال قانون را به خوبى تصویب کردیم و نیز از نظرات امام در مقاطع مختلف استفاده کردیم که این کار یا مستقیم یا به واسطهى شهید محلاتى صورت مىگرفت. در نهایت هم دوستان کم لطف از من عذرخواهى کردند و گفتند خیر سپاه در همین بود.