کاپیتان اسبق تیم ملی سکوت خود را شکست
جواد زرینچه: هرکس به استقلال میآید با خودش "بله قربانگو" میآورد
جواد زرینچه نزدیک به دو سال ترجیح میداد در مورد وضعیت استقلال حرفی نزند اما سرانجام این سکوت شکسته شد. به نقد کشید که در ادامه میخوانید:

به گزارش جهان مانا، کاپیتان اسبق استقلال و تیم ملی که سابقه نشستن روی نیمکت آبی پوشان تحت عنوان مربی و سرپرست را نیز دارد، در گفتگویی اختصاصی شرایط کنونی استقلال را
از دست رفتن صلابت استقلال
وقتی استقلال دچار مشکل میشود یعنی همه چیز درهم است و نمیتوان صرفاً یک مولفه را به عنوان دلیل بروز بحران مد نظر قرار داد. استقلال با فرهاد مجیدی قهرمان لیگ برتر شد و با جواد نکونام نیز نایب قهرمانی را کسب کرد ولی سبک تاکتیکی ارائه شده توسط این مربیان با چیزی که هواداران از استقلال میشناختند، کاملاً متفاوت بود. استقلال به ذات یک تیم تهاجمی است و مردم دلشان میخواهد استقلال هجومی را ببینند اما این تیم صلابت خود را با طرز فکر مربیانش از دست داد و همان افکار حالا به لحاظ فنی خود را با تمام وجود در استقلال نشان میدهد چون استقلال حالا دیگر توان ارائه نمایش تهاجمی را ندارد.
استقلال مجموعه بزرگی است که رودربایستی و رفیق بازی در آن جایی ندارد بنابراین آقایان باید با صراحت در مورد تیم حرف زده و به هواداران میگفتند که ضمن تشکر از زحمات آقای نکونام، ما به این دلایل میخواهیم یک مربی بزرگتر از ایشان بیاوریم. مربی که به فوتبال تهاجمی علاقه داشته و سبک کارش به استقلال بخورد. دقیقاً مانند همان فوتبالی که استراماچونی ارائه میکرد. تمام اندیشههای تاکتیکی قابل احترام است ولی استقلال یعنی مکتب حمله. در مقطعی علاوه بر من، عزیزان دیگری همچون صادق ورمزیار، مجید نامجو مطلق، مرحوم رضا احدی، عبدالعلی چنگیز، شاهرخ بیانی، رضا نعلچگر و... پیراهن آبی را برتن میکردند که همه آنها رو به جلو بودند به همین خاطر مردم همیشه از استقلال فوتبال تهاجمی میخواهند.
حضور در استقلال، نگاه به شهرداری!
واقعا چرا باید برخی افراد که نه تنها یک روز پیراهن استقلال را بر تن نکردهاند بلکه حتی از مقابل درب باشگاه نیز رد نشدهاند، حالا در استقلال صاحب سمت شوند؟ هرکدام از اعضای هیات مدیره توسط برخی دوستان سفارش شدهاند و خود تاجرنیا هم میخواهد شهردار تهران شود و به همین خاطر استقلال متاسفانه به سکوی پرتاب این آقایان تبدیل شده است. حاصل کار هم همین میشود که میبینیم. تیم با کلی مشکلات و نارضایتی هواداران به چنین وضعیتی گرفتار شده است.
متاسفانه هر کس به استقلال میآید، آدم خود و بهتر است بگویم افراد بله قربانگوی خود را میآورد. اصلاً مدیرعامل و هیات مدیره باشگاه هر کسی که میخواهد باشد ولی برای استقلال ساختار بسازند. یعنی واقعاً در باشگاهی که بالغ بر ۷۰ سال قدمت داشته و افراد بسیار شریفی در آن حضور داشتهاند، حتی ۵ نفر پیدا نمیشود که با آنها یک کمیته فنی تشکیل داد؟ به خدا من میتوانم ۵۰ اسم از مکتب استقلال برایتان ردیف کنم که شایستگی حضور در این کمیته فنی را دارند. استقلال باید یک سایت داشته باشد و تمام اتفاقات مدیریتی در آن به صورت شفاف با مردم در میان گذاشته شود. اصلاً برای انتخاب سرمربی نظرسنجی بگذارند چون واقعاً گاهی اوقات هواداران خیلی بهتر از مسوولان تصمیم میگیرند.
مدیرعاملی نظری جویباری
من به عنوان کسی که سالها بازیکن استقلال بوده و حالا هم هوادار این تیم تلقی میشود این حق را دارم تا بدانم اعضای محترم هیات مدیره باشگاه استقلال و مدیرعامل این باشگاه چگونه انتخاب شدهاند و چه کسانی آنها را معرفی کردهاند؟ چرا این نکته با مردم در میان گذاشته نمیشود؟ در کمال احترام معتقدم برای استقلال ما میتوانستیم مدیرعاملی بهتر از آقای جویباری داشته باشیم. باید صادقانه جلو برویم و بگوییم تنها راه برون رفت استقلال از این شرایط، صداقت و تدابیر درست است.
ماندگاری بختیاریزاده
من مطمئن هستم اگر سهراب بختیاری زده و محمد نوازی میماندند، استقلال در قیاس با الان قطعاً شرایط بهتری داشت. بنده خدا سهراب چیز زیادی هم نمیخواست او فقط یک بدنساز و یک تمرین دهنده مد نظرش بود. به نظرم متهم ردیف اول وضعیت این روزهای استقلال مدیران باشگاه هستند و بس.
اعتقاد نداشتن به هیات مدیره
همانطور که گفتم، حق هواداران استقلال این است که بدانند مدیران ارشد باشگاه آنها با استفاده از چه متر و معیاری انتخاب شدهاند. الان از گوشه و کنار این شایعه را میشنوم که ریاست محترم هیات مدیره به اغلب اعضای این هیات اعتقاد چندانی ندارد. این شایعات قطعاً به گوش بازیکنان هم میرسد و آنها از طریق مدیر برنامههای خود میفهمند در باشگاه چه خبر است و حاصل آن همان میشود که این روزها از استقلال میبینیم.
هرکس به دنبال سرمربی
به نظر میرسد در استقلال تفکر جمعی برای گزینش سرمربی آینده وجود ندارد و هر کدام از مدیران ارشد باشگاه میخواهند گزینه خودشان سرمربی این تیم شود! شاید آقای تاجرنیا از حرفهایم ناراحت شود ولی مهم نیست چون استقلال و هوادارانش برایم در اولویت هستند. آقایان! یک کمیته فنی ۵ نفره برای استقلال درست کنید و از آنها بخواهید رایگان برای تیم کار کنند تا خدای نکرده بعداً بر سر مسائل مالی حرف و حدیث ایجاد نشود. به آنها اختیار و مسوولیت بدهید و البته بازدهی بخواهید.
بیاعتمادی بوژوویچ به جباری
یک زمانی علی آقا پروین گفت مدیر فنی یعنی کشک. حالا من به شما میگویم در ایران دستیار هم یعنی کشک! اغلب مربیان به حرف دستیاران خود گوش نمیکنند و در استقلال هم همینطوری است. بازیکن آمده نزدیک نیمکت و حرفی را با مجتبی جباری در میان گذاشته ولی سرمربی تیم به جای اینکه آن را با روی باز بپذیرد، ناراحت شده است. شک نداشته باشید بوژوویچ به مجتبی جباری اعتماد نداشت و فکر میکرد او اخبار تیم را به گوش باشگاه میرساند در صورتی که اصلاً اینطوری نیست. مجتبی بنده خدا هر چقدر هم که دانش فنی داشته باشد، از طرف سرمربی تیم به بازی گرفته نمیشد چون انتخاب او نبود.
زد و بند در جذب بازیکنان استقلال
شما شک نداشته باشید برخی از بازیکنان کنونی استقلال با زد و بند جذب شدهاند! مطمئن باشید در پشت پرده همین طوری است که میگویم. در مقطعی استقلال ۱۱ بازیکن فیکس داشت که همگی عضو فیکس تیم ملی بوده یا چند سال قبل از آن ملیپوش بودند. شش بازیکن هم روی نیمکت داشتیم که همین وضعیت را داشتند ولی حالا شرایط استقلال را ببینید و خودتان قضاوت کنید.
سرمربی ایرانی؟
در کمال احترام به همه عزیزان باید بگویم هیچ مربی ایرانی توانایی سرمربیگری در استقلال را ندارد و باشگاه باید سراغ یک سرمربی بزرگ خارجی برود. اینکه میگویند مربیان خارجی دردسر درست میکنند را هم قبول ندارم چون خودم با استراماچوبی در استقلال کار کردم و به وضوح میدیدم این بنده خدا و دستیارانش چقدر دل میسوزانند. همه کارهایشان دقیق بود و فقط انتظار داشتند باشگاه به تعهداتش عمل کرده و امکانات مد نظرشان را تهیه کند. چقدر به مدیران وقت باشگاه گفتم آقاجان! پول اینها را سر وقت بدهید و امکاناتی که میخواهند را فراهم کنید. نمیشود که یک مربی را بیاوریم و او را در برهوت رهایش کنیم.
در مورد انتخاب سرمربی خارجی برای استقلال هم شک نکنید یک عده گزینههای مد نظرشان را سفارش میکنند و قطعاً این سفارشها همین الان هم شروع شده است. آدمی را بیاورید که با علم روز فوتبال دنیا آشنا باشد و هم اکنون داخل گود باشد چون مربی که ۵ سال در خانه نشسته که به درد استقلال نمیخورد.
تماس آدمهای سیاسی
ماجرای آکادمی استقلال هم همین قضیه رفیق بازی و سفارش است که گفتم. یک بار با آقای اسدی در مورد آکادمی استقلال صحبت کردم و گفتم توانایی و علاقه جلو بردن این پروژه را دارم ولی متاسفانه افرادی برای استقلال تصمیم میگیرند که نه اعتبار جواد زرینچه در استقلال را دارند و نه سابقه حضور جواد زرینچه در استقلال و تیم ملی را یدک میکشند. البته داستان اینجاست که من آدم سیاسی نیستم، من به جایی وصل نیستم که به آقای تاجرنیا یا آقای جویباری برایم زنگ بزنند و سفارشم را بکنند. شکر خدا اهل این چیزها نیز نیستم. امثال جواد زرینچهها دنبال این نیستند که یک نماینده مجلس را پیدا کنند تا برای او به وزرا و... زنگ بزند و سفارششان را به تیمهای مختلف بکنند.
حتی اگر پیشنهاد هم بدهند، نمیتوانم با این مجموعه و تفکر کار کنم. مسیر من از راهی که مدیران استقلال میروند کاملاً جداست ولی دلم برای باشگاهی که ۱۳ سال پیراهنش را بر تن کردم میسوزد. آقایان بروید و افراد سالمی مثل نعلچگر را به استقلال بیاورید نه آدمهایی که پرونده دارند! استقلال دنبال آدمهای متحان پس داده و پروندهدار نرود بلکه کسانی را بیاورد که خروجی آکادمی باشگاه را به معنای واقعی کلمه قوی کنند. الان واقعا خروجی استقلال در این عرصه چیست؟
غیبت در جلسه پیشکسوتان
به جلسه هماندیشی پیشکسوتان نرفتم چون میدانستم آقایان دنبال کار خودشان هستند و میخواهند از این نشستها بهرهبرداری کنند. آقای تاجرنیا میخواهد شهردار تهران شود و استقلال سوژه تبلیغاتی خوبی برای این آقایان است. استقلال عملاً برایشان حکم جاده صاف کن را دارد. از این جلسهها زیاد دیده ام و چیزی هم از داخلش برای استقلال در نمیآید.
ماجرای آریو
خودم امتیاز ون پارس اصفهان را برای اسلامشهر خریدم و تیم آریو تشکیل شد. خیلیها دنبال پر کردن جیب خودشان هستند ولی من هر روز از تهران به اسلامشهر میرفتم و روی آکادمی باشگاه نظارت میکردم چون معتقد بودم استعدادهای بسیار خوبی آنجا حضور دارند. همان زمان به مدیران باشگاه گفتم این مجموعه پتانسیل آن را دارد که سه سال دیگر به لیگ برتر برسد و حالا شاهد هستید که آریو مدعیه صعود به لیگ برتر است. البته این مجموعه فقط در صورتی موفق خواهد شد که صداقت و سلامت در آن وجود داشته باشد در غیر این صورت زمین میخورد.
کنار گذاشتن قلعه نویی
مطمئن باشید خیلیها در فوتبال ما هستند که دلشان میخواهد امیر قلعه نویی از تیم ملی برود ولی من معتقدم باید این فرصت را به امیر داد و تحت هیچ شرایطی نباید چنین موقعیتی را از او گرفت. به امیر اعتماد کنیم تا تیم ملی در جام جهانی متزلزل نشود. از بازیهای تدارکاتی بزرگ هم نترسیم. بگذارید تن بازیکنان ما به تن بازیکنان بزرگ دنیا بخورد. عیبی ندارد اگر با آلمان و برزیل بازی کنیم و پنج گل هم بخوریم. اینکه میگویند تیم ملی ما مقابل حریفان آسیایی ضعیف بازی میکند حرف درستی نیست بلکه واقعیت تلخ این است که فوتبال ما ضعیف شده و به همین خاطر رقبای درجه دوم و سوم، به ما نزدیک شدهاند. باید به امیر قلعه نویی اطمینان کرد و شرایطی را برایش مهیا ساخت تا بتوانیم برای اولین مرتبه در جام جهانی ۲۰۲۶ از گروهمان صعود کنیم. البته ملی پوشان هم باید هوای مردم را داشته باشند و یادشان باشد که اگر محبوب شدهاند و در خیابان آنها را نشان میدهند، به خاطر همین مردم است.
خط دادند تا من را بزنند
من به خاطر استقلال از بهترین قراردادها گذشتم و هرگز از پیراهن استقلال سوء استفاده اقتصادی نکردم ولی وقتی استراماچونی رفت، یک عده خط دادند تا من را در استادیوم مورد انتقاد قرار بدهند. البته همه آنها را بخشیدم ولی واقعیت این است که رفتم تا بعداً کسی نگوید چشم جواد زرینچه دنبال صندلی سرمربی ایتالیایی بود. روزی هم که قرار بود سرپرست شوم، به استراماچونی گفتم ۱۳ سال در استقلال بازی کردهام و کاپیتان این تیم و تیم ملی ایران بودهام ولی خواهش میکنم در مورد مسائل فنی چیزی از من نپرس چون بعداً حرف و حدیث میشود. حتی یادم میآید یک بار خود استراماچونی به من گفت شما چرا از کادر مربیان دوری میکنید و من در جواب گفتم چون اگر نزدیک شوم، حرف درست میشود.
فروش کلیه
همین جا از طریق خبر ورزشی اعلام میکنم اگر کسی بتواند ثابت کند که جواد زرینچه یک ریال پول زیر میزی از استقلال گرفته یا یک ریال پولی غیر از قراردادش از استقلال به صورت نامشروع دریافت کرده، حاضرم کلیههایم را بفروشم و آن را پس بدهم. من به عنوان کاپیتان استقلال و تیم ملی با باشگاه قرارداد ۷ میلیونی داشتم ولی مهدی هاشمی نسب با ۱۰۰ میلیون به استقلال آمد. در آن مقطع نه تنها ناراحت نشدم و اعتراض نکردم بلکه خیلی هم به مهدی و سایر نفرات کمک کردم چون میدانستم حضور چنین بازیکنانی به نفع استقلال است و در نهایت هم دیدید که بلافاصله پس از جذب هاشمی نسب قهرمان شدیم.
نجات دادن استقلال
تاکید میکنم تنها راه نجات استقلال، خارج کردن این تیم از دست افراد غیرمتخصص و بهرهمندی از یک کمیته فنی دلسوز است. باور کنید اگر چنین اتفاقی رخ بدهد، میتوانیم یک سرمربی خوب و بازیکنان ارزشمندی بگیریم و فصل آینده مردم را خوشحال کنیم.
توهین به علی پروین
رفتاری که اسفند ماه با علی پروین در فضای مجازی انجام شد، محصول امروز و دیروز نیست بلکه حاصل مسیر کثیفی است که فوتبال ایران از ۲۰ سال قبل در آن حرکت میکند. علی پروین برای فوتبال ما فوق العاده زحمت کشیده و یکی از اسطورههای ورزش ایران است. حالا اگر کار اقتصادی هم میکند به خودش مربوط است ولی هیچکس اجازه ندارد او را خراب کند. خودم با خیلی از آدمها شاید زاویه داشته باشم ولی وقتی آنها را میبینم اگر از من بزرگتر باشند قطعاً صورتشان را میبوسم. وظیفه همه ما تکریم چهرههای ماندگار فوتبال است نه اینکه ببینیم چنین رفتار تلخی با آنها انجام میدهند و ساکت باشیم.