روزنامه دولت یادش آمد که لغو تحریم نظامی ایران به وسیله برجام چقدر خوب بود!

پس از آنکه خبر آمد اتحادیه اروپا تصمیم گرفته بر خلاف تعهد برجام، تحریم موشکی ایران را حفظ کند؛ روزنامه دولت با انتشار گزارشی، یادش آمد که یکی از دستاوردهای مهم برجام، لغو تحریم های موشکی ایران بوده و چقدر هم خوب است!

این گزارش در حالی امروز منتشر شد که دولت سیزدهم و حامیانش تا پیش از این برجام را یک توافق بد برای ایران می دانستند.

به گزارش جهان مانا، روزنامه ایران نوشت:

« تصمیم اتحادیه اروپا مبنی بر پابرجا نگه داشتن تحریم‌های برنامه موشک‌های بالستیک ایران خبری بود که دو روز پیش، خبرگزاری رویترز به نقل از مقام‌های آگاه دیپلماتیک اعلام کرد و مدعی شد که این تصمیم اروپا به دلیل نگرانی از استفاده روسیه از پهپادهای جمهوری اسلامی علیه اوکراین، احتمال انتقال موشک‌های بالستیک جمهوری اسلامی به روسیه و نقض توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ از سوی جمهوری اسلامی گرفته می‌شود.

برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شامل محدودیت‌های هسته‌ای و غیرهسته‌ای برای ایران بود که برخی از آنها به دلیل داشتن تاریخ انقضای معین از سوی غربی‌ها به عنوان بندهای غروب (Sunset Clauses) یاد می‌شوند. در چهارچوب همین قطعنامه مقرر شد تحریم‌های موشکی علیه ایران در ۱۸ اکتبر ۲۰۲۳ یعنی کمتر از چهار ماه دیگر بر اساس متن توافق هسته‌ای منقضی شود، اما اکنون رویترز مدعی شده اروپا قصد دارد به تعهد قبلی خود مبنی بر لغو تحریم‌های تسلیحاتی ایران تمکین نکند و همانند امریکا برخلاف بخشی از متن مندرج در توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ عمل نماید.

یک ادعا و دو مفروض

انتشار این ادعا که به طور واضح به عهدشکنی احتمالی اروپا نسبت به اجرای تعهداتش در قالب توافق هسته‌ای اشاره دارد فارغ از دو مفروض قابل ارزیابی نیست؛ نخست می‌توان این خبر را در ادامه روندی دید که رسانه انگلیسی رویترز به عنوان یکی از رسانه‌های مشهور جهان غرب برای چندمین بار در ماه‌های اخیر در پیش گرفته و ادعاهای جدیدی را به سرفصل خبری خود تبدیل کرده که در ضدیت با روندی است که می‌تواند به حل دیپلماتیک مذاکرات رفع تحریم‌ها بینجامد. بنابراین وقتی این رسانه غربی روند مذاکرات رفع تحریم‌ها را که در موقعیت حساس و سرنوشت‌سازی قرار گرفته و نوید تحولات مهمی می‌دهد، با انتشار سیگنال منفی از سوی اروپا تحت تأثیر قرار می‌دهد، این واقعیت معلوم می‌شود که هدف اصلی، قرار دادن دوباره گفت‌وگوهای ایران و غرب در «بن‌بست» جدید است؛ اقدامی که در چهارچوب جنگ روانی پیشتر آزموده شده غرب صورت می‌گیرد و به نظر می‌رسد از عواقب ناگزیر تحولات مثبتی باشد که در روند مناسبات منطقه‌ای و بین‌المللی جمهوری اسلامی صورت گرفته است.

یک متغیر جدید

مفروض دیگر مبنی بر عهدشکنی احتمالی اروپا نسبت به اجرای این بخش از تعهداتش در قالب برجام در حالی مطرح می‌شود که تبادلات دیپلماتیک ایران و ایالات متحده در مدار دستیابی به تفاهم شتاب گرفته و طرح یک متغیر جدید از سوی اتحادیه اروپا با توجه به فضای حاکم، فاصله میان رویکرد این کشورها را با آنچه که در نمای پشت پرده مذاکرات جریان دارد، نشان می‌دهد.

ادعای نپذیرفتن رفع تحریم‌های موشکی ایران در پی آن مطرح شده که بعد از عهدشکنی ایالات متحده و خروج یکجانبه‌اش از توافق هسته‌ای، اروپا و در رأس آن سه کشور طرف توافق یکی از تاریک‌ترین دوران خود را در عرصه سیاست خارجی پشت سر گذاشت؛ جایی که ادعاهای بی‌پشتوانه انگلیس، فرانسه و آلمان در حراست از برجام منهای امریکا تنها نمایشی شکست خورده را در عرصه بین‌الملل به اجرا گذاشت و هیچ گامی ولو کوچک از سوی این کشورها برای حراست از این توافق برداشته نشد.

حالا پس از آنکه امریکا فارغ از آنچه تحت لوای دیپلماسی دست و پا شکسته خود نمایش داد، در پیگیری سناریوهای اصلی و فرعی با ناکامی روبه‌رو شده و خود را به انجام گفت‌وگوهایی هدفمند با جمهوری اسلامی ناگزیر می‌بیند، اروپا می‌کوشد متغیرهای تازه‌ای را به صحنه مذاکرات بیاورد و با نادیده گرفتن واقعیاتی که به دنبال خروج واشنگتن از برجام رقم خورد، در فکر دوختن کلاهی از این نمد برای خود باشد.

آیا رفتاری نخ‌نما شده‌تر از این می‌توان سراغ داشت که در بحبوحه مذاکرات جدی و فنی که احتمال احیای توافق هسته‌ای و رفع تحریم‌ها بیش از همیشه افزایش یافته است، اروپا با طرح موضوعات انحرافی و ادعای عهدشکنی آشکار برای به انحراف کشاندن مذاکرات زمینه‌چینی می‌کند؟

این سؤال پس از آن مطرح می‌شود که سیاست خارجی اتحادیه اروپا در سال‌های اخیر نمود عینی‌اش را از یک سو در ناکامی سیاست‌هایی همچون اقدامات موازنه‌ای در مواجهه با خروج امریکا از برجام و سپس در مشارکت با سناریوهای جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی نشان داد. اگرچه اروپایی‌ها پس از وقایعی که در پی خروج امریکا از توافق و بازگشت تحریم‌های هسته‌ای روی داد، ابتدا به عنوان بازیگرانی شناخته نمی‌شدند که بتوان درباره کارشکنی‌شان سخن گفت اما پشتیبانی تمام‌قد آنها در ماه‌های اخیر از امریکا که حمایت از پروژه تجزیه‌طلبان را جای دیپلماسی نشانده بود، از ائتلافی نانوشته خبر می‌داد که بعدها میان دو شریک فراسوی آتلانتیک بسته شده بود.»

 

دیدگاه
آخرین اخبار
بازار