تفاوت فاحش بین جهانگیری و قالیباف

آخرین روز ثبت‌نام‌های انتخاباتی در شرایطی سپری شد که مهمترین خبرهای ثبت‌نامی، تحت تاثیر حضور توامان اسحاق جهانگیری، عباس آخوندی و محمدباقر قالیباف در وزارت کشور قرار داشت. ضمن اینکه ثبت‌نام حمیده زرآبادی نماینده ادواری مجلس هم در انتخابات ریاست‌جمهوری بازتاب‌های فراوانی پیدا کرد.

به گزارش جهان مانا، اما جهانگیری که با هشتگ «برای ایران» و «آری به اتفاق» توئیت‌های خود را منتشر می‌کرد، نوشت: «آمده‌ام: با درک عمیق از چالش‌های پیش روی ایرانِ امروز، با امید به اصلاح رویکردها و رویه‌های غلط، برای خلق ظرفیت‌های تازه، برای احیای سرمایه اجتماعی و پاسداشت کرامت زنان و جوانان، من اصلاح‌طلبم و ملی می‌اندیشم.»

هرچند جهانگیری و قالیباف در یک روز برای ثبت نام‌های انتخاباتی وارد وزارت کشور شدند، اما ماجرای این دو تفاوت‌های فاحشی با هم در آوردگاه‌های انتخاباتی دارد. حضور جهانگیری در آوردگاه انتخاباتی هدف نیست، بلکه وسیله‌ای است برای خدمت‌رسانی بیشتر به مردم و به حرکت درآوردن پروژه توسعه کشور. مسیری که او و همراهانشان پیش از این در دولت اصلاحات هم آن را پیموده بودند، اما تغییر مسیر و انحرافی که طی سال‌های ۸۴ تا ۹۲ رخ داد این پروسه را به تعویق انداخت.

جهانگیری به دستاوردهای دولت اصلاحات اشاره کرده و می‌گوید، سند چشم‌انداز بر اساس یک چنین دستاوردهایی نوشته شد. دستاوردهایی که در دولت احمدی‌نژاد بر باد رفت و ایران را ذیل تحریم‌ها شدید سازمان ملل، شورای امنیت و سوءمدیریت‌های داخلی قرار داد.

اساس حضور جهانگیری در انتخابات ریاست‌جمهوری دوازدهم برآمده از زمزمه‌هایی بود که در روزهای منتهی به انتخابات سال۹۶ در خصوص ردصلاحیت حسن روحانی شنیده می‌شد. برخی طیف‌های رادیکال جناح راست که در نهادهای تاثیرگذار حضور داشتند، معتقد بودند نباید امکان حضور روحانی در انتخابات دوازدهم ریاست‌جمهوری را داد و رییس دولت یازدهم را باید با تیغ ردصلاحیت‌ها از گردونه انتخابات خارج کرد! در برابر این گروه، تعداد دیگری از تصمیم‌سازان هم بودند که تاکید داشتند روحانی دیگر جایگاه خود را میان مردم از دست داده و بهتر است با استفاده از رقیبی تا دندان مسلح و تجمیع همه ظرفیت‌ها، او را در میدان انتخابات شکست داد. اینگونه شد که طرفداران شکست روحانی توانستند بر حامیان ردصلاحیت او پیشی گرفته و رییس‌جمهور وقت امکان حضور در انتخابات را پیدا کرد.

حسن روحانی که به خوبی از تحرکات رقبا آگاه بود، از جهانگیری خواست که وارد گود انتخابات شود تا با یک تیر دو نشان را بزنند، از یک طرف از دستاوردهای دولت یازدهم در برابر رقبای خشمگین اصولگرا دفاع کنند و از سوی دیگر در صورت ردصلاحیت روحانی امکان حضور در انتخابات و ادامه راه دولت را پیدا کند. پس از ثبت‌نام جهانگیری، سید محمد خاتمی، پیامی در شبکه‌های اجتماعی منتشر و با استفاده از آیه‌ای از قرآن نوشت: «و ما اسحاق را به او بخشیدیم…».

شرایط اما به گونه‌ای پیش رفت که محبوبیت جهانگیری در تبلیغات انتخابات دوازدهم ریاست‌جمهوری حتی از حسن روحانی هم پیشی گرفت، به گونه‌ای که بسیاری از تحلیلگران معتقد بودند، در صورت باقی ماندن اسحاق در ماراتن نهایی انتخابات، امکان کشیده شدن انتخابات به دور دوم و شکل‌گیری رقابت دوگانه‌ای میان روحانی و جهانگیری محتمل است. این مدیر عملگرای اصلاح‌طلب اما به وعده‌ای که با روحانی داشت وفادار ماند و به نفع او از انتخابات کنار کشید تا روحانی با ۲۴میلیون رای رکوردی را در انتخابات دوازدهم ثبت کند. تجربه بعدی حضور جهانگیری از انتخابات در انتخابات ۱۴۰۰ بود که مانند بسیاری ازچهره‌های اصلاح‌طلب و میانه‌رو با تیغ تیز ردصلاحیت‌ها مواجه شد.

جهانگیری این بار اما با تکیه بر سال‌ها تجربه و دستاورد، مهیای حضور در انتخابات چهاردهم ریاست‌جمهوری می‌شود. جهانگیری در آستانه سال ۱۴۰۳ تصویری از مهمترین ضرورت‌های کشور را در دوران حاضر نمایان کرد.

هر جنگ اقتصادی باید دوره‌ای داشته باشد

اسحاق جهانگیری ضمن نقد طیف‌های اصولگرایی که از حل مشکلات و خیزش اقتصادی صحبت می‌کردند اما بر حجم مشکلات مردم افزودند، اظهار داشت: معیشت مردم ایران سخت شده. روزی که آقای روحانی در سال ۹۲ دولت را شروع کرد، تورم حدود ۴۰ درصد بود و رشد اقتصادی سال ۹۱ منفی ۷ درصد بود. خب ماها می‌دانستیم که این اعداد وقتی در اختیار ما قرار می‌گیرد، تورم ۴۰ درصد، رشد اقتصادی سال قبل منفی ۷ درصد، یعنی سفره مردم کوچک شده.

یعنی کیک زندگی مردم ایران کوچک شده. به هر کسی سهم کمتری نسبت به سال قبل می‌رسد. مردم هر سال می‌خواهند کمی این کیک بزرگ‌تر شود و سهم بیشتری به زندگی‌شان بیاید. وقتی این کیک کوچک‌تر می‌شود و جمعیت هم زیادتر می‌شود، سهم مردم خیلی کم می‌شود و مردم این را در زندگی‌شان حس می‌کنند.

بلافاصله یک امیدی آمد، تورم شروع به کاهش پیدا کردن شد. تورم ۴۰ درصد به ۲۵ رسید و بعد ۱۱ درصد، ۶ درصد، ۸ درصد. معلوم است که می‌شود تورم را کاهش داد. نمونه روشن وجود داشته. ۹۲.۹۳، ۹۴.۹۵و ۹۶ هر سال تورم کاهنده از ۴۰ درصد به شش درصد رسیده.

مسائل بین‌المللی که حل می‌شود، برجام که حل می‌شود، در یک سال که فقط برجام داشتیم بیش از ۸۰ میلیارد دلار شرکت‌ها و کشورهای خارجی با ایران تفاهمنامه و قرارداد امضا کردند که به ایران خط اعتباری بدهند که برنامه‌های توسعه‌ای در ایران اجرا شود. پس این کشور جاذبه دارد. وقتی این شرایط باشد می‌توان کشور را به توسعه رساند. ترامپ که از برجام کنار رفت، معلوم بود وارد دوره جدیدی شده‌ایم.

او ادامه داد: معلوم بود یک آدم ابله رییس‌جمهور امریکا شده، قدرت هم دارد و می‌تواند ایران را اذیت کند. ما گفتیم اقتصاد را یک جوری اداره کنیم که زندگی مردم آسیب نبیند. این سفره از این کوچک‌تر نشود. مگر کسی دیگر هست که بگوید مسائل اقتصادی را می‌دانم ولی دوباره ارز ترجیحی می‌گذارم.

نه آقا یک مواقعی هست مثل جنگ اقتصادی شما مجبور می‌شوید کوپن بدهید، سهمیه‌بندی کنید، مجبور هستید یک کاری کنید که از زندگی مردم حفاظت کنید. آقای مهندس موسوی چه کار می‌کرد؟ کالاها را کوپنی کرده بود و سهمیه هر چیزی مشخص بود و می‌گفت حداقل‌ها را باید به خانواده ایرانی برسانم. این هم جنگ اقتصادی بود. ولی هر جنگی یک دوره‌ای باید داشته باشد. نمی‌شود بی‌نهایت ادامه داد. بی‌نهایت ادامه بدهیم، قربانی‌اش مردم هستند. نباید در این تردید کرد. یک دوره‌ای بود که می‌شد از موضع عزت مسائل را با دنیا حل کرد. من فکر می‌کنم معیشت مردم مساله دوم است.

او ادامه داد: از ۹۷ تا الان مردم با تورم حدود ۴۰ درصد روبرو هستند. همین امسال که دولت گفت کنترل می‌کنیم، رهبری سال «کنترل تورم» نامگذاری کرد، تورم دی ماه ۱۴۰۲ نسبت به دی ماه سال قبل، ۴۳ و خرده‌ای درصد است و حتماً تا پایان سال ۱۴۰۲ و آغاز سال ۱۴۰۳هم بالاتر می‌رود. فرهنگی و کارمند ناراضی می‌شوند. حقوق کم می‌شود، کارگر ناراضی می‌شود، سفره مردم کوچک می‌شود. دومین موضوعی که خواهم گفت این است که مساله معیشت مردم را جدی بگیرید. صدای شکسته شدن استخوان مردم به گوش می‌رسد.

جهانگیری یادآور شد: باید مساله اقتصاد مردم را حل کنیم. دولت می‌تواند راهکار پیدا کند و حل کند. ناترازی‌ها مساله جدی است. ما ناترازی‌هایی داریم که به دلیل‌عدم تصمیم‌گیری به موقع پیچیده‌تر و سخت‌تر شده و هر روز بخواهیم تصمیم بگیریم، سخت‌تر از روز قبلش خواهد شد. آب امروز یک مساله جدی برای ایران است. ایرانی که می‌خواهد توسعه پیدا کند، الان وقتی برای مجوز مراجعه می‌کنید می‌گویند این واحد صنعتی، واحد تولیدی شما اگر آب بخواهد ما نداریم که بدهیم. هوا یک مساله جدی مردم شده. کلانشهرها یک‌جور درگیر هستند. تالاب‌ها یکی بعد از دیگری در حال خشک شدن است. دریاچه ارومیه مساله جدی است.

ناترازی انرژی وحشتناک است. کشوری که رتبه اول انرژی نفت و گاز دنیا را دارد، امروز به عنوان یک تولیدکننده اگر مراجعه کنید و بگویید می‌خواهم یک واحدی بزنم و به گاز نیاز دارم، می‌گویند گاز نداریم. می‌گویید به برق نیاز دارم، می‌گویند برق نداریم خودت باید برق تامین کنی. اگر واحد تولیدی هستید از اردیبهشت که می‌رسد اولین اخطار داده می‌شود که از الان خودت را برای محدودیت مصرف برق آماده کن. در طول تابستان محدودیت مصرف برق به واحدها داده می‌شود.

این فعال سیاسی گفت: در زمستان به محض اینکه از برق خلاص می‌شوید اخطار بعدی می‌دهند که خودتان را برای محدودیت مصرف گاز آماده کنید. به واحدهای تولیدی محدودیت در مصرف گاز داده می‌شود. معلوم است که اینطور کار کشور پیش نمی‌رود. این ناترازی‌ها نیاز به پول دارد.

تحریم‌ها باید حل شود که بتوانیم به پشتوانه حل شدن تحریم پول وارد ایران کنیم. ناترازی انرژی حداقل در بخش نفت و گاز همین الان بر اساس اطلاعات خودم می‌گویم بیش از ۳۰۰ میلیارد دلار طرح آماده قابل عرضه هست که به سمت خودش پول جذب کند و می‌تواند پول جذب کند بدون اینکه بخواهیم یک دلار خرج کنیم.

ده‌ها میلیارد دلار طرح در بخش حمل و نقل آماده هست تا ماشین‌هایی را که اینطور سوخت بالا مصرف می‌کند و منابع کشور را هدر می‌دهد، هوا را آلوده می‌کند، بتوان نوسازی کرد و سیستم حمل و نقل خوبی متناسب با شأن و جایگاه مردم ایران ایجاد کرد.

 

منبع: اعتماد
دیدگاه