مروری بر دستاوردهای روسای جمهوری و مقایسه آنها با یکدیگر؛
افتتاح اَبَر پروژهها توسط هاشمی و خاتمی؛ افتتاح ایستگاه مترو توسط رییسی!
سید ابراهیم رئیسی جزء یکی دو پروژه بزرگ آن هم پروژههایی که از بالای 50 درصد آن در دولتهای قبل افتتاح شده است تاکنونی جز ایستگاه مترو چیز دیگر افتتاح نکرده است! البته این خوشبینانهترین حالت است چندی قبل وزیرکشور ضمن سفر به یکی از استانهای کشور در یک واحد تولیدی حاضر شده بود تا یک خط تولید را افتتاح کند.
در یاد داریم که سردار سازندگی زمانیکه ریاست قوه مجریه را در دست داشت جز ابرپروژهها را افتتاح نمیکرد و بسیاری از پروژههای صنعتی در آن زمان توسط معاونان رئیسجمهور، وزرا و نهایتا توسط معاون اول افتتاح میشد. در دوره پساهاشمی نیز همینگونه بود کمتر اتفاق میافتد محمد خاتمی پروژههای صنعتی کوچک را افتتاح کند و اگر هم قصدی در این زمینه داشت عارف، شریعتمداری و جهانگیری بودند که به نیابت از خاتمی پروژهای صنعتی را افتتاح میکردند.
در دولت احمدی نژاد نیز مسکن مهر اگرچه با انتقادات جدی مواجه شد اما کلنگش به عنوان یک پروژه بزرگ توسط احمدی نژاد به زمین زده شد.
در دوره روحانی نیز پروژه های مختلف صنعتی و کشاورزی و خدماتی مهمی افتتاح شد از جمله پیگیری جدی پروژه اتوبان تهران - شمال و افتتاح قطعات اصلی آن بعد از سالها وقفه که با گفتن « علیبرکتالله» صورت می گرفتند.
*دستاوردهای هاشمی رفسنجانی
هاشمی رفسنجانی که قدرت در قوه مجریه را در دست گرفت یک برنامه داشت و آن سازندگی خرابیهای 8 سال جنگ تحمیلی بود. 8 سال کشور درگیر جنگی خانمانسوز بود و هواپیماهای صدام ایران را بمباران میکرد و پالایشگاهها و واحدهای صنعتی را میزد. موشکهای 6 متری را سقف خانههایی میزد که کلا 40 متر در کوچههای تنگ 6 متری ساخته شده بودند. جنگ که تمام شد هاشمی فقط یک هدف داشت و آن بازگرداند کشور بر مدار توسعه بود. او آنقدر ساخت، آنقدر افتتاح کرد و آنقدر کلنگ واحدهای صنعتی، کشاورزی را بر زمین زد که سردار سازندگی نامیده شد. از مهمترین فعالیتهای اقتصادی صورت گرفته در دولت سازندگی، تدوین و اجرای اولین برنامه پنج ساله توسعه اقتصادی بعد از انقلاب بود. در این دوران بیش از ۶۰ سد مخزنی ساخته شد و توسعه شبکههای آبیاری و زهکشی و سایر اقدامات بخش کشاورزی سبب شد که محصولاتی نظیر گندم و محصولات زراعی رشد سالانهای حدود ۶۰درصد را تجربه کنند. نقل است که بسیاری در ایران در آن زمان به علت پر هزینه بر بودن مترو خواستار عدم ساخت آن در تهران بودند اما این هاشمی رفسنجانی بود که محکم ایستاد و تاکید کرد که ایران و شهرهای بزرگش و نه فقط تهران نیازمند مترو هستند او بنیانگذار این پروژه حمل و نقل در ایران است اگر چه سابقه مطالعاتی ساخت مترو به سال 57 باز می گردد، اما اگر او نمیایستاد و بر ساخت آن تاکید نمیکرد شاید در ایران امروز خبری از مترو نبود. تصایری که از او در افتتاح ابرپروژههای وجود دارد تاریخچه حضور هاشمی در پای پروژههای بنیادین اقتصادی همه و همه نشان میدهد کمتر دولتی بعد از هاشمی رفسنجانی توانسته است در جهت توسعه صنعتی و بازرگانی و کشاورزی کشور گام بردارد. هاشمی اگر چه پدر سازندگی در ایران است اما به توسعه آموزشی در کشور هم علاقه زیادی داشت و دانشگاه آزاد اسلامی و افزایش سطح تحصلات تکمیلی در ایران نتیجه پیگیریهای او بود.
*خاتمی چه کرد؟
سیدمحمد خاتمی در زمینه توسعه اقتصادی تاکیدات ویژهای بر ادامه مسیر توسعه کشور داشت. او البته توسعه سیاسی و افزایش نیروهای انسانی متخصص را پیش زمینه و پایه توسعه اقتصادی و همه جانبه میدانست و تلاشهای او در این زمینه بر کسی پوشیده نیست نگاهی به آمار رشد اقتصادی، رشد بخش صنعت و رشد ترازهای تجاری و بازرگانی ایران نشان میدهد که حقیقتا خاتمی اگر به اندازه هاشمی نساخت اما مسیر او را ادامه داد. بهطوریکه در تاریخ ثبت شده است، زمانیکه رشد اقتصادی ایران در آن زمان به شش ممیز هفت درصد رسید و رشد بخش صنعت، کشاورزی ایران با جهشی مناسب روبهرو شد و رشد اقتصادی ایران در غرب آسیا و حتی بخشهایی از آفریقا اول شد. رهبری انقلاب اسلامی اقدامات دولت را در یک جلسه مورد تکریم قرار داد. با وجود افت نگرانکننده درآمدهای نفتی ایران (قیمت هر بشکه نفت در سال ۷۹ به حدود ۱۲ دلار رسید)، دولت «اصلاحات» در سال ۷۹، با ایجاد «حساب ذخیره ارزی»، بنیانِ خارجکردن نفت از بودجه عمومی کشور را گذاشت. توسعه توان تولید فولاد در ایران (که این روزها ایران را در جایگاه دهمین تولیدکننده بزرگ فولاد در جهان، جلوتر از کشورهایی مانند فرانسه قرار داده) هم از جمله دستاوردهای دولت «اصلاحات» بوده است. بزرگترین طرح اقتصادی دولت «اصلاحات» اما کلنگزدن پروژه «پارسجنوبی» بود. که درآمد هنگفتی برای کشور به ارمغان بیاورد. خاتمی کشور را در آستانه یک جهش توسعهای قرار داد و دولت را به محمود احمدینژاد تحویل داد و سر انجام کار محمود احمدینژاد این شد که رشد 6 درصدی را منفی 10 درصد و تورم تک رقمی را حدود 40 درصد تحویل دولت روحانی داد. آن هم در شرایطی که نه مانند خاتمی نفت 12 دلاری بلکه نفت 150 داری فروخت. محمود احمدینژاد هم البته تلاشهایی برای توسعه کشور کرد و مسکن مهر را ساخت، او کوشید برای مردم یادگاری بهجای بگذارد، اما چون مسیر توسعه خاتمی و هاشمی را دنبال نکرد در نهایت ایران را به ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل برد و در آستانه حمله نظامی قرار داد.
*دولت روحانی
حسن روحانی که در قدرت قرار گرفت کوشید اقداماتی بنیانی انجام دهد و کشور را از آستانه جنگ خارج کند از اینرو برجام را به نتیجه رساند و در آن سالها دهها پروژه مهم در ایران افتتاح شد، رشد سرمایهگذاری و اقتصادی در ایران مطلوب شد و برای یکسال حتی رشد اقتصادی با آزادشدن صادرات نفت دو رقمی شد. تحریمها که رفت، موتورهای زیمنس به پارسجنوبی رسید و چند فاز این ابرروژه به دستان روحانی افتتاح شد. تلاشهای او در زمینه تکمیل پروژههای نیمهکاره به نتیجه رسید اما توجه او به بخش خصوصی بر کسی پوشیده نیست. بهطوریکه در اواخر دولتش در پنجشنبهها در دفتر کارش مینشست و علیبرکتالله میگفت و در یک روز چندی واحد صنعتی کوچک و بزرگ را افتتاح میکرد. روحانی کمتر پای پروژههای کوچک میرفت و تصویر او در افتتاح پارسجنوبی و تکمیل پالایشگاه تولید بنزین که ایران را خودکفا کرد در تاریخ ثبت خواهد ماند، پاره شدن برجام در ایران و آمریکا در نهایت شاخصههای مثبتی را در اقتصاد از او بر جای نگذاشت.
* دولت سیدابراهیم رئیسی
نگاهی به عملکرد سیدابراهیم رئیسی در اقتصاد ایران نشان میدهد که او بهدلایل مختلف از جمله وجود تحریمهای یکجانبه آمریکا عملا پولی ندارد که بخواهد پروژههای را کلنگ بزند و یا پروژه بزرگی را تکمیل کند. اخیرا البته یک فاز از پارسجنوبی توسط او تکمیل شده است و برخی پروژهای راه و شهرسازی توسط او افتتاح شده است که به نظر میرسد حتی اگر یکی از وزرا و یا معاونان او این پروژهها را افتتاح میکرد به علت کوچکی آن پروژهها پسندیدهتر بود. این روزها اما شهردار تهران علیرضا زاکانی در افتتاح چند ایستگاه مترو از رئیسجمهور مایه میگذارد و او را سوار بر قطار مترو کرده تا یکی دو ایستگاه را افتتاح کند. شاید زاکانی بهدنبال آن است که اهمیت افتتاح ایستگاههای مترو برای رئیسجمهور و لزوم تامین واگنهای بیشتر مشخص شود اما واقعا پروژهبزرگتر از یک ایستگاه مترو نیست که رئیسجمهور به عنوان نماینده ملت بخواهد آن را افتتاح کند تا به مردم نشان دهد که این دولت هم بالاخره کاری کرده است؟ واقعا روند توسعه در کشور با چه مشکلی روبهروست که هاشمی رفسنجای باید پایهگذار ابر پروژهایی چون مترو، سدسازی، توسعه کشاورزی، باشد اما ابراهیم رئیسی باید یک ایستگاه مترو را افتتاح کند؟