سناریوهای ایران درباره نحوه پاسخ به اسراییل
روبی گرامر، در نشریه فارن پالیسی نوشت: حمله هوایی روز گذشته به ساختمان بخش کنسولی سفارت ایران در دمشق موجب کشته شدن (شهادت) یکی از فرماندهان ارشد سپاه قدس شده و افزایش شدید تنش در جنگ سایه کنونی بین اسرائیل و ایران را به دنبال داشته است.
به گزارش جهان مانا، در ادامه این مطلب آمده است: این حمله هوایی آخرین نمونه از اقدامات گسترده اسرائیل برای هدف قرار دادن ژنرالهای ایرانی و رهبران گروههای نیابتی تحت حمایت این کشور از جمله حزب الله لبنان و حماس به شمار میرود.
اما این حمله به دو دلیل عمده با سایر حملات قبلی تل آویو متفاوت است و هر دوی این دلایل حکایت از آغاز دور جدیدی از خشونتهای احتمالی در منطقه دارد که احتمالا یا مستقیما توسط خود ایران و یا از طریق نیروهای نیابتی این کشور در منطقه صورت خواهد گرفت.
دلیل نخست فرد مورد هدف این حمله است. سردار محمدرضا زاهدی، که فرماندهی نیروی قدس سپاه در لبنان و سوریه را بر عهده داشت، عالی رتبهترین مقامی است که در این حمله جان خود را از دست داده است. معاون وی و پنج عضو دیگر سپاه قدس نیز در این حمله جان خود را از دست داده اند. ترور سردار زاهدی یکی از بزرگترین ضربهها به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از زمان حمله ابتدای سال ۲۰۲۰ آمریکا به شمار میرود که طی آن سردار قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه ترور شد. زاهدی عالی رتبهترین مقام ایرانی است که از زمان حمله ۷ اکتبر حماس به اسرائیل جان خود را از دست میدهد.
چارلز لیستر، کارشناس ضد تروریزم انستیتوی خاورمیانه در این باره گفت: «زاهدی دارای قدرت بالایی بود... او فرد اصلی تصمیم گیر در هر اقدامی بود که سپاه پاسداران و نیروی قدس در سالهای اخیر در سوریه و لبنان انجام میدادند.» این اقدامات شامل ارسال پنهانی تسلیحات به حزب الله میشود که یکی از مسلحترین بازیگران غیردولتی در جهان به شمار میرود.
دومین دلیل مکان وقوع این حمله است. این حمله هوایی یک ساختمان امور کنسولی در مجاورت سفارت ایران در دمشق را هدف قرار داد و موجب تخریب کامل ساختمان و آسیب دیدن مجتمع دیپلماتیک ایران شد. این ساختمان به گفته مقامها و تحلیلگران به عنوان یک مرکز فرماندهی علمیاتهای نیروی قدس سپاه در سوریه مورد استفاده قرار میگرفت.
با این حال، حمله به یک مکان دیپلماتیک یا حتی یک ساختمان غیررسمی در مجاورت سفارت احتمالا یک اقدام تنشزای قابل توجه به شمار میرود.
دالیا داسا کایه، کارشناس امور خاورمیانه در مرکز روابط بین الملل بارکل در دانشگاه کالیفرنیا در این باره گفت: «تاسیسات دیپلماتیک به عنوان مکانهای ملی و حاکمیتی حفاظت شده تلقی میشوند. حمله به یک مکان دیپلماتیک مانند حمله به خاک یک کشور است... این عاملی است که احتمالا میتواند بازی را تغییر دهد.»
ایران نه تنها یک فرمانده قدرتمند را در منطقه از دست داد، بلکه متحمل حملهای به حاکمیت خود شد، هرچند که این تهاجم صرفا در ابعاد دیپلماتیک انجام گرفته باشد.
لیستر در ادامه افزود: «تردیدی نیست که طرف ایرانی واکنش قدرتمندی به این حمله نشان خواهد داد...، اما اینکه این واکنش به چه شکلی خواهد بود، در حال حاضر مشخص نیست.»
این برای منطقهای که پس از جنگ اسرائیل و حماس گرفتار تنش و درگیریهای کوچک و بزرگ شده است، خبری تلخ محسوب میشود. فواد حسین، وزیر امور خارجه عراق هفته گذشته در جریان سفر خود به واشنگتن به گروهی از خبرنگاران گفته بود: «منطقه زیر آتش است و همه چیز به آنچه در غزه رخ میدهد ارتباط دارد... وضعیت بسیار خطرناکی است.»
دولت ایران بلافاصله حمله اسرائیل را محکوم کرده و وعده اقدام تلافی جویانه داده است، اما همانگونه که انتظار میرفت درباره جزئیات اقدام تلافی جویانه احتمالی سخن نگفته است.
بر اساس الگوی رفتارهای قبلی ایران، فهرست گزینههایی که میتواند تشکیل دهنده اقدامات متقابل ایران باشد، نظیر حمله مستقیم موشکی به اسرائیل یا اقدامات غیرمستقیمتر نظیر حمله ایران به اماکن متعلق به سرویسهای اطلاعاتی ایران در عراق یا حملات بزرگتر و پرتکرارتر به اسرائیل توسط گروههای نیابتی تهران در منطقه موجب نزدیکتر کردن ایران و اسرائیل به یک رویارویی نظامی مستقیم میشود.
چشم انداز نگران کننده دیگر این است که ایران به گروههای شبه نظامی نیابتی خود در سوریه و عراق در مورد حمله به نظامیان و اهداف نظامی آمریکا در آن کشورها چراغ سبز نشان دهد. چنین حملاتی در اوایل ماه فوریه پس از یک سری حملات هوایی آمریکا به گروههای شبه نظامی تحت حمایت ایران متوقف شد. لیستر هشدار داد این حملات ممکن است مجددا از سر گرفته شود. وی اظهار داشت: «واکنش سنتی ایران به حملات تنش زای اسرائیل همواره شامل حمله به اسرائیلیها نبوده. این اقدامات در بردارنده حمله به آمریکاییها بوده است... از نظر ایران این دو یکی هستند.»
بدترین سناریوی احتمالی این است که اقدام تلافی جویانه ایران به یک جنگ تمام عیار بین اسرائیل و حزب الله بدل شود. تلاشها برای کاستن از تنشها بین اسرائیل و حزب الله در امتداد مرزهای جنوبی لبنان، از جمله توسط مقامهای دولت بایدن تاکنون ناکام مانده و مرز اسرائیل و لبنان به یک نقطه تنش بسیار حساس تبدیل شده است.
از زمانی که اسرائیل عملیات نظامی برای نابود کردن حماس در غزه را آغاز کرده، اسرائیل و حزب الله مشغول تبادل آتش در چهارچوب یک درگیری محدود مرزی بوده اند. کایه افزود، هرچند به نظر میرسد که هیچ یک از طرفین خواهان در گرفتن یک جنگ تمام عیار نیست، اما این بدان معنا نیست که احتمال ورود ناخواسته آنها به یک رویارویی گسترده صفر است.
کایه در ادامه گفت: «حزب الله مهمترین بازیگر غیردولتی برای ایرانی هاست و نیروی بازدارنده نهایی تهران به شمار میرود، بنابراین ریسک بی نهایت بالایی برای افزایش تنش در آن منطقه وجود دارد.»
لیستر اظهار داشت: «شکی نیست که قبل از حمله دیروز نیز تنشها در مرز شمالی (اسرائیل با لبنان) رو به افزایش بوده است... این سبب میشود احتمال وقوع اشتباههای محاسباتی بسیار بیشتر از زمان قبل از این حمله شود.»