حسن بیادی دبیر کل جمعیت آبادگران جوان ایران اسلامی:
شما برای دلار ۵ هزار تومان خجالت میکشیدید، الان برای دلار ۶۰ هزار تومان خجالت نمیکشید؟
دبیر کل جمعیت آبادگران جوان ایران اسلامی گفت:هنوز بیانات رهبری در نوروز تمام نشده اجناس گرانتر و تورم بالاتر رفته است. آیا این انقلابی بودن است؟
به گزارش جهان مانا، بخش هایی از گفت و گوی حسن بیادی را با ایلنا در ادامه می خوانید:
وقتی اعتراضات مردم، تبدیل به اغتشاشات میشود، در واقع همان اعتراضات است اما چون به اعتراضات گوش نمیکنند، تبدیل به اغتشاشات میشود. وقتی کسی گوش نمیکند، طرف مجبور است واکنش نشان دهد.
در همه جوامع اشکال وجود دارد. دولتها که همگی در راه خود موفق نیستند، بالاخره در بخشهایی که دولتها ناموفق هستند، مردم نیاز به شنیدن پاسخ سوالات خود را دارند. وقتی شما پاسخ مردم را نمیدهید، آنها باید چه کار کنند؟ جایی را هم مشخص نکردید که آنها پاسخگو باشند. حتی وقتی شما خبرنگارها از وزیر سوال میکنید او پاسخ نمیدهد. چرا؟ همهچیز که محرمانه نیست.
باید به مردم پاسخ دهند چرا قانون اساسی اجرا نمیشود؟ چرا احزاب جایگاه ندارند؟ چرا احزاب را در نظر اذهان، امنیتی و بعنوان یک قبیله جلوه میدهند؟ چرا هر مسئولی به مجلس میرود میگوید خدا را شکر وابستگی به هیچ حزب و گروهی ندارد. مگر حزبی بودن جرم است؟
دیگر چطوری این موضوع به این سادگی را مطرح کنند؟ بعد این آقایان میروند توطئه میکنند، و به دنبال رای حداقلی هستند بعد میگویند طرفدار نظام و رهبری هم هستند. شک نکنید تمام تلاششان برای مشارکت حداقلی است حداقل در دو انتخابات گذشته شاهد این موضوع بسیار مهم بودیم که این حرکت مذبوحانه خیانت به مردم و کشور است. من وقتی میگویم افراطیون احمق یا خائن هستند، به خاطر همین موضوع میگویم.
باور کنید حاضر نیستند کیان و حقوق اجتماعی و شخصیخودشان را به خاطر نظام و انقلاب به خطر بیندازند، اما انتظار دارند که نظام پای آنها قربانی شود و مردم هم راضی و خوشحال پای صندوقهای رأی بیایند.
در جایی گفتم، شما میگویید در جامعه علیه روحانیت عمامهپرانی ایجاد شده است. به خدا در حق روحانیت ظلم شده است. مگر میشود اقلیتی را به اکثریت تعمیم داد؟ اقلیتی کار بد میکنند آن را به اکثریت تعمیم داد؟ این ظلم است.
همین ائتلاف بود که بصورت محتوایی عمامهپرانی را شروع کرد. شما وقتی جامعه مدرسین را که مصلحانه به میدان میآمد را در انتخابات کنار میگذارید، به جامعه روحانیت میگویید نسبت اشتراک ما با این آقایان صفر است و جایگاهشان را گرفتید، شما عمامهپرانی کردید یا جوانان، نه خیر این جوانها را شما یاد دادید تا این کار را انجام دهند. شما به شکل عملی آنها را کنار گذاشتید.
شما برای دلار پنج هزار تومان خجالت میکشیدید. الان دلار به ۶۰ هزار تومان رسیده آیا خجالت نمیکشید؟ اول این موارد را پاسخ دهید بعد انقلابیتر آن را درست کنید. ضمن آنکه فارسی را پاس بدارید، این «تر» چه معنی میدهد؟ اصلا یک نفر بگوید از نظر ادبی چه معنایی دارد؟ انقلابی، انقلابیتر. اسلامی، اسلامیتر. اصلا معنی ندارد.
شما یک نخ را در این جامعه میکشید، دست ۵۰ نفر بالا میرود و مشخص میشود چه کسانی پشت آن هستند. شما پایتان را بر روی منافع هر رانتی بگذارید متاسفانه سریعا خواهید دید که از کجاها صدا درمیآید. بلافاصله واکنش آنها مشخص میشود. مثل آن آقایی که جاسوس بود و اعدامش کردند.
بلافاصله صدای انگلیس درآمد، معلوم شد نفوذی بودن او از کجا آب میخورد. این آقایان هم همینطور هستند. تا پای خود را بر روی شالوده اقتصادی میگذارید و برای جلوگیری از فساد مانع ایجاد میکنید، صدای باندهای متکی به قدرت و ثروت درمیآید.
به نظر من آقای خاتمی عاشق رهبری و عاشق نظام است. ایشان هم مانند دیگران احتمالا ایرادی داشته باشند، من و شما هم ایراد داریم، همه ایراد دارند. دولت او هم ایراد داشت مگر دولت آقایان دیگر ندارد؟ من کار بدی انجام دهم، پسندیده است، اما اصلاحطلب کاری انجام دهد، پسندیده نیست و یا بالعکس؟ ما از این بدمان میآید.
من با آقای خاتمی دعوا داشتم و یکبار هم پیش ایشان رفتم. اخلاق من این است که با خود افراد صحبت میکنم نه پشتسرشان. رفتیم و اختلافات را حل کردیم. به آقای خاتمی گفتم من خبر دارم، شما با آقای ناطقنوری، پشت هم نماز میخوانید و رفتوآمد خانوادگی دارید بیایید این موضوع را به کف جامعه بیاورید.
من درباره انتخاب احمدینژاد دفاع دارم. شما بگویید که دولتهای قبل چه کار کردند که احمدینژاد رأی آورد؟ ما در ۶ ماه چه کاری انجام دادیم که ورق سیاسی مردم برگشت و یک شور حداقلی در کشور توسعه پیدا کرد.
جالب است که سطح سواد مردم از متوسط سطح سواد مسئولین بالاتر است. به همین دلیل شما میتوانید به مردم بگویید حرف نزن، اما نمیتوانید به مردم بگویید نفهم. مردم خوب میفهمند.
فردی هزاران میلیارد مشکل ایجاد کرده و به همین راحتی در حضور میگردد و پرسه میزند اما یک فرد رسانهای یک مقاله نوشته و ۸ سال در زندان است. بنابراین این موارد جز آسیبهای اجتماعی است و باید حل شود.
دولتهای بعدی هم که بیکار نبودند، کار کردند اما به اندازه نصف دولت احمدینژاد هم کار نکردند. من حرفم این است، کارهایی که آقایان انجام میدهند، اندازه مردم نیست. الان هنوز کشور ما از همه کشورهای دنیا ارزانتر است. شما نگاه کنید آب گرانتر از بنزین است، چرا؟
الان میآیم دولت را تعطیل میکنم و میگویم همه تعطیل هستند. تو از بیتالمال خرج میکنی که تعطیل میکنی، آن بخشخصوصی که از بیتالمال ارتزاق نمیکند، چرا باید تعطیل شود و هزینههای تو را از جیب بدهد. اسم این کارها نابسامانی است. شما اگر قیمت دولتی را به بخشخصوصی تحمیل میکنید، آزاد بگذارید و دخالت نکنید، خود به خود تنظیم شده و رقابت ایجاد میشود.
ضمن اینکه حقوق مردم را به اندازه بدهید. شما خدمات اجتماعی را ارزان کنید، اصلا حقوق ما را زیاد نکنید. آب و برق و تلفن را برای مردم که حقوقشان در یک سطح است، پایین بیاورید و برای صنعت بالا ببرید و به آنها سوبسید ندهید. با آن قیمت حال حاضر باید ۲ میلیون تومان به هر نفر یارانه بدهید.
شما ۲ میلیون تومان به مردم یارانه بده اگر مردم صدایشان درآمد. مردم نفتشان را به شما میدهند که شما بتوانید کشور را اداره کنید. نفت برای مردم است نه دولت. برای همه مردم است؛ شما از نفت مردم استفاده میکنید و دیگر حق ندارید از مردم مالیات بگیرید. مالیات میگیرید و دستتان را در جیب مردم کردید؛ قیمت برق، آب و گاز را گزنده بالا بردید. مالیاتی که از کسبه جزء میگیرند را از اقتصاد کلان نمیگیرند.
در حقوق کارمندی، مالیاتی که از حقوق کارمندی میگیرند را ببینید، هنوز حقوق را ندادند مالیات را کم کردند. همینجوری دستتان در جیب مردم هم است، به این شکل از مردم طلبکار هم هستید و انتظار دارید مردم بیایند کفشهای شما را هم واکس بزنند؟ اما در حال حاضر اگر آقای احمدینژاد بیاید از او حمایت میکنم.
خبر ندارم اما بد نیست من جملهای را درباره انتخاب آقای احمدینژاد در سال١٣٨۴ بگویم. ایشان به صورت مردمی سرکار آمد و یک انتخابات واقعی برگزار شد. اما اصلاحطلبها اشتباهی کردند که جبرانناپذیر بود البته من به خودشان هم گفتم و تحلیل بنده را قبول دارند ولی اگر آن اتفاق نمیافتاد آقای احمدینژاد رأی نمیآورد.
آقای لاریجانی، آقای احمدینژاد، آقای کروبی و مرحوم هاشمی رفسنجانی در لیست نهایی کاندیداها بودند. آقای مهرعلیزاده و آقای معین ردصلاحیت شدند، آقای حدادعادل به رهبری نامه نوشت که این دو نفر آدمهای خوبی هستند و مخالف نظام نیستند و بعد با حکم حکومتی رهبری این دو نفر وارد لیست کاندیداها شدند.
این موضوع باعث باخت آقای هاشمی و کروبی شد. آقای مهرعلیزاده در ۴ استان ترکنشین حدود ۲ میلیون رای به دست آورد، مگر آقای کروبی چند رأی از آقای احمدینژاد کمتر آورد؟ ۱۵۰هزار رأی. این دو میلیون حداقل ۷۰درصد برای آقای هاشمی و یا کروبی بود. بنابراین اگر مهرعلیزاده و معین وارد لیست نمیشدند، آقای هاشمی یا کروبی رأی میآوردند. یعنی خودشان دوستی خالهخرسه کردند. نمی دانم چه حبی برای مسئولیت داشتند که آمدند کاندیدا شدند تا این اتفاق بیفتد، شک نکنید گول خوردند. به هر دلیلی احمدینژاد رأی آورد و خودشان باعث این اتفاق شدند.
من پشتپرده این موضوعات را نمیدانم. باید شرایط را دید که چرا رهبری چنین عمل نمودند، اگر میگویند چرا به این شکل عمل میکنند،؟ ایشان عاقل و بالغ و سیاستمدار کارکشته هستند و تمام این هفتخط حکومت داری را هم میشناسند و هم کاربرد زمانی و مکانی آن را میدانند و نیاز نیست دیگران به ایشان درس بدهند. در صورتی که این مسئولین بی معرفت ما هستند که کار بلد نیستند که چه بگویند و از همه مهمتر چه نگویند و به چه شکل کار خودشان را انجام دهند و پاسخ مشکلات را به دوش ایشان نیاندازند.
آقای لاریجانی آدم فاضل و خوب و خوش فکر و اجرایی است، اما نزد مردم جایگاهی ندارد باید بیشتر از اینها جهت مردمی شدن کار کنند فلذا آمارهای زیادی در این زمینه وجود دارد که باید به آنها توجه داشته باشند.
این اشکال در کار شورای نگهبان است. من میگویم اگر حرف رهبری در مورد ایشان درست است، شما خطای فاحش کردید که جواب دادید و اگر حرف رهبری در مورد آقای لاریجانی نبود، چرا جواب دادید؟ برای مردم و سیاسیون هنوز علامت سوال وجود دارد و نگفتید که چگونه در عرض چند ساعت معجزهوار اعضاء شورای نگهبان را جمع کردید و بلافاصله آن اطلاعیه را صادر کردید؟. مگر اینکه شخصا مبادرت به صدور چنین اطلاعیهای نمودید.
حزب ما لیست میدهد اما به این شکل که ما ۱۸ حزب هستیم و تبدیل به جبهه پیشرفت، رفاه و عدالت شدیم که رأس آن آقای دکتر شهابالدین صدر است. این ۱۸ حزب با احزابی دیگر ائتلاف نموده و شورای وحدت را که تحت پوشش جامعه روحانیت است، تشکیل دادهاند. ما نظراتمان را به صورت سازمانی اول در حزب، سپس جبهه و در نهایت به شورای وحدت ارائه میکنیم.
از جبهه ما هم ۳ نفر در شورای مرکزی شورای مذکور حضور دارند.اصلا خوشحال میشوم اصلاحطلبان حضور داشته باشند چون اعتقاد دارم اگر اصلاحطلبها میتوانند مردم را پای صندوق رأی بیاورند، باید از آنها استقبال کرد و دستشان را هم بوسید.