روحانیت است که وظیفه خود را انجام نداده نه آموزش و پرورش

عباس عبدی نوشت: به نظر می‌رسد که این نظام آموزشی کشور قادر به ترویج هیچ عقیده‌ای نیست. اگر می‌خواهید که دانش‌آموزان و دانشجویان طرفدار فلسطین شوند، چاره‌ای ندارید جز اینکه نظام آموزشی رژیم گذشته را زنده کنید، چون برون‌داد آن نظام، افرادی ضد اسراییلی و طرفدار فلسطین و به‌طور کلی طرفدار کل مظلومین عالم بود. واقعیت این است که این کار وظیفه هیچ نظام آموزشی نیست.

نویسنده : عباس عبدی

عباس عبدی تحلیلگر و فعال سیاسی طی یادداشتی در اعتماد نوشت: مواضع و رویکرد ما نسبت به موضوعات تحت تاثیر چه عواملی است؟ برخی عوامل احساسی است. ما تحت تاثیر احساسات گوناگونی، چون نفرت، خشم، محبت و انسان‌دوستی واکنش نشان می‌دهیم. برخی عوامل هم انتسابی هستند. اغلب ما نسبت به خانواده و اقوام و هم‌میهنان خود نسبت به دیگران نوعی پیشداوری مثبت داریم. برخی عوامل ناشی از تحلیل و علل عقلانی است.

برای مثال از یک سیاست معین به علت آنکه آن را برای جامعه مفیدتر می‌دانیم، دفاع می‌کنیم. برخی از مواضع ما اعتقادی است که در واقع از تحلیل شرایط و احساسات به دست نمی‌آید، بلکه از اعتقادات و ارزش‌های دیگری سرچشمه می‌گیرد و بالاخره یکی از عوامل مهم، منافع است. به ویژه در سیاست خارجی، منفعت عمومی و ملی حرف اول را در موضع‌گیری می‌زند. افراد هم بیشتر برحسب منافع موضع می‌گیرند.

با این مقدمه، مواضع و رویکرد‌های ما نسبت به فلسطین و جنگ اخیر را چگونه باید تحلیل کرد؟ یکی از روحانیون در دفاع از فلسطینی‌ها به عنوان مظلوم و در میان معترضین به جنایت جاری در غزه و بمباران مردم آنجا، در میدان فلسطین سخنرانی کرد و در بخشی از سخنان خود گفت که آموزش و پرورش نتوانسته آموزش دهد که زندگی ما گره خورده به مظلومین دنیا. شورای عالی انقلاب فرهنگی وظیفه خود را انجام نداده است... هر دانش‌آموز ایرانی باید بگوید همه مظلومین دنیا منتظر ما ایرانی‌ها هستند تا آن‌ها را نجات دهیم. در ادامه هم متذکر می‌شود آموزش و پرورشی که اگر نتواند این کار را انجام دهد باید تعطیل شود.

این سخن فارغ از مضامین صریح آن، دو مفهوم ضمنی دارد یکی اینکه برخلاف ادعا‌های رسمی، معلوم می‌شود که تربیت‌شدگان در نظام آموزشی کشور همدل و همسو با شعار‌های امثال وی نیستند. فیلم‌های منتشره از مدارس هم همین را اثبات می‌کند. این گزاره‌ای است که به صراحت اقرار نمی‌کنند.

دوم اینکه اعتراض مردم هم به همین متولی مظلومین جهان شدن و از کیسه خلیفه بخشیدن است در حالی که مردم خودمان نیازمندند. این سخن معلوم نکرده که دانش‌آموزان و دانشجویان چرا باید از رویکرد‌های امثال او در این سخنرانی دفاع کنند؟ آیا به لحاظ عقیدتی باید دفاع کنند یا به لحاظ منفعتی؟ به نظر می‌رسد که این نظام آموزشی کشور قادر به ترویج هیچ عقیده‌ای نیست.

با این منطق اگر می‌خواهید که دانش‌آموزان و دانشجویان طرفدار فلسطین شوند، چاره‌ای ندارید جز اینکه نظام آموزشی رژیم گذشته را زنده کنید، چون برون‌داد آن نظام، افرادی ضد اسراییلی و طرفدار فلسطین و به‌طور کلی طرفدار کل مظلومین عالم بود. واقعیت این است که این کار وظیفه هیچ نظام آموزشی نیست.

این کار در حوزه وظایف روحانیون و روشنفکران جامعه و رسانه است. اگر امروز مردم چنین گرایشی را ندارند، ناشی از ضعفی است که در روحانیت به وجود آمده و نه در نظام آموزشی. قرار نیست که کارکرد روحانیون را نظام آموزشی عهده‌دار شود. هیچ فرد انقلابی و مومنی از طریق آموزش رسمی، تربیت و صاحب عقیده و ایمان نشده است، نه مارکسیست‌ها، نه مسلمانان. اگر آموزش می‌توانست فرد را معتقد به ارزش‌های حاکم بار آورد، نظام آموزشی رژیم گذشته باید همه را سلطنت‌طلب و طرفدار اسراییل می‌کرد.

نقش عامل منفعت هم در حمایت از این سیاست‌های مهم و عادی است. سربازان ارتش امریکا براساس منافعی که به دست می‌آورند می‌جنگند، البته جز منفعت هم بعضا چیز‌های دیگر هم هست ولی اساس آن منفعت است یا گروه واگنر پریگوژین، کلا براساس منفعت می‌جنگند. پس برای جلب جوانان به این رویکرد باید یکی از دو راه عقیده یا منفعت را انتخاب کرد. از طریق باورمند کردن آنان نمی‌توانید نظرشان را جلب کنید، زیرا چند دهه است که جایگاه مستقل روحانیت برای انتقال ارزش‌ها و عقاید مورد سوال قرار گرفته و لذا چنین وظیفه‌ای را نمی‌تواند انجام دهد، نه در این مورد، بلکه در مورد دیگر.

روحانیون پیش از انقلاب توانستند، چون کارکرد اصلی خود را در همین حوزه قرار داده بودند و استقلال نسبی هم داشتند. بنابراین تنها راه بازسازی استقلال نهاد روحانیت جهت اثرگذاری بر افکار و عقاید جامعه است. از زاویه جلب منفعت هم نمی‌توانید همراهی دیگران را به این ارزش‌ها جلب کنید، چون منفعتی ملموس و عینی برای آنان ندارد و چه بسا گمان می‌کنند هزینه هم دارد.

جلب جوانان از طریق تامین منفعت در عمل ناممکن است، زیرا منابع لازم برای این کار بسیار محدود است. با این سخنان و نیز حمایت از بستن مدارس کشور مشکل شما حل نخواهد شد. هر روز مشکلات بیشتر از دیروز می‌شود، باید فکری اساسی‌تر کنید.

 

منبع: اعتماد
دیدگاه