پیه خالص‌سازی به تن قالیباف هم می‌خورد؟

غلامعلی رجایی فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفت: قالیباف زیر تیغ «مصلحت» خالص‌سازها است.

«در انتخابات ۹۲، به شورای نگهبان گفتم به مصلحت نظام است که هاشمی رد صلاحیت شود. اعضای شورای نگهبان هر چه گشتند، یک ان‌قلت هم نتوانستند بیاورند. بر اساس گزارشات ما از کف خیابان، هاشمی پیروز انتخابات بود.» این جملات حیدر مصالحی، وزیر اسبق اطلاعات است که در حافظه بسیاری از افراد ثبت شده است حتی تکذیب کدخدایی، سخنگوی وقت شورای نگهبان هم نتواست سبب فراموشی اظهارات شود. از سوی دیگر روایت‌های زیادی درباره ردصلاحیت‌ها مطرح می‌شود که نمی‌توان مهر تایید بر همه آنها زد چرا که تنها نهاد بررسی کننده صلاحیت‌ها مرجعی قابل اطمینان است اما به هر حال روایت‌هایی منتشر می‌شود. مانند غلامعلی رجایی، فعال و تحلیلگر سیاسی که روز گذشته  در گفت وگو با خبرآنلاین ضمن ارزیابی اقدامات جریان خالص‌سازی و میزان پیشروی آن گفت:« قضیه خالص‌سازی تنها مربوط به جبهه پایداری نیست بلکه یک سیاست است که اعمال می‌شود و مدت‌هاست که انجام شده تا جایی که بنده به نقل از آیت‌الله حائری شیرازی شنیدم که به او گفته بودند اگر برای ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی فعالیت نمی‌کنید، شما را در لیست قرار بدهیم اما در نهایت نام او در لیست مجلس خبرگان قرار نداده بودند چراکه آیت‌الله حائری شیرازی گفته بود اگر خدایی نکرده اتفاقی برای رهبری بیفتد غیر از هاشمی رفسنجانی چه کسی را دارید؟ او افزود: لذا قضیه خالص‌سازی مربوط به مدت‌ها قبل است تا جایی که مرحوم هاشمی رفسنجانی نیز در زمره خودی‌ها قرار نداشت، بنابراین خالص‌سازی یک سیاست است.»

رجایی با اشاره به اهمیت مشارکت مردم برای جریان خالص‌سازی تصریح کرد: البته جریان خالص‌سازی نظری نسبت کم و زیاد شدن آرا ندارند چراکه همین افراد از جمله رسایی گفته بودند که آرا زیاد شود، شانس آنها برای حضور کم می‌شود.

*لاریجانی بود، رئیسی به پاستور نمی‌رسید​

رجایی در واکنش به اینکه بنابراین خالص‌سازی از زمان مرحوم هاشمی رفسنجانی شروع شده بود، ابراز کرد: جریانی وجود دارد که این افراد معتقد هستند نزدیک‌ترین برداشت و کنش را نسبت به حاکمیت دارند و دیگران همگی دور هستند و فاصله دارند و یا زاویه دارند، مخالف و منتقد هستند، لذا نام این اقدام خود را خالص‌سازی گذاشتند چنانچه در انتخابات ریاست جمهوری گذشته مشاهده کردیم فردی مانند لاریجانی که ۱۲ سال رییس مجلس بود با بهانه‌های واهی در این دوره قرار نگرفت البته لاریجانی در واکنش به بهانه‌های مذکور بیانیه داد و به این نکته اشاره کرد که هیچ کدام از ایرادات مربوط به او نیست. رجایی افزود: اما در هر صورت تصمیم بود و آن تصمیم عملیاتی شد و عملاً هم در جهت ستمی که در حق لاریجانی شد و رهبری فرمودند، اقدامی صورت نگرفت. شاید  اگر لاریجانی وارد عرصه می‌شد رئیسی به راحتی وارد پاستور نمی‌شد و چه بسا اصلا به پاستور نمی‌رفت .

این فعال سیاسی همچنین تصریح کرد: در نهایت قضیه خالص‌سازی و یا همان یکدست‌سازی که جمهوریت نظام را زیر سوال برده یکی از  تندرو‌ترین جریان‌هاست. در حقیقت جمهوری اسلامی به حضور مردم، گستره دامنه حضور مردم در انتخابات بستگی دارد کما اینکه مقام معظم رهبری و امام خمینی (ره) نیز مدام به این نکته اشاره کردند. بنابراین اگر حضور مردم در انتخابات به مرور کمرنگ شود، امر نابخشودنی است. در شرایط فعلی دامنه حمایت جمهور نباید مانند دریاچه ارومیه کم کم از بین برود و در نهایت چیزی از آن باقی نماند. قالیباف زیر تیغ «مصلحت» خالص سازهاست.

*قالیباف در تیررس جبهه پایداری

از سوی دیگر جریان پایداری از اصلی‌ترین حامیان خالص سازی است چرا که می‌دانند تنها در صورت عدم حضور چهره‌های معروف است که می‌توانند به بهارستان بروند. آنها از مدتی قبل پروژه حذف قالیباف را آغاز کرده‌اند و تصور می‌کنند اگر امکان ردصلاحیت لاریجانی بود پس حذف قالیباف هم چندان کار دشواری نیست. جدال و جنگ بین «محمدباقر قالیباف و جبهه پایداری»؛ دو طیف از جریان اصولگرا باز هم شروع شده است.

هرچند این دعواها آنچنان جدید نیست، اما در خلال این جدال‌ها برگ تازه‌ای علیه یکدیگر رو می‌کنند. از سوال پیرامون منابع مالی یکدیگر تا محل سکونت نزدیکان قالیباف، مواردی هستند که لابه‌لای این دعواها گفته شده است. با ریاست‌جمهوری ابراهیم رئیسی و قوت گرفتن جبهه پایداری در لوای حضور در دولت سیزدهم، دیگر قالیباف برای جبهه پایداری تنها به معنای رقیب بود و نه هم‌پیمان اسفند ۹۸. از همین رو نزدیک به انتخابات هیات رئیسه اجلاسیه سوم، برگ دیگری علیه قالیباف رو شد؛ این بار سیسمونی‌گیت. ماجرای سفر خانواده رئیس مجلس به استانبول ترکیه برای خرید سیسمونی نوه‌ قالیباف. این هم تبدیل به یک  حاشیه بزرگ شد. جالب اینکه افشاکننده این سفر، افرادی بودند که قرابت فکری نزدیکی با جبهه پایداری دارند.

 

دیدگاه