محسن هاشمی: رئیس جمهور اختیارات زیادی دارد

محسن هاشمی می گوید: همه روسای جمهور ایران جز آیت الله هاشمی رفسنجانی تاکنون از کمبود اختیارات صحبت کرده اند. در اکثر حوزه ها جز دولت نهادهای دیگر حاکمیتی هم ممکن است حضور یا تاثیر داشته باشند که برای استفاده از اختیارات دولت باید با آنها تعامل داشت.

به گزارش جهان مانا به نقل از ایسنا، وی معتقد است: شما شرایط سال ۸۴، ۹۲ و ۱۴۰۰ را مقایسه کنید که در هر سه دوره گفتمان دولت مستقر در انتخابات با اقبال مواجه نشد؛ چرا که مردم از عدم تحقق وعده ها سرخورده شده بودند. اصولا من به دو دوره بودن دولت ها اعتقاد ندارم چرا که معمولا دولت ها برای حفظ محبوبیت خود و کسب مجدد رای تصمیماتی می گیرند که ممکن است به صلاح کشور نباشد.

اهم اظهارات وی بدین شرح است:

نمی توانیم نقش موازی کاری و دخالت در کار قوه مجریه را انکار کنیم، اما باید به این سوال پاسخ دهیم که چگونه باید با این موازی کاری ها و دخالت ها برخورد کرد. مثالی می زنم، آیت الله هاشمی رفسنجانی در دوران سازندگی با این مساله مواجه شد که نیروهای نظامی که توان اجرایی و لجستیک بالایی در جنگ داشتند، در دوران صلح بیکار شده بودند و طبیعتا این میزان نیرو و امکانات نباید بدون استفاده بماند چون از فرصت به تهدید تبدیل می شود و این امکانات صرف تضعیف دولت می شد. ابتکار آیت الله هاشمی رفسنجانی در دولت سازندگی استفاده از ظرفیت اجرایی و لجستیک نیروهای نظامی در حوزه عمران و سازندگی بود و با این اقدام هم هزینه های بازسازی وا نجام پروژه های بزرگ را کاهش داد و هم توانمندی نیروهای نظامی از یک تهدید به یک فرصت برای دولت تبدیل شد که البته این مساله بعدها به افراط کشیده شد که برای استفاده صحیح، این توانمندی در چارچوب اصل ۱۴۷ قانون اساسی باید کنترل و هدایت شود.

همه روسای جمهور ایران جز آیت الله هاشمی رفسنجانی تاکنون از کمبود اختیارات صحبت کرده اند، البته شهید رجایی که حدود یک ماه رییس جمهور بود مستثناست، اما سایرین تصور می کردند که رییس جمهور اختیار کافی را برای اداره کشور ندارد. در دهه نخست انقلاب که نظام پارلمانی را شاهد بودیم، عملا اینطور بود و رییس جمهور نقشی تشریفاتی داشت اما پس از اصلاح قانون اساسی رییس جمهور اختیارات زیادی دارد که البته باید در استفاده از این اختیارات با هوشمندی عمل کند. در اکثر حوزه ها جز دولت نهادهای دیگر حاکمیتی هم ممکن است حضور یا تاثیر داشته باشد که برای استفاده از اختیارات دولت باید با آنها تعامل داشت و دیدگاه های آنان را در نظر گرفت.

رهبر انقلاب در سال ۱۳۸۰ در مورد مبارزه با فساد رهنمود دقیقی داده اند که در همه جای دنیا مبارزه با فساد، کار دولت است چرا ما قوّه قضاییّه را مسئول این کار می‌کنیم؟ من به این حرف معتقدم. معتقدم مبارزه با فساد، در درجه اوّل کار خود دولت است. بخش قضا مربوط به مرحله آخرِ کار است. این سخن به معنای آن نیست که ما همان روش های قضایی و امنیتی و برخورد را در دولت انجام بدهیم، بلکه تاکید دارد که از روش جهانی مبارزه با فساد یعنی خشکاندن سرچشمه رانت از طریق شکستن انحصار، ایجاد رقابت و شفافیت استفاده کنیم.

اگر ما می خواهیم مشکل اقتصاد را حل کنیم باید تنش را در حوزه سیاست داخلی وخارجی کاهش دهیم نه آنکه تشدید کنیم. اگر ما به دنبال افزایش رفاه وقدرت خرید مردم هستیم باید بار دولت را سبک کنیم، در اقتصاد دخالت نکنیم و بگذاریم بخش خصوصی به تصدی گری و ایجاد شغل بپردازد.

اصولا من به دو دوره بودن دولت ها اعتقاد ندارم چرا که معمولا دولت ها برای حفظ محبوبیت خود و کسب مجدد رای تصمیماتی می گیرند که ممکن است به صلاح کشور نباشد. اگر ما رویکرد مساله محور را انتخاب کرده و برای حل هرمساله زمان بندی و منابع و الزامات را تعیین کنیم و با نقشه راه درست به هدف برسیم، دیگر مردم در پایان دور دوم دولت ها به خاطر عدم تحقق وعده ها دچار سرخوردگی نمی شوند.

دیدگاه