امیدوارم پایان پزشکیان، مسعود باشد
پزشکیان تازه آغاز شده است. پایان او اکنون نیست، پایان او دو سال دیگر است که امیدوارم «پایان مسعود»ی باشد.
آنانکه امروز او را ارزیابی میکنند و بر اساس ترکیب کابینه به او نمره مردودی میدهند مثل این است که با دیدن یک «تک عکس» از یک نفر درباره شخصیت او قضاوت کنند. برای قضاوت درباره یک شخص باید فیلم زندگی او را دید. اکنون هم با دیدن یک عکس (فهرست وزرا) از دوران ریاستجمهوری پزشکیان نمیتوان او را ارزیابی کرد.
تقریباً پنجاه درصد از وزرای معرفی شده توسط رئیسجمهور، از میان نفرات اول تا سوم فهرستهای ارایه شده توسط کمیتهها یا شورای راهبری بوده است و این البته عملکرد قابلقبولی است. ضمن اینکه از آغاز هم فرض بر این بود که «شورای راهبری» نقش مشورتی دارد و نظراتش الزامآور نیست. در واقع پزشکیان پنجاه درصد از وزرایش را از بین فهرست نخبگانی کشور و پنجاه درصد را هم در گفتوگوهای با حاکمیت و گروههای قدرت برگزیده است. او با این کار تلاش داشته است «کابینه وفاق ملی» تشکیل دهد (گرچه قبلا هم نوشتهام (اینجا) (https://renani.net/texts/notes/government-national-event/) که ماموریت پزشکیان اگر «وفاق ملی» است، کابینهاش باید «کابینه اتفاق ملی» باشد. این که این کابینه، چنان هست یا نه را باید صبر کرد و دید. رئیسجمهور هم گفته است که صبر کنید و کابینه را با اسمهای آن ارزیابی نکنید بلکه با رسمهای آن ارزیابی کنید).
یادداشت قبلی من ( (https://renani.net/texts/notes/masoud-gallows/)مسعود و چوبهدار (https://renani.net/texts/notes/masoud-gallows/)) (https://renani.net/texts/notes/masoud-gallows/) سه بخش داشت که متاسفانه برخی کانالها و صفحات فضای مجازی، فقط بخش اول آن را بازپخش کردند و موجب سوء برداشت شدند. در بخش اول آن یادداشت، من حرف بخشهایی از رایدهندگان و تحریمیها را بازگو کرده بودم که میگویند پزشکیان خُلف وعده و بیصداقتی کرد؛ او آبروی رایدهندگانش را برد و آنان را ناامید کرد.
اما در بخش دوم از زبان خودم گفته بودم که چنین نیست؛ پزشکیان ما را فریب نداد، بلکه ما پزشکیان را فریب دادیم. مایی که تشنه یک قهرمان بودیم تا بیاید و با قدرتمندان دربیفتد و داد دل ما را از آنان بستاند. ما پزشکیان را آوردیم تا بین دو تیغه بُرنده نسلی رنجیده و حکومتی ناسنجیده قرار دهیم. سرانجام، توقعات آرمانی نسلی ناصبور و تعصبات ایدئولوژیک یک حکمرانی مغرور، اگر مهار و عقلانی نشود، پزشکیان را به پای چوبهدار خواهد برد. و بعد هم از رئیسجمهوردرخواست کردم که پایدار بماند و در این مسیر ناهموار بهآرامی به پیش برود، امید که گشایشی ایجاد شود.
در بخش سوم نیز چند درخواست و پیشنهاد به رئیسجمهور داده بودم تا نسل جوانی را که به او رای داده بودند آرام و امیدوار نگهدارد و از اندیشه نخبگانی که در انتخابات او را همراهی کردند همچنان بهره ببرد.
بنابراین یادداشت «مسعود و چوبهدار» محکوم کردن یا بیزاری از دکتر پزشکیان به خاطر اعتراض به فهرست کابینه نبود، بلکه واگویه نقدهای زودهنگام امروز و هجمهها و تخریبهای فردا بود. (متاسفانه برخی سودجویان و مغرضان در فضای مجازی با تقطیع نوشتهها و گفتههای دیگران دست به فرصتطلبی میزنند که نیازمند هوشیاری بیشتر از سوی کاربران است).
اکنون میگویم: برای دیدن فیلم عملکرد دکتر پزشکیان، باید دو سال صبر کنیم. چرا دو سال؟ چون یک سال برای ارزیابی عملکرد یک دولت کم است و چهار سال، برای صبر مردم ایران، زیاد است. درواقع اگر نیک بنگریم تحولات ایران دو ساله شده است. از انقلاب مشروطیت تا خیزش دانشجویی ۱۳۷۸، فاصله تحولات بزرگ سیاسی و اجتماعی در ایران دو تا سه دهه بوده است (۱۲۸۵، ۱۳۰۴، ۱۳۳۲، ۱۳۵۷ و ۱۳۷۸). سپس یک دههای شده است (۷۸ تا ۸۸ و سپس دی ۹۶)؛ و از آن پس دو ساله شده است (۹۶ تا ۹۸ و سپس ۱۴۰۱ و ۱۴۰۳). این یعنی دامنه صبر اجتماعی جامعه ایران به دو سال کاهش یافته است. بنابراین هم پزشکیان و هم نظام سیاسی حداکثر دو سال فرصت دارند تا عملکرد خود و رویکرد تازه خود را به جامعه بنمایانند.
درواقع انتخابات اخیر هم، نوعی خیزش اجتماعی دو مرحلهای برای «نه به وضع موجود» بود که پس از دورهای از حذف و خالصسازی، دوباره یک دولت اصلاحجو را برسرکار آورد. اگر تحول ویژهای رخ ندهد و بخشی از انتظارات آن ۷۸ درصد جامعه (۵۱ درصد تحریمکنندگان و ۲۷ رایدهندگان به پزشکیان) برآورده نشود، انرژی مثبت این تحولخواهی حداکثر تا دو سال دیگر تخلیه خواهد شد و با انرژی منفی تحریم و براندازی جایگزین خواهد شد. بنابراین دو سال دیگر یا پزشکیان امروز تمام خوهد شد با «پایانی نامسعود»؛ یا پزشکیانی تازه متولد خواهد شد .......