روایت محمود کلهر بازیکن پیشکسوت فوتبال؛
شوت کردن هندوانه توسط علی پروین بخاطر اینکه پرسپولیس در بازی برده، دو گل خورده بود/ هیچ وقت نمی توانستیم بفهمیم که فیروز کریمی شوخی است یا جدی!
محمود کلهر، بازیکن سالهای دور استقلال و پرسپولیس در مصاحبهای از شوخیهای فیروز کریمی با یک بازیکن مصدوم که صورتش خونین شده بود اشاره و ماجرای عصبانیت علی پروین در رختکن پرسپولیس با شوت کردن هندوانهها را بازگو کرد.
+ فیلم
به گزارش جهان مانا ، بخشهایی از گفتگوی او با ایسنا را میخوانید:
از فیروز کریمی بگویید؟ آن زمان هم از چنین شخصیت شوخطبعی برخوردار بود؟
فیروز کریمی عاشق کار خود بود. سال های اول مربیگری خود را طی میکرد. طباطبایی نقش بسزایی داشت که فیروز کریمی بتواند تواناییهای خود را نشان دهد. به کریمی فضای کار داده شد. آمد و کار کرد و خودش هم عاشق کار بود و واقعا کار میکرد. دو سال پشت سر هم پاس قهرمان لیگ شد. بعدا که من به پرسپولیس رفتم پاس در آسیا قهرمان شد و پس از آن سال دیگر هیچ تیم ایرانی قهرمان آسیا نشد. فیروز کریمی دوره مربیگری نرفته بود ولی مربی خیلی خوبی بود. طباطبایی فیلم مسابقات جدید بوندسلیگا را میگرفت و ترجمه میکرد و به کریمی میداد، وی نیز فیلمها را میدید و آنها را مو به مو در تمرینات اجرایی میکرد. نا گفته نماند که خودش هم قبلا بازیکن تیم پاس بود و فضای فوتبال کشور را میشناخت. کریمی از همان زمان چنین شخصیتی داشت و بازیکنان هم او را دوست داشتند. ارتباط خوبی با بازیکنان داشت و طنزپرداز بود و فضا را به یک محیط صمیمی تبدیل میکرد.
در تمرینات رفتاری داشت که شما را متعجب کند؟
بله. فیروز کریمی همیشه رفتار خودش را داشت و اصلا نمیتوانستیم تشخیص دهیم که جدی است یا شوخی میکند. به یاد دارم در بازی ماقبل پایانی، اگر حریف را پشت سر میگذاشتیم دیدار پایانی تشریفاتی و قهرمانی ما مسجل میشد. در تبریز با تیم تراکتورسازی بازی داشتیم. کریم باقری ۱۹ ساله بود و دفاع وسط بازی میکرد. نیمه اول بود و ما هنوز گل نزده بودیم که یک درگیری در بازی پیش آمد. رضاییمنش به سمت بازیکن حریف رفت و خود را به صورت بازیکن تراکتور نزدیک کرد، یکباره بازیکن تراکتور با سر به دماغ رضاییمنش ضربه زد که آسیب جدی به وی وارد شد. بازیکن تراکتور اخراج و این تیم ۱۰ نفره شد. نیمه اول ۲ گل به ثمر رساندیم و به رختکن رفتیم. فیروز کریمی به رضاییمنش گفت دماغ تو بزرگ است و نباید جلوی بازیکن حریف بروی چرا که میطلبد به آن ضربه وارد کنی (با خنده). به یاد دارم که رضاییمنش در حال که همه صورتش خونی شده بود، میخندید. در نهایت آن بازی را با نتیجه چهار بر صفر پیروز شدیم.
فیروز کریمی به رضاییمنش گفت دماغ تو بزرگ است و نباید جلوی بازیکن حریف بروی چرا که میطلبد به آن ضربه وارد کنی (با خنده). به یاد دارم که رضاییمنش در حال که همه صورتش خونی شده بود اما میخندید.تیم پاس در طول دو سال سه جام کسب کرد که شامل دو قهرمانی لیگ و یک قهرمانی در آسیا بود.
پرسپولیس در سال ۷۰ به شما پیشنهاد داد؟
بله! اواخر سال ۷۰ بود که از طرف پرسپولیس پیشنهاد آمد. دوست صمیمی من مجتبی محرمی در پرسپولیس بود. ما در تیم ملی ارتش با هم دوست بودیم. سایر بازیکنان پرسپولیس هم از دوستانم بودند. باید بگویم اینگونه نبود که به من پیشنهاد داده شود. فوتبال ایران اصلا اینگونه نبود. اگر قصد داشتید به استقلال یا پرسپولیس بروید باید میرفتید و تست میدادید. باید میرفتید تا علی آقا (علی پروین) شما را ببیند. اگر خوشش آمد، انتخاب میشدی. اگر هم از بازی تو خوشش نمیآمد حتی اگر بهترین بازیکن تیمهای دیگر هم بودی باید به تیم خودت بر میگشتی.
در اولین تمرینم برای پرسپولیس آقای پروین من را میشناخت. بالاخره در تیم جوانان و بزرگسالان استقلال بازی میکردم و در تیم پاس هم بازی کرده بودم. سال ۷۰ به پرسپولیس آمدم و یک جلسه با سرخپوشان تمرین کردم. خیلی هم از نظر بدنی آماده بودم و خیلی خوب تمرین کردم. از طریق مجتبی محرمی به تمرین پرسپولیس معرفی شدم و علی پروین گفته بود که به تمرین بروم. در نهایت با توجه به اینکه بازیکن آزاد بودم به پرسپولیس رفتم و سالهای خیلی خوبی هم داشتم و هفت سال در این تیم بودم و تا پایان فوتبالم در پرسپولیس ماندم.
شرایط در پرسپولیس چگونه بود؟
در پرسپولیس امکان نداشت کسی تازه وارد باشد و مستقیم در ترکیب اصلی قرار گیرد. امکان نداشت علی پروین کسی را مستقیم در ترکیب اصلی قرار دهد.در پرسپولیس امکان نداشت کسی تازه وارد باشد و مستقیم در ترکیب اصلی قرار گیرد. امکان نداشت علی پروین کسی را مستقیم در ترکیب اصلی قرار دهد. هر بازیکنی که میآمد اول باید بیرون ترکیب قرار میگرفت و به آرامی وارد ترکیب اصلی تیم میشد. سال اول که به پرسپولیس رفتم در اولین دیدار مقابل نساجی قائمشهر به میدان رفتیم. آقای پروین در آن بازی مرا برای ۲۰ دقیقه به میدان فرستاد که خوب بازی کردم. در بازی بعد مقابل پلیاکریل از ابتدا در پست هافبک بازی کردم. همه خوب بودند و من هم یکی از بهترین بازیهای خود را انجام دادم.
در فوتبال من بد شانسی خیلی دخیل بود و آسیب دیدگیها و مصدومیتها مرا خیلی عقب انداخت. دقیقه ۸۵ بود و دو بر صفر جلو بودیم، هنگام دریبل بازیکن پلیاکریل ضربه خیلی بدی به من وارد کرد. از زمانی که مچ پای من در تیم ملی ارتش آسیب دیده بود هنوز مشکل داشت و اذیتم میکرد. در این بازی دوباره مچم ضربه خود و چند دقیقه پایانی بازی را بیرون آمدم و چند بازی هم نتوانستم برای پرسپولیس به میدان بروم اما بعدا علی پروین به من فرصت بازی داد. خیلی تمرین کردم و آماده شدم و در تمرینات عالی بودم. آقای پروین هر کسی که خوب بازی میکرد را در ترکیب قرار میداد و هرکسی که خوب نبود از ترکیب بیرون میکشید. سال ۷۱ در جام باشگاههای آسیا شرکت کردیم که سال خیلی خوبی برای من بود و فوتبال خوبی از خود به نمایش گذاشتم.
در نیمه نهایی بازی با الاتحاد در تهران حمید درخشان در دقیقه ۹۰ گل زد و یک بر صفر پیروز شدیم و بازی برگشت در جده عربستان برگزار شد. تا قبل از بازی هیچکس نمیدانست که در ترکیب قرار دارد یا خیر؟ من هم نمیدانستم و گمان میکردم که آقای پروین مرا از ترکیب بیرون میگذارد. من و مرحوم فریبرز مرادی هم اتاقی بودیم. به فریبرز گفتم قرار نیست بازی کنم و قلمبند و وسایلم را در کیف او گذاشتم. فریبزر تصور میکرد که فیکس بازی کند. علی پروین ترکیب را چید و مرا در پست هافبک چپ قرار داد. تیمها آن زمان در سطح آسیا خیلی قوی بودند و بازیکنان خارجی خیلی خوبی داشتند. من هم قرار بود روبروی یک بازیکن برزیلی قرار گیرم. بازی که شروع شد خیلی فضا سنگین بود. تماشاگران آنها فضای خیلی سنگینی ایجاد و فحاشی میکردند و در نیم ساعت اول یک بر صفر جلو افتادند.
هر طوری که میتوانستند بازی میکردند و بازی خیلی کثیفی ارائه می دادند، مخصوصا اینکه بازی هم در زمین خودشان بود. دقیقه ۴۰ محمد پنجعلی توپ را گرفت، من آمدم وسط زمین و توپ را در نیمه میدان گرفتم و جلو بردم از ۴۰ متری توپ را شوت کردم که توپ به تور چسبید و گل شد. صدای تماشاگران قبل از این گل خیلی زیاد بود. طبل میزدند و فضای خیلی سنگینی را برای ما ایجاد و ما را دیوانه کرده بودند. همین که گل به ثمر رسید، همه چیز عوض شد. بازی یک بر یک شد و توپ در اختیار ما قرار گرفت. پرسپولیس خیلی قوی بود و در میانه میدان حمید درخشان و حمید استیلی را داشتیم. حسن شیر محمدی، محمد خاکپور و ناصر محمدخانی دیگر بازیکنان خوب ما بودند. در آن بازی من بهترین بازیکن زمین شدم و نیمه دوم هم خیلی خوب بازی کردم. دقایق اول بازی سردرگم بودیم اما وقتی بازی را مساوی کردیم شرایط عوض شد.
من تصور میکردم علی پروین به من جایزه بدهد اما به من گفت از پایت در رفت و توپ را شانسی زدی و رفت و گل شد. (با خنده).
در نهایت بازی را با مساوی پشت سر گذاشتیم و توانستیم به فینال برویم. میخواهم بگویم با آن شرایط مالی که باشگاه پرسپولیس داشت و با شرایط بدی که تیمهای ایرانی داشتند و هزینه خیلی زیادی که باشگاههای عربی انجام میدادند توانستیم الاتحاد را شکست دهیم. البته در آن بازی نیمه دوم یک پنالتی به سود الاتحاد گرفته شد که خدا رحمتش کند مرحوم نادر باقری توپ را گرفت. من تصور میکردم زمانی که به ایران بازگردیم همه رسانهها عکسم را روی مجلات میزنند ولی دیدیم خبری از هیچ چیز نبود. (با خنده) فقط یک عکس سه در چهار از من روی جلد کیهان ورزشی و دنیای ورزش با تیتر «گلی فراتر از فوتبال ایران» زده بودند. امروز اگر گلی زده شود بعد از چند دقیقه تیر همه خبرگزاریها و مجلات و روزنامهها میشود. آن زمان اصلا این گونه تبلیغات وجود نداشت اما همه چیز واقعی بود و همه برای موفقیت تیم تلاش میکردند و خوشبختانه آن اتفاق خوب برای من رقم خورد که خیلی به بهتر شدن فوتبالم کمک کرد.
در فینال به مصاف کدام تیم رفتید و چه شد؟
فینال به مصاف نیسان ژاپن رفتیم که در ژاپن به نتیجه تساوی یک-یک رسیدیم. من و مجتبی محرمی و چند بازیکن دیگر محروم بودیم و هر کاری کردیم اجازه ندادند بازی کنیم. یک سری بازیکنان جدید را علی پروین برای بازی جایگزین کرد. من حتی به دلیل محرومیت به ژاپن هم نتوانستم بروم. بازی برگشت ۱۴ فروردین و همزمان با تعطیلات نوروز بود و تمرینات خوبی نداشتیم و شرایط بازیکنان خوب نبود و بازی را یک بر صفر در استادیوم آزادی واگذار کردیم. شاید اگر بازیکنان و مهرههای اصلی تیم حضور داشتند محال بود بازنده شویم و به مقام دوم برسیم.
چه کسانی محروم بودند؟
فرشاد پیوس، مجتبی محرمی، من و حمید روزبهانی محروم بودیم و نتوانستیم در فینال بازی کنیم.
شما در طول هفت سال حضور خود در پرسپولیس چند بار قهرمان لیگ ایران شدید؟
دوبار قهرمان لیگ ایران و یک بار نایب قهرمان آسیا شدیم.
در مورد علی پروین بگویید. مسائل مختلفی در مورد رختکن پرسپولیس در دوران سرمربیگری وی مطرح میشود. خیلی ها میگویند فضای رختکن فنی نبوده و بیشتر هیجانی بوده است. در مجموع فضای رختکن پرسپولیس در زمان علی پروین چگونه بود؟
علی پروین سطح هوش خیلی بالایی دارد و این مسئله به دانش فنی ربطی نداشت. پروین با بهترین مربیهای دنیا در جام جهانی و باشگاه پرسپولیس کار کرده بود و بازیکن خیلی بزرگی در فوتبال ما بود. تمام ویژگیهایی که یک مربی خوب و حرفهای باید داشته باشد در شخصیت علی پروین وجود داشت. اصلیترین و بزرگترین فاکتور وی هوش بالا و مهرهچینی بازیکنان بود.
علی پروین سطح هوش خیلی بالایی دارد و این مسئله به دانش فنی ربطی نداشت. پروین با بهترین مربیهای دنیا در جام جهانی و باشگاه پرسپولیس کار کرده بود و بازیکن خیلی بزرگی در فوتبال ما بود. تمام ویژگیهایی که یک مربی خوب و حرفهای باید داشته باشد در شخصیت علی پروین وجود داشت. اصلیترین و بزرگترین فاکتور وی هوش بالا و مهرهچینی بازیکنان بود. شناخت بسیار خوب و دقیقی از بازیکنان داشت و در نهایت به خوبی از این بازیکنان در پستهای غیرتخصصی بازی میگرفت. مجتبی محرمی و مرتضی کرمانیمقدم و من در پستهای متعددی بازی کردیم. دیدگاه آقای پروین این بود که بازیکن باید تکنینک داشته باشد و بازیکنان خوب زیادی هم در اختیار داشت. همیشه بازیکنان خوبی به استقلال و پرسپولیس میآمدند. در این تیم ها باید بتوانید تیم را به خوبی مدیریت کنید. آقای پروین ویژگی کنترل و مدیریت تیم را داشت و همیشه هم موفق بود.
در یک بازی قرار بود به مصاف برق شیراز برویم. اواخر بازی بود و ما چهار بر صفر جلو بودیم و من هم فیکس بازی میکردم. به رختکن آمدیم، آن زمان منیزیم، کلسیم و ویتامینی نبود که به بازیکنان بدهند. به خاطر دارم یک هندوانه در رختکن گذاشته بودند. بچههای تدارکات هندوانهها را قاچ میکردند و ما به عشق خوردن این هندوانه بازی میکردیم که بازی را پیروز شویم و برویم هندوانه بخوریم. آخر بازی شل گرفتیم و دو گل خوردیم. خوشحال بودیم و داشتیم به رختکن میرفتیم که آقای پروین آمد و چون از نیمکت به رختکن نزدیکتر بود زودتر به رختکن رسید. همه خوشحال آمدند که هندوانه را بخورند که علی آقا هندوانه را شوت کرد و گفت اینها اصلا حق ندارند هندوانه بخورند. گفت چرا دو گل خوردید؟ ناراضی بود. آن زمان ما زیاد گل میزدیم و تماشاگران دوست داشتند بازی پرگل تماشا کنند. توقع تماشاگران به خاطر تعداد گلهای زیاد از ما بالا رفته بود. شما این اتفاق را با امروز مقایسه کنید که تیمی ۴ گل خورده است اما زمانی که به رختکن میروند همه چیز برای بازیکنان مهیا و آماده است. پروین این ویژگی را داشت و گفت شما باید پیروز شوید و هر طور که شده باید بازی را برتری پشت سر بگذارید. وی نسبت به تیمهای حریف شناخت داشت و اول بازی میگفت فقط حمله کنید.
تماشاگران بسیاری برای دیدن بازی میآمدند و فضای ورزشگاه خیلی سنگین بود. علی پروین میگفت ۲۰ دقیقه اول که تیم حریف به زمین آمده و فضای ورزشگاه بازیکنان حریف را تحت تاثیر قرار داده حمله کنید و گل بزنید. بازیکنان ما هم از جناح چپ و راست به سمت دروازه حریف حمله میکردند و وقتی که تیم حریف سردرگم بود طی ۲۰ دقیقه اول، گل را به ثمر میرساندیم و تاکتیک تیم هم همین بود. میگفت اگر ۲۰ دقیقه ابتدای بازی هیچ کاری نکنید حمله میکنند، برای همین تیم پرسپولیس از همان ابتدای بازی حمله میکرد و از حریف خود جلو میافتاد.