این‌ها آمده‌اند بگویند چه بپوشید، چه بخورید و چقدر بزایید!

من مثل شما ناامیدم. حیف که هیچ رویایی برای فروش ندارم. به جای رویا، نگرانم، من نگران زیستن در متن داستان‌های مخوفم. نگاه کوتاه و بدون درنگ به لیست‌های انتخاباتی این روزها، کافی است تا بفهمیم خطر بازگشت به تاریخ و سقوط آزاد در جهنم، از رگ گردن به ما نزدیک‌تر شده است.

نویسنده : اصغر زارع کهنمویی

صف‌آرایی لشکر تندروها؛ 

 

هیچ زمانی، در هیچ دوره انتخاباتی (می‌دانم از این واژه بدتان می‌آید)، لشکر افراط این‌گونه محکم و این‌قدر مطمئن صف‌آرایی نکرده بود. آن‌ها از دل عصبانیت و ناامیدی ما برآمده‌اند، آمده‌اند تا در نبود ما و در قهر ما، مجلسِ قانونگذار را فتح کنند.

آمده‌اند بگویند، چه بپوشید، چه بخورید، چه دارویی مصرف کنید، چه بخوانید، چقدر بزایید، چه ببینید، چه بخواهید و چه باشید. راضی به این هستید؟ راضی به این هستید که برای همه حوزه‌های خصوصی و عمومی شما قانون تصویب کنند؟ ما پرده‌ای از خیز‌های بزرگ آن‌ها برای ساخت جامعه مطلوب‌شان را دیده‌ایم. آن‌ها اصحاب صیانتند. تصویب جریمه پوشش شما و همراهان‌تان در خودروی شخصی خودتان یک از هزار است. می‌توانید جریمه بدحجابی را ندهید؟ راستی می‌دانید این جریمه‌ها را چه کسانی و کی مصوب کردند؟

همان‌ها که در شرایط بی‌اعتنایی و قهر ما، اکنون پیشاپیش، پیروزی خود را جشن گرفته‌اند. آن‌ها دقیقا فردای جنبش مهسا برای پوشش من و شما جریمه تعیین و اجرا کردند. آن‌ها می‌توانند و حق دارند، چون ما در اوج عصبانیت، یک تصمیم اشتباه گرفتیم. ما حق امضا را به آن‌ها دادیم.

این دعوت به رای نیست؛ یک التماس مسوولانه و تمام‌عیار است. من عصبانیت شما را می‌فهمم. می‌دانم ناامیدید. می‌دانم فکر می‌کنید مجلس دیگر اثرگذار نیست، اما صادقانه می‌گویم، ما روز‌های بسیار نگران‌کننده تری را پیش روی کشور داریم. باید دست به انتخاب‌های بسیار سختی بزنیم. چاره‌ای جز بازی در زمینی که مساعد نمی‌دانیم، نداریم.

 

منبع: اعتماد
دیدگاه