میردامادی: تحریم انتخابات گزینه مطلوب احزاب نیست اما گاهی تنها گزینه روی میز است
محسن میردامادی، فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگویی بایدها و نبایدهای انتخابات 1402 را بررسی کرده است.
حسن میردامادی از احتمال تحریم انتخابات از سوی جریان اصلاحطلب گفت:
تحریم انتخابات گزینه مطلوب احزاب نیست اما گاهی تنها گزینه روی میز است/ نظارت استصوابی هم نباشد، انتخابات مجلس پرشور نخواهد بود
محسن میردامادی: گفت: وقتی اصلاحطلبان به وضوح میبینند با شرکت در انتخابات هیچکدام از برنامههایشان را نمیتوانند محقق کنند، تنها خروجی حضورشان در انتخابات، کاهش سرمایه اجتماعی آنها خواهد بود. عدم شرکت در انتخابات گزینه مطلوبی برای یک حزب سیاسی نیست، اما در مواقعی تنها گزینه روی میز است.
به گزارش جهان مانا، بخشهای مهم این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
- انتخابات با مشارکت بالا و رقابتی، پیشنیازها و لوازمی دارد که بدون تحقق آنها، انتخابات پرشور نخواهد شد. با توصیه و دعوت و من تکلیف و امثال آن، شور انتخاباتی ایجاد نمیشود. مهمترین پیشنیازها، باور مردم به تاثیرگذاری انتخابات در سرنوشت کشور و زندگی آنهاست. در حال حاضر چنین باوری در مردم وجود ندارد و طبعا با سخنرانی هم این باور به وجود نمیآید.
- مردم در گذشته بارها به امید تغییر وضعیت و بهبود شرایط زندگیشان در انتخابات شرکت کردند، اما انتظاراتشان برآورده نشد. لذا امروز به این نقطه رسیدهاند که دیگر امیدی به حل مشکلاتشان از طریق صندوق رای ندارند.
- در گذشته مهمترین مشکل انتخابات، نظارت استصوابی یا اگر درستتر بخواهم بگویم دخالت استصوابی بود؛ اما مشکلی که امروز باعث رویگردانی مردم از صندوقهای رای شده، مشکل بیخاصیت شدن ساختارهای برآمده از انتخابات است.
- تا زمانی که در مردم این باور ایجاد نشود که حضورشان در انتخابات در سرنوشت آنها و آینده کشور اثرگذار خواهد بود، نمیتوان توقع داشت که در انتخابات حضور پیدا کرده و انتخاباتی با مشارکت بالا شکل دهند. حتی اگر انتخابات آزادی هم شکل بگیرد، یعنی زمینه حضور افراد مختلف فراهم شده و نظارت استصوابی به حداقل برسد، باز هم به دلیل عدم باور مردم به اثرگذاری ساختارهای برآمده از انتخابات، این آوردگاهها، رقابتی، مشارکتی و پرشور نخواهند شد.
- وقتی اصلاحطلبان به وضوح میبینند با شرکت در انتخابات هیچکدام از برنامههایشان را نمیتوانند محقق کنند، اگر وعدهای دادند یا قول و قرارهایی با مردم گذاشتند، نمیتوانند آنها را محقق کنند و... تنها خروجی حضورشان در انتخابات، کاهش سرمایه اجتماعی آنها خواهد بود. این موضوع زمانی بحرانیتر میشود که مردم هم به این نتیجه برسند که با برگزاری یک چنین انتخاباتی گرهی از مشکلات آنها باز نمیشود و انتظارات آنها برآورده نمیشود. در واقع گزینه عدم شرکت در انتخابات گزینه مطلوبی برای یک حزب سیاسی نیست، اما در مواقعی تنها گزینه روی میز است و عملا گزینه دیگری وجود ندارد.
- برخورد حکومت با رخدادهای اعتراضی پس از فوت مهسا امینی باعث شد که رغبت مردم برای مشارکت در انتخابات کاهش یابد.
- به نظر من دولت اول آقای روحانی آخرین دولتی بود که هنوز می توانست کارهایی انجام دهد که برجام مهمترین آنها بود. ولی همین روحانی در دولت دوم خود می گفت اگر بگذارند من همین امروز برجام را امضا میکنم ولی نمی توانست.
- فضای مجازی که شما مثال میزنید امروز تحت سیاستهای شورایی است که نه مجلس و نه دولت تسلطی بر آن ندارند. بنده حرفم این است که اگر توانستیم خودمان و مردم را قانع کنیم که شرکت در انتخابات در سرنوشت کشور و زندگی آنها تاثیرگذار است حتما باید برای مشارکت بیشتر در انتخابات تلاش کنیم، ولی من چنین افقی نمیبینم.
منبع:
اعتماد