: ایران ناگزیر از پاسخ و اعاده بازدارندگی است
معاون سابق وزارت خارجه ایران با بیان اینکه هر در دو عملیات اخیر اسراییل به ویژه عملیات در ایران، ابعاد نظامی و امنیتی و تکنولوژیک قدرت نمایی اسرائیل قابل توجه بوده و انکارناکردنی است؛ گفت: زمان بندی عملیات تهران در اولین روز شروع به کار رسمی دکتر مسعود پزشکیان رئیس جمهوری اسلامی ایران و پس از شرکت شهید اسماعیل هنیه در مراسم تحلیف ریاست جمهوری ایشان حامل پیامهای ویژه است.
به گزارش جهان مانا، متن کامل یادداشت حسین جابری انصاری، سخنگو و معاون پیشین وزارت امور خارجه را می خواندید:
شهادت مجاهد شهید اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین - حماس کوتاه زمانی پس از شرکت در مراسم رسمی تحلیف رئیسجمهوری اسلامی ایران در تهران از جنبههای مختلف از جمله زمان و مکان و شرائطی که ترور در آن انجام شده، تحولی مهم است که میتواند با مجموعه کنش و واکنشها پیامدهای قابل توجهی در پی داشته باشد. هرچند هنوز اطلاعات دقیقی از ابعاد فنی و عملیاتی این ترور وجود ندارد، اما در یک نگاه سریع میتوان از برخی ابعاد راهبردی آن نوشت:
۱. اسرائیل با این ترور یک بار دیگر در تنگنای نظامی جنگی و قفل شدگیِ همچنان مستمر خود در نوار غزه، به مزیت نسبی امنیتی و قدرت بالای تروریستی خود رو آورد. رژیم صهیونیستی ده ماه است که خاک غزه را به توبره کشیده و چهل هزار فلسطینی را به شهادت رسانده است، اما نمیتواند با کسب پیروزی به این جنگ ویرانگر پایان دهد و همچنان گرفتار جنگ فرسایشی غزه است. ترور شهید اسماعیل هنیه راهی جایگزین برای فرار به جلو و رهایی از این وضعیت قفل شدگی و بن بست از طریق قدرتنمایی امنیتی است.
۲. ترور دیروز فواد شکر فرمانده ارشد جهادی حزب الله در مربع امنیتی ویژه این حزب در حومه بیروت هم نتیجه قفل شدگی در وضعیت جنگی با حزب الله در جبههی جنوب لبنان و رجوع به مزیت امنیتی رژیم صهیونیستی است. در حالی که بسیاری از تحلیلگران ناآشنا با معادله نظامی و امنیتی حاکم بر جبهه جنوب لبنان، نادانسته و ناآگاهانه، و بوقهای تبلیغاتی رژیم صهیونیستی بصورت دیده و دانسته از احتمال بالای شروع جنگی محدود یا همه جانبه از سوی اسرائیل علیه لبنان میگفتند این رژیم که از معادله واقعی حاکم بر صحنه نبرد خود با حزب الله به خوبی خبر دارد، گزینه راحتتر ترور امنیتی در بیروت را برگزید.
۳. بنابراین بستر رجوع از عملیات نظامی به عملیات امنیتی ویژه را باید در تحلیل ترورهای تهران و بیروت در نظر داشت و در ارزیابی این عملیاتها دچار خطای تحلیلی نشد به نحوی که تنها نیمه پُر لیوان و تواناییهای ویژه امنیتی رژیم اسرائیل را دید.
۴. در هر دو عملیات به ویژه عملیات در ایران، ابعاد نظامی و امنیتی و تکنولوژیک قدرت نمایی اسرائیل قابل توجه بوده و انکارناکردنی است. ضمن اینکه زمان بندی عملیات تهران در اولین روز شروع به کار رسمی دکتر مسعود پزشکیان رئیس جمهوری اسلامی ایران و پس از شرکت شهید اسماعیل هنیه در مراسم تحلیف ریاست جمهوری ایشان حامل پیامهای ویژه است.
۵. اسرائیل از فضای وفاق ملی ایجاد شده در ساختارهای حاکمیتی و امید نسبی ایجاد شده در جامعه ایران ناخشنود است و دست به انواع عملیات مختلف آشکار و پنهان خواهد زد تا وضعیت جدید سیاسی و اجتماعی ایران مسیر تکاملی محتمل خود را طی نکند.
۶. هدف عملیات در بیروت، علاوه بر پاسخ به عملیات مجدل الشمس در بلندیهای اشغالی جولان، تحمیل یک معادله نظامی و امنیتی جدید به حزب الله است که اگر حزب الله پاسخ آن را ندهد، تثبیت خواهد شد؛ بنابراین حزب الله بر اساس منطق راهبردی و هشدارهای پیشین خود ناگزیر از پاسخ است، اما در عین حال باید پاسخ خود را به گونهای و در سطحی تنظیم کند که ضمن اعاده بازدارندگی، مدیریت راهبردی منازعه را از سوی حزب الله تضعیف نکند.
۷. عملیات در تهران، حیثیت و پرستیژ ایران و معادله بازدارندگی نسبی ایجاد شده به سود ایران پس از عملیات وعده صادق را هدف گرفته و ایران نیز بر اساس منطق استراتژیک ناگزیر از پاسخ و اعاده بازدارندگی و حفظ اعتبار خود است، اما همان قواعد استراتژیک حاکم بر اقدام حزب الله به طریق اولی بر اقدام ایران حاکم است.
۸. برای پاسخ، طیفی از گزینههای امنیتی - اطلاعاتی تا عملیاتی - جنگی فراروی حزبالله و ایران قرار دارد که هر یک امتیازات و محدودیتهای خود را دارد و به دقت باید بررسی شود.
۹. عملیاتهای ترور در بیروت و تهران، حزب الله، مجموعه مقاومت و به ویژه ایران را در برابر یک آزمون ویژه قرار داده است. هم باید پاسخ، آن هم پاسخ کیفی و بازدارنده داده شود و هم باید امکان مدیریت صحنه برای حزب الله، ایران و مجموعه مقاومت باقی بماند. این جمع متناقضات، کارویژه اصلی اقدامات سیاسی بزرگی در این اندازه است که باید با بررسی همه ابعاد موضوع منجر به اتخاذ بهترین تصمیم و اقدام یا اقدامات ممکن و متناسب شود.
۱۰. آنچه گفتیم ناظر به متنِ رویداد فعلی است، اما فرامتنِ آن، نیازمند برنامه فراتری است که مرتبط با راهبرد کلان ایران در سیاست خارجی است. در چارچوب این استراتژی، مهار اسرائیل میبایست به موازات راههای نظامی و امنیتی، از راههای سیاسی و دیپلماتیک و حقوقی و بینالمللی نیز تکمیل شود و الا ابتر خواهد ماند.
۱۱. سیاست خارجی ایران در دولت جدید نیازمند یک طرح ویژه و پاسخگوی نیازهای مرحله فعلی است که میبایست بر اساس یک ایده مرکزی تنظیم و پس از اجماع سازی داخلی، پی گیری و اجرایی شود. در یادداشت اخیرم در پایگاه خبری جماران و در یک گفتگو با شماره اخیر مجله سوره*** به جنبههایی از این موضوع پرداخته ام و امیدوارم بتوانم ابعاد دیگر آن را به مرور در یادداشتها و گفتگوهایی مستقل تشریح کنم.
یادداشت "دوگانهها و سیاست خارجی هویت محور برای ایران" قابل دسترس در پیوند زیر:
https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-۱۶۳۸۵۷۷
کنش دیپلماتیک بر اساس عناصر هویتی، گفتگو با حسین جابریانصاری، مجله سوره، شماره مسلسل ۱۸۱، خرداد ۱۴۰۳، ص. ص ۴۵ تا ۴۹.